در طول دوران بعد از انقلاب اسلامی همواره دو رویکرد یا نگاه نسبت به سیاست خارجی پررنگ بوده است؛ یک نگاه به غرب و کشورهای غربی و نگاه دوم به شرق است. البته این رویکردها شدت و ضعفهای مختلفی را در طول این سالیان تجربه کردهاند.
علی ربیعی سخنگوی دولت در نشست خبری ۳ تیر ۹۹ اعلام کرد که پیشنویس برنامه ۲۵ ساله همکاری ایران و چین در جلسه یکشنبه اول تیر هیئت دولت تصویب شده است. با اعلام این خبر و موضعگیری برخی افراد، این خبر به موضوع و سوژه داغ هفته تبدیل شد. سوژهای که بیشتر نشاندهنده تحریک افکار عمومی بود تا دغدغهمندی نسبت به منافع ملی.
در این زمینه توجه به چند نکته حائز اهمیت است؛
۱. نگاه به شرق در حوزه سیاست خارجی در طول مواقعی که ایران از تحریم در رنج بوده، یک نگاه و راهبرد کاملاً معقول بوده است. از سوی دیگر ایران برای کمرنگ کردن فشار تحریمها و همچنین مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا، نیاز به گسترش این روابط دارد.
۲. تاریخ بهخوبی اثبات کرده که همکاری با کشورهای شرقی بهمراتب بهتر از کشورهای غربی است. شاهد مثال آن در بحث فروش نفت است که تنها کشوری که در طول دورههای تحریمی بهطور رسمی از ایران نفت خریده است، چین است.
۳. هر قرارداد و توافقی که بسته میشود، یک توافق دوسویه و البته تعهدآور برای دو طرف خواهد بود. با توجه به شرایط تحریمی ایران، حضور شرکتهای خارجی و انعقاد توافق تعهدآور که آنها را ملزم به حضور در ایران و انتقال فنّاوری به داخل کشور شود، در چنین شرایطی یک توافق مطلوب قلمداد میشود و سابقه خوشحسابی چین در این زمینه، امکان بستن چنین قراردادی را با آن امکانپذیر میسازد.
۴. راهبرد نگاه به شرق یک راهبرد کلان است و این به معنای استثمار و استعمار نیست، زیرا صرفاً به معنای ارتباط با شرق است. از سوی دیگر حجم مراودات ایران با این کشورها بهمراتب بیشتر از کشورهای غربی است.
۵. نگاه به شرق، یک نگاه کاملاً استراتژیک و برگرفته از یک رویکرد حفظ توازن است. توازنی که اساس آن نه نگاه صرف به غرب است و نه نگاه صرف به شرق. بر اساس این راهبرد، ایران باید به سمتوسوی توافقات گستردهتر با کشورهای شرقی برای کاهش تأثیرگذاری تحریمها و افزایش چانهزنی خود در ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی حرکت کند. 30