جناب مسلم ابن عقیل علاوه بر شایستگی شخصی خود، نهتنها همه مواضع امام (ع) را قبول داشت بلکه با همراهی خودش از مدینه تا مکه نشان داده بود حرفی بالاتر از حرف امام (ع) نداشته و مطیع محض امام است.
هر یک از ما میتواند با بهرهمندی از ویژگیهای خاصی که در سفیر امام حسین (ع) وجود داشت، سفیر انتقال پیام قیام کربلای ۶۱ هجری برای آیندگان باشد.
در ۱۵ رمضان سال ۶۰ هجری امام حسین (ع) به جهت ارزیابی میزان پذیرش مردم کوفه، مسلم ابن عقیل را به همراه قیس ابن مسهر... به کوفه اعزام نمود و در حکم مأموریت مسلم ابن عقیل به مردم کوفه نوشتند: من، برادر، پسرعمو و شخص مورد اعتماد خاندانم، مسلم ابن عقیل را بهسوی شما فرستادم. به او دستور دادم که تصمیم، برنامه و افکارتان را برای من بنویسد. اگر نوشت که بزرگان، اندیشمندان و خردمندان شما با آنچه که در نامههایتان آمده، همراه و هماهنگاند، بهزودی بهسوی شما خواهم آمد. (ارشاد مفید ج ۲ ص ۳۶)
در این نوشتار درصدد یافتن پاسخ این سؤال هستیم که چرا امام حسین (ع) از بین بنیهاشم و اصحاب، مسلم ابن عقیل را به نمایندگی ویژه برای راستی آزمایی دعوت کوفیان انتخاب کرد؟
برای پاسخ به سؤال فوق و با دقت نظر در متون تاریخی و کتب اندیشمندان اسلامی، بهطور خلاصه به چهار ویژگی مهم که سفیر امام حسین (ع)، برای اینچنین مأموریت ویژهای باید دارا باشد، پرداخته و خواهیم دید که انتخاب بهجای مسلم ابن عقیل، شایستهترین انتخاب برای آن مأموریت بزرگ بوده است؛ و درنهایت به درسی که از این مهم آموخته میشود اشاره خواهیم کرد.
ویژگیهای یک سفیر ویژه:
۱- سفیر باید مطیع محض مسئول مافوق خود باشد:
در یک مأموریت ویژه و آنهم در یک موقعیت بحرانی، عقل و منطق حکم میکند برای اینچنین مسئولیت سنگینی کسی در نظر گرفته شود که بهطور کامل متعبد (مطیع محض) به مواضع مسئول بالاتر خود بوده و در اصل قیام و نهضت، در این مقطع از زمان با امام (ع) همعقیده باشد. جناب مسلم ابن عقیل علاوه بر شایستگی شخصی خود، نهتنها همه مواضع امام (ع) را قبول داشت بلکه با همراهی خودش از مدینه تا مکه نشان داده بود حرفی بالاتر از حرف امام (ع) نداشته و مطیع محض امام است.
نکته قابلذکر این است که؛ هرچند در بین اصحاب و یاران بودند کسانی دیگر که این ویژگی را دارا باشند، ولی امام (ع) از آنها برای مسئولیتهای دیگری بنا داشت استفاده کند؛ مثل حضرت ابوالفضل العباس (ع)
۲- سفیر باید قدرت خطرپذیری و ازخودگذشتگی داشته باشد:
در یک مأموریت ویژه، مسئولیت را به کسی میسپارند که قدرت خطرپذیری و توان از خود گذشتن را داشته باشد. سابقه مسلم ابن عقیل به اثبات رسانده بود که او مرد چنین میدانی است و از چنین قابلیت و ظرفیتی برخوردار است. از همین رو امام (ع) او را به چنین مسئولیت خطرناکی گسیل داشت؛ و هنگام خداحافظی فرمودند: امیدوارم من و تو در رتبه شهیدان باشیم! پس در پناه خدا به سمت کوفه حرکت کن. (مقتل خوارزمی ج ۱ ص ۱۹۶)
۳- سفیر باید قدرت مدیریت بحران داشته باشد:
سفیر و نماینده خاص باید کسی باشد که بتواند بحران را بهدرستی مدیریت کرده و تصمیمات سنجیده و درستی را برای حل بحران بگیرد. بهخصوص اینکه سفیر ویژه امام حسین (ع) قرار است در برابر شخصیتهایی، چون مختار، عابس، هانی، حبیب و ... قرار گیرد که هر یک از جایگاه و مرتبه اجتماعی، سیاسی و دینی نزد مردم کوفه برخوردار هستند. در بین اصحاب امام (ع) مسلم ابن عقیل ازجمله شخصیتهای مطرحی بود که دارای چنین ظرفیت و استعدادی بود. امام در حکم خویش به مسلم، خطاب به مردم کوفه نوشتند: «اگر بزرگان، اندیشمندان و خردمندان شما، با آنچه که در نامههایتان آمده همراه و هماهنگ باشند، بهزودی بهسوی شما خواهم آمد.» (کتاب ارشاد شیخ مفید ج ۲، ص ۳۶)
نکته قابل توجه:
معنا و مفهوم سخن امام (ع) این است که مسلم ابن عقیل قدرت مدیریت بحران را داشته و در نقش یک کارشناس خبره است که میتواند از ارزیابی یک مسئله پیچیده سیاسی برآید.
۴- سفیر باید کارآمد و مورد اعتماد فرمانده خود باشد:
سفیر و نماینده خاص لازم است شخصیتی باشد کارآمد، مطرح و برای حوزه مأموریتش، فردی شناختهشده و مورد اعتماد رهبر و فرمانده خود باشد. برای همچنین مأموریت حیاتی، مسلم ابن عقیل غیر از اینکه نزدیکترین فرد به امام و مورد اعتماد ایشان بود، برای مردم کوفه نیز شخصیت شناختهشدهای بهحساب میآمد و همه اصحاب در کوفه او را میشناختند. چون پسر عقیل عموی امام، همسر رقیه خواهر ناتنی امام، فرمانده جناح راست لشگر امام علی (ع) در جنگ صفین و ... بوده است. از همین رو امام حسین (ع) در حکم خویش، مسلم ابن عقیل را برادر، پسرعمو و شخص مورد اعتماد خاندانش معرفی میکند ... وَ قَدْ بَعَثْتُ اِلَیْکُمْ اَخی وَ ابْنَ عَمّی وَ ثِقتی مِنْ اَهْلِ بَیتی مُسْلمَ بْنَ عَقیلٍ ....
با دقت نظر در مطالب ارائه شده فوق، شاید بتوان فهمید که چرا امام حسین (ع) مسلم ابن عقیل را برای اینچنین مسئولیت حساسی برگزیده بودند....
اما درس مهمی که از مطالب بالا میتوان گرفت این است که؛ هر یک از ما، با توجه به ویژگیهای فوقالذکر میتواند با درک صحیح از فلسفه قیام امام حسین (ع)، سفیر انتقال پیام نهضت عاشورای سال ۶۱ هجری برای آیندگان باشد.
درک صحیح از فلسفه قیام کربلا منوط بهدقت نظر در سخنان، نامهها و سیره عملی امام حسین (ع) بهعنوان رهبری نهضت میباشد ... بهعنوان نمونه، ازجمله اهداف قیام امام حسین (ع) که خود حضرت به آن اشاره کرده عبارتاند از:
۱- احیای اسلام واقعی (اسلام محمدی نه اسلام اموی)، یعنی احیای اسلام خالی از هرگونه انحراف و اعمال سلیقه شخصی در دین ... کما اینکه در مدتزمان پس از پیامبر (ص) تا عاشورای ۶۱ هجری، در سیره خلفا و امرای اسلامی این انحراف و اعمال سلیقه شخصی را تاریخ بهخوبی ثبت و ضبط نموده است. منجمله زمان سراسر حیله و مکر معاویه و بر مسند نشستن یزید لاابالی بر کرسی خلافت اسلامی ... اینجا بود که امام حسین (ع) با درک این خطر عظیم، چنین فرمودند که: وَ عَلَی الإسلام السَّلامُ إذْ بُلِیَتِ الأُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ یَزیدَ؛ زمانی که امت اسلامی گرفتار زمامداری مثل یزید شود، باید با اسلام خداحافظی کرد» (بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۲۶ (۲- اقامه امربهمعروف و نهی از منکر؛ امربهمعروف و نهی از منکر مدنظر امام حسین (ع) چیزی فراتر از معرفی اهمیت نماز و روزه و نهی از دروغ گفتن و غیبت نکردن بود. هدف امام (ع) احیای مبحث امامت و جانشینی بر حق رسولالله و آگاهی مردم نسبت به این مهم است که امامت امتداد نبوت بوده و منصبی الهی است که جز خاندان رسالت (ائمه دوازدهگانه) کسی لیاقت امامت بر جامعه اسلامی را ندارد. (ینابیع المودة، ص ۴۴۱)
سخن آخر:
وظیفه ما در راستای انتقال پیام قیام عاشورا این است که با هرگونه حکومت و ایدئولوژی که در جهت انحراف اسلام واقعی از مسیر حقیقی خود تلاش میکند، به هر نحو که مقدور است، آتش به اختیار مقابله کرده و از این اسلام عزیز، امانت الهی که با مجاهدت عالمان و اندیشمندان اسلامی و ریختن خون شهدای گرانقدر (از صدر اسلام تاکنون) به دست ما رسیده، صیانت و پاسداری کنیم.