گفتگو از وحید قاسمی
«حسن هانی زاده»، کارشناس و تحلیلگر مسائل غرب آسیا در گفتوگو با خبرنگار سایت بصیرت، در خصوص اینکه چرا آمریکا و انگلیس نگران توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین هستند، اظهار داشت: سند راهبردی همکاری ایران و چین به دلیل حساسیت هایی که آمریکا و غرب نسبت به شکل گیری یک بلوک اقتصادی قدرتمند، دارند با فضاسازی و جریان سازی های گستردهای از سوی رسانه های صهیو آمریکایی مواجه شده است.
وی با تأکید بر اینکه رسانه های بیگانه و معاند از مدتها پیش در یک حرکت کاملاً سازماندهی شده که از یک اتاق فکر مشترک سرچشمه میگیرد بدون اطلاع از ماهیت سند به شدت آن را مورد انتقاد قرار دادهاند. اگر چه این سند راهبردی مراحل کارشناسی خود را طی میکند و جزییات آن هنوز رسانهای نشده اما اگر وارد مرحله اجرایی شود تحول راهبردی مهمی در تعاملات شرق- شرق برای مهار غول بی رحم هژمونی اقتصادی آمریکا ایجاد خواهد کرد.
وی در ادامه افزود: این سند نتیجه رایزنی هوشمندانه کارشناسان برجسته اقتصادی ایران و چین و بر اساس منافع مشترک دو کشور با حفظ الگوهای ملی و ارزشهای دینی ملت ایران تهیه شده و هیچگونه ابهامی در پیشنویس سند وجود ندارد.
هانی زاده می افزاید: به موجب بخشی از بندهای این سند که در حد گمان زنی رسانهای است چین به عنوان یک کشور مصرف کننده انرژی فسیلی تا 25 سال آینده نیازمند تأمین سوخت است. چین طی یک دهه گذشته ایران را تکیهگاه قابل اطمینانی برای تأمین سوخت مورد نیاز خود تلقی میکند و علیرغم فشارها و تهدیدهای آمریکا همچنان خرید نفت از ایران را بر سایر کشورهای نفت خیز ترجیح میدهد. در مقابل، ایران با برخورداری از سفرهها و ذخایر عظیم گاز و نفت و نیز معادن مختلف تعهد میکند که انرژی مورد نیاز چین را در یک فرآیند زمانی 25 ساله تأمین کند. در این سند راهبردی، احیاء و بازسازی جاده ابریشم برای ترانزیت کالاهای چینی به غرب آسیا و نیز آفریقا و اروپا مورد توجه قرار گرفته است. آمریکا به شدت نسبت به احیاء جاده ابریشم که ایران مهمترین ایستگاه ترانزیتی آن تلقی میشود حساسیت فراوانی دارد و با استفاده از هر ابزاری برای جلوگیری از بازسازی این جاده استراتژیک تلاش میکند. از آنجایی که ایران به عنوان گذرگاه اصلی و محوری جاده ابریشم تلقی میشود میتواند از حق ترانزیت کالاهای چینی استفاده کند که این امر درآمدهای ارزی سرشاری را وارد خزانه دولت خواهد کرد.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه اضافه کرد: از آنجا که روابط ایران با چین جدی است و بستر همکاریهای اقتصادی و راهبردی میان دو کشور را در قالب سند ۲۵ ساله تشکیل میدهد، طبیعی است که کشورهای غربی نگران چنین روابطی باشند. اصولاً سیاست آنگلوساکسون، آمریکاییها و انگلیسیها تمرکز بر فشار بر ایران با هدف دور نگه داشتن این کشور از چین و روسیه است.
هانی زاده تصریح کرد: سرمایهگذاری 600 میلیارد دلاری چین در ایران طی 25 سال آینده میتواند به ارتقاء سطح درآمدهای ملی دو کشور کمک کند، ضمن اینکه برنامهریزی چین در دهه آینده این است که این کشور به قدرت نخست اقتصادی جهان تبدیل شود. تجربه چین در حفاریهای نفتی و فناوری بالای این کشور در حوزههای صنایع بالادستی و آمادگی ایران برای تبدیل شدن به بزرگترین قطب صنعتی و کشاورزی منطقه و جهان آینده روشنی را برای ملت ایران نوید میدهد.
هانی زاده خاطرنشان کرد: موضوع دیگر تعامل ایران و چین با ارزهای محلی است که این اتفاق میتواند حاکمیت دلار را از چرخه اقتصادی دو کشور خارج کند. با توجه به اینکه در آینده روسیه نیز به عنوان شریک تجاری راهبردی ایران و چین به بلوک اقتصادی دو کشور خواهد پیوست. لذا پیشبینی میشود با خروج دلار از چرخه تعامل سه کشور که یکچهارم جمعیت جهان را تشکیل میدهند، در دهه آینده دلار از حاکمیت هژمونیکی جهان خارج خواهد شد.
وی بیان کرد: از مزایای دیگر اینگونه تعامل اقتصادی، شکستن حلقه تنگ محاصره اقتصادی ایران، چین و روسیه است که آمریکا سالها است به عنوان اهرم فشار علیه تهران، پکن و مسکو مورد استفاده قرار میدهد. هر سه کشور در طول یک دهه گذشته به ویژه از سال 2016 که دونالد ترامپ وارد کاخ سفید شده با یک سری تحریمهای ظالمانه مواجه شدهاند که این تحریمها به نزدیکی سه کشور برای تشکیل یک جبهه قدرتمند اقتصادی منجر شده است.
این کارشناس مسائل منطقه در خاتمه افزود: در تجزیه وتحلیل چرایی این تحریمها میتوان نتیجهگیری کرد که آمریکا تلاش دارد تا از رهگذر فشار اقتصادی به ایران، چین و روسیه قصد دارد تا اقتصاد سه کشور را دچار ایستایی کند. از اینرو و به دلیل اهمیت سند راهبردی ایران و چین رسانههای صهیونیستی، غربی و آمریکایی یک سلسله جریان سازیهایی را علیه دو کشور آغاز کردهاند تا زمینه لازم را برای جلوگیری از عملیاتی شدن سند فراهم کنند. محور ورودی رسانههای غربی که به صورتی هماهنگ عمل میکنند، شایعهسازی در راستای برانگیختن حس ناسیونالیستی ایرانیان است. رسانههای صهیو آمریکایی از رهگذر شایعهسازی مبنی بر این که ایران بخشی از جزایر خود را به چین واگذار کرده تلاش دارند تا مزایای راهبردی و اقتصادی این سند را کمرنگ و وانمود سازند که این سند حاکمیت ملی ایران را نقض خواهد کرد. این در حالی است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به وضوح صراحت دارد که واگذاری بخشی از اراضی ایران به بیگانگان تحت هر عنوانی ممنوع است. در هر حال این سند قرار است پس از نهایی شدن در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مورد بحث قرار گیرد و در صورت تصویب و عدم مغایرت آن با ارزشهای دینی و اسلامی به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد. اجرایی شدن سند راهبردی ایران و چین موجب خواهد شد تا سایر کشورهای شرق و غرب آسیا به این بلوک جدید اقتصادی بپیوندند و این امر نفوذ سیاسی و اقتصادی آمریکا را در کشورهای شرقی به شدت کاهش خواهد داد.