اقتصادی >>  اقتصاد بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۲  ، 
کد خبر : ۳۲۳۷۸۵

نقش پول و بی تدبیری آفت اقتصاد ایران/ رکود در تولید مسکن حتی بر کاهش ازدواج نیز موثر بوده است/ تعطیلی بخش حقیقی اقتصاد بزرگترین معضل اقتصاد ایران است

بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی کشور را می توان به دلیل نوسانات نرخ ارز و نقدینگی سرگردانی که هر روز از بازاری به بازار دیگر می رود  دانست
بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی کشور را می توان به دلیل نوسانات نرخ ارز و نقدینگی سرگردانی که هر روز از بازاری به بازار دیگر می رود  دانست.
 
با این حال بی شک نقدینگی خاص ايران نیست وهمه کشورها  ولو کشورهای با تورم های یکی دو درصدی نیز با افزایش نقدینگی مواجه اند. اما این نقدینگی اقتصاد این کشورها را به هم نمی ریزد. در گفت و گویی با دکتر عبدالمجید شیخی اقتصاددان و استاد دانشگاه دلایل این موضوع را جویا شده ایم.  
 
آقای دکتر! بسیاری از مردم و کارشناسان، افزایش لجام گسیخته نقدینگی را متهم اصلی نوسانات رخ داده در اقتصاد ایران می دانند. با توجه به این موضوع جنابعالی نقش پول را در اقتصاد دنیای کنونی چگونه ارزیابی می کنید؟

مسائل اقتصادی نباید به صورت جزیره ای و جدا از هم مورد تدبیر و بررسی قرار گرفته و برای آن تصمیم گیری شود چرا که تمام محورهای اقتصادی در بخش های مختلف در هم تنیده است، لذا باید به این امر واقف باشیم که در دنیای فعلی، اقتصاد را باید به دو بخش حقیقی و مجازی تقسیم کنیم.
 
در دنیای امروز پول طلایه دار بخش مجازی اقتصاد شده است. لذا بشر، پول را جهت تسهیل بخش حقیقی اقتصاد به وجود آورد، اما در حال حاضر پول تبدیل به لوکوموتیو اقتصاد شده است یعنی پول برای خود جولان می دهد و غلیان می کند. به عبارتی پول تبدیل به یک مجموعه خودمختار و چموشی  شده که کاری به بخش حقیقی ندارد، به عبارتی می توان گفت پول بیشتر در بخش های سفته‌بازی و دلالی غیر حقیقی که در اقتصاد به وجود آمده تبدیل به  آفت اقتصاد شده است.
 
بخش حقیقی اقتصاد در کدام حوزه ها بیشتر متبلور می شود؟

وقتی از اقتصاد مقاومتی صحبت می کنیم، یعنی باید به دنبال میدان دادن و فعال کردن بخش حقیقی اقتصاد باشیم. وقتی بخش واقعی اقتصاد تسهیل شود ما بخش حقیقی اقتصاد را تقویت کرده ایم. در واقع تمام مولفه ها و شاخص های اقتصادی را  به نحو احسن محقق می کنیم، وقتی تولید و فضای کسب و کار تسهیل می شود، تولید در بستر مناسب و ریل گذاری صحیح قرار می گیرد و به تبع آن شغل ایجاد می‌شود، و با ایجاد شغل خود به خود زندگی خانواده، ازدواج و فرزند آوری نیز تسهیل خواهد شد.  
 
برای چنین تولیدی می توانید نمونه ای مثال بزنید؟ 

متاسفانه یکی از گره های کوری که دولت در اقتصاد به وجود آورد،  و از این طریق  بی‌سابقه‌ترین رکود اقتصادی را در تاریخ کشور رقم زد، حذف تولید مسکن بود، مسکن موضوع مهمی در هر جامعه ای به شمار می رود. اهمیت بخش مسکن را اینگونه باید بیان کرد که مسکن دو بعد اجتماعی و اقتصادی دارد، پس مسکن بخش مهمی در اقتصاد است. توجه به ساخت و تولید مسکن می توانست علاوه بر ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی کشور را نیز با بهبود قابل توجهی مواجه کند.
 
به عملکرد دولت در بخش مسکن چه انتقاداتی وارد است؟

 با توجه به اهمیت موضوع مسکن در همه تحولات اجتماعی و اقتصادی با صراحت و قاطعیت بر این موضوع پافشاری می کنم که آقای آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی را باید به عنوان یک مقصر مورد محاکمه قرار داد چرا که باعث شد نرخ رشد جمعیت از بالای یک درصد به زیر یک درصد و از  ۲ درصد به زیر یک درصد برسد، در واقع بزرگترین هزینه زندگی یک زوج تهیه مسکن است، مردم اگر مسکن داشته باشند می توانند حداقل های معیشت خانواده‌ خود را فراهم کنند، اما بی تدبیری و بی توجهی دولت آقای روحانی به بخش مسکن نه تنها امکان خرید، بلکه امکان اجاره مسکن را برای مردم به یک مصیبت بزرگ تبدیل کرده است.
تعطیلی ساخت و تولید مسکن منجر به کاهش آمار شدید ازدواج و کاهش غیر قابل انتظار  فرزندآوری شد، به طوری که تعطیلی مسکن چالش های  اجتماعی زیادی را به نظام و جامعه تحمیل کرد.
با تعطیلی مسکن بیش از ١٠٠ رشته شغلی به طور مستقیم و بیش از ۳۰۰۰ رشته شغلی که در زمره مشاغل غیر مستقیم با بخش مسکن هستند نیز  تعطیل شدند، تمام بی تدبیری های دولت در بخش مسکن را می توان یک  خسارت بزرگ برای کشور قلمداد کرد، خسارتی که باعث شد اقتصاد مملکت به رکود و ضعف مبتلا شده و  در مسیر  قهقرایی قرار بگیرد.
 
مهمترین دلایل وجود مشکلات همیشگی در اقتصاد ایران را  چه مسائلی می دانيد؟

بی شک مسائل اقتصادی در هم تنیده هستند، اما مهمترین گره های اقتصاد ایران در این موضوعات نهفته است که بخش حقیقی اقتصاد تعطیل و کاملا خوابیده است، در حالی که دولت باید به دنبال رونق بخش حقیقی اقتصاد و فعال سازی کارخانه ها باشد.
 
سیاست ها و برنامه های حمایتی دولت در حمایت از تولید به نحوی باید چیده و طراحی شود که کارخانه هایی که  زیر ظرفیت کار می کنند، به حداکثر ظرفیت خود برسند.
 
به گونه ای که منابع مالی و پولی را از بخش مجازی اقتصاد جمع آوری کرده و به بخش حقیقی تزریق کنیم، در صورت اتخاذ چنین سیاستی، پول فرصت جولان پیدا نمی کند و وارد بخش حقیقی اقتصاد می‌شود، در این مسیر پول در بخش خرید و فروش ارز، سفته بازی طلا، خودرو، مسکن و خرید و فروش سهام در بازار ثانویه بورس هزینه نمی شود و حباب بورسی نیز به وجود نمی‌آید، با هدایت پول به بخش حقیقی، تولید رونق گرفته و  تورم خود به خود کاهش می یابد.
به این دلیل که وقتی پول در چرخش است به ازای آن گردش پول اگر کالا تولید شود  ایرادی ندارد اما اگر تولید کالا در میان نباشد رشد نقدینگی منجر به ایجاد تورم می‌ شود. در واقع برای صاحبان نقدینگی انگیزه و حباب تورمی ایجاد می‌کند، وقتی شما  پول را به بدنه بخش حقیقی اقتصاد تزریق کردید دیگرنه تنها مجالی برای تورم باقی نمی ماند بلکه در این مسیر ارزش پول ملی نیز تقویت شده و قدرت خرید مردم افزایش می یابد.
درآمدها افزایش یافته و مشاغل جدیدی ایجاد می شود، ضمن اینکه کالا تولید شده و به تبع آن درآمد ایجاد می شود، شاغل شغل و درآمد خود را دارد، کالا نیز در بازار وجود دارد و مردم به راحتی می‌توانند  کالاهای خود را خریداری کنند چرا که قدرت خرید آنها  بالا رفته است.
 
در واقع تولید و توجه به افزایش تولید، راهکار حل بیشتر مشکلات اقتصادی ماست؟

در صورت افزایش تولید، عملا نیاز ما به واردات کاهش می‌یابد، وقتی نیاز به واردات کاهش یافت به تبع آن نیاز ارزی کشور به دلار نیز کاهش یافته و طبیعتا ارزش ارز نیز کاهش می یابد، در واقع با این کار به افزیش نرخ برابری پول داخلی کمک شده و قدرت خرید پول داخلی افزایش یافته و نرخ  دلار و یورو پایین می آید.
ضمن اینکه سیاست‌های دولت باید به سمت قوی کردن اقتصاد حرکت کند، در حالی که متاسفانه خود دولت و سیاست های اقتصادی دولت به نقطه ضعف اقتصاد کشور تبدیل شده است.
 
در واقع عامل و مقصر اصلی مصیبتی که در حال حاضر  گریبان مردم را گرفته، خود دولت است. این دولت باعث شده بخش حقیقی اقتصاد از حرکت ایستاده و رکود تورمی تعمیق شود.
ارزش پول داخلی به شدت کاهش یافته و نیاز ارزی کشور افزایش پیدا کرده و صادرات تضعیف شده است. در حالی که وقتی  بخش حقیقی اقتصاد فعال شود و تولید مازاد بر نیاز ایجاد شود، چون ظرف ظرفیت اقتصادی ما خیلی بزرگ نیست، می توانیم نیاز بازار را از طریق تولید داخلی تامین کنیم که قطعا با کاهش نیاز ارزی، قدرت خرید پول ما بالا می‌رود و ارزش ارز کاهش می یابد. در این شرایط  گرانی دلار هم نمی تواند فشارهای اقتصادی مختلفی بر بدنه اصلی اقتصاد و بر معیشت و زندگی خانوارهای ایرانی به جا بگذارد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات