امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) اعجوبه خلقت و غدیر عید امامت و ولایت است.
امام خامنهای در توضیح عظمت شخصیت امیرالمؤمنین میگویند: «امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، اعجوبه خلقت است. مسلمان درجه اوّل است. تالىتلوّ نبىّاکرم است. مقامات او در آسمانها معروفتر است تا در زمین. مریدان و محبّین او در بین ملائکه آسمانها بیشتراند تا در بین انسانها.» ۱۳/۱۲/۱۳۷۲
درخشش خورشید را نمیشود پوشاند
عظمت شخصیت علی (ع) زبانزد خاص و عام است و قرنهاست همگان در توصیف جلوههای اعلای وجود مبارک امیرالمؤمنین در سطح بسیار گسترده سخن میگویند یا قلمفرسایی میکنند. فضایل و کمالات امام علی (ع) در نزد تمامی اقوام و ادیان محرز و شهره آفاق است.
به فرموده رهبر انقلاب: «امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) متعلق به همه انسانیت است؛ نه فقط متعلق به شیعیان و نه حتّى متعلق به مسلمانان. همه انسانیت در برابر عظمتها و زیباییهاى علىبنابیطالب (علیهالسّلام) خاضع و خاشعاند؛ مگر آنهایى که نشناسند و ندیده باشند؛ لذا شما مىبینید مداحان امیرالمؤمنین فقط مسلمانها نیستند؛ مسیحى هم ستایش امیرالمؤمنین را میکند. فقط شیعیان نیستند؛ جامعه اهلسنت هم در همه اقطار دنیاى اسلام از امیرالمؤمنین به زبان دیگرى و با شیفتگى بیشترى نسبت به سایر بزرگان صدر اسلام یاد میکند. چرا؟ علت چیست؟ علت، عظمت این شخصیت است؛ عظمتى که در طول عمر آن بزرگوار و تا چند قرن بعد از شهادت آن بزرگوار، کسانى سعى کردهاند آن را بپوشانند؛ و نشد. درخشش خورشید را نمیشود پوشاند؛ خورشید است، میتابد، گرما و نور میدهد. مگر میشود انکارش کرد؟!» ۰۶/۰۵/۱۳۸۶
ایشان بارها به اعتراف دشمنان به عظمت شخصیت امام علی اشاره فرمودهاند: «شما وقتى نگاه مىکنید، مىبینید در همان زمان خود این بزرگوار، که شمشیر عدالت و شدّت عدل او، دلهاى متمرّد و روحهاى خودخواه را از خود بیزار مىکرد و جبهه دشمنى بزرگى علیه او به وجود مىآورد، حتّى دشمنانش هم وقتى به اعماق روح خود مراجعه مىکردند، نسبت به آن بزرگوار، عقیده همراه با تعظیم و تکریم و محبتى را احساس مىکردند. این، تا زمانهاى بعد هم ادامه داشت.» ۰۵/۰۹/۱۳۷۵
عیداللهالاکبر
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بارها و بارها درباره اهمیت، پشتوانه استدلالی و وحدتآفرین بودن غدیر و معارف نهفته در غدیر صحبت نمودهاند.
ایشان بارها اهمیت و عظمت واقعه غدیر خم را یادآور شدهاند:
«غدیر در آثار اسلامى ما به «عیداللَّهالاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است.» ۱۶/۰۱/۱۳۷۸
«در حقیقت، روز غدیر امتداد خطّ همه رسالتهاى الهى و اوج این خطّ روشن و نورانى در طول تاریخ است.» ۱۲/۱۲/۱۳۸۰
«غدیر حادثه مهمی است؛ یک حادثه اصولی است؛ ناظر به توجه اسلام به مهمترین رکن تشکیل نظام اسلامی و جامعه اسلامی است. یعنی مسئله امامت و مسئله ولایت و زنده نگهداشتن غدیر، به یک معنا زنده نگهداشتن اسلام است.» ۱۰/۰۸/۱۳۹۱
وحدتآفرین بودن غدیر
معظمله در مورد وحدتآفرین بودن غدیر نیز میفرمایند:
«اگر ما مردم شیعه و مدعی پیروی از امیرالمؤمنین، حقیقت غدیر را درست تبیین کنیم، هم خودمان درک کنیم، هم به دیگران معرفی کنیم، خود مسئله غدیر میتواند وحدتآفرین باشد.» ۱۰/۰۸/۱۳۹۱
پشتوانه استدلالی غدیر
غدیر از پشتوانه استدلالی متین و استوار و محکمی برخوردار است.
رهبر انقلاب پشتوانه استدلالی غدیر را چنین تشریح میفرمایند:
«ما شیعیان این اعتقاد راسخ را که متکی به دلیل متقن و غیر قابل تردید است، درباره امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (علیهالسّلام) داریم. این حدیث متواتر - یعنی حدیث روز غدیر - را که همه محدثین بزرگ اسلام، از شیعه و سنی نقل کردهاند، مستند این عقیده متقن میدانیم. پیغمبر اکرم در یک روز گرم و در یک نقطهی حساس، در مقابل چشم مردم، علیبنابیطالب (علیه الصّلاة و السّلام) را به عنوان امام مسلمین پس از خود و، ولی امر امور اسلام معین کرد و به مردم معرفی کرد؛ «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه». این عطف به آیات متعددی است که ولایت پیغمبر از سوی خدای متعال تثبیت شده است؛ «انّما ولیّکم اللَّه و رسوله» و آیات متعدد دیگر. میفرماید، آن کسی که من، ولی او هستم، این علی، ولی اوست. هر معنایی که ولایت در مورد پیغمبر دارد، همان معنا در مورد امیرالمؤمنین با این نصب پیغمبر و معرفی پیغمبر محقق است. این یک دلیل محکم و مستند غیر قابل تردید است.» ۰۴/۰۹/۱۳۸۹
راز و رمزهای غدیر
در غدیر خم رازها، حقایق، معارف، درسها و حکمتهای بسیار متعالی و عظیمی نهفته است.
رهبر انقلاب بارها و بارها این حقایق و درسها را تشریح فرمودهاند:
«ماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد؛ یکی جنبه نصب جانشین است. جنبه دیگر قضیه، توجه دادن به مسئله امامت است؛ امامت با همان معنایی که همه مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند. امامت یعنی پیشوایی انسانها، پیشوایی جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است. مسئله امامت، یک مسئله مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست. امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعهای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئله همگانی است برای همه جوامع بشری.» ۰۴/۰۹/۱۳۸۹
غدیر پشتوانه اصل ولایت فقیه
یکی از درسهای مهم غدیر، ضرورت اصل ولایت فقیه برای جامعه امروز است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرمایند:
«در روز غدیر، این حرکت عظیمى که طبق روایات متواتره، به وسیله نبىّاکرم (صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) انجام شد، داراى ابعادى بود. البته یک بُعد، فضیلت امیرالمؤمنین بود. مردم هم مىدانستند و از نزدیک این فضایل را در آن بزرگوار مشاهده مىکردند. پیامبر اکرم و در واقع اراده الهى هم همان فضایل و ارزشها را معتبر دانست و بر اساس آن ارزشها، ولایت و حاکمیت بعد از پیامبر را تعیین کرد.... این، یک بُعد واقعه غدیر است؛ یعنى امضا و اثبات این فضایل و اینکه این فضایل و ارزشها، به حکومت و به این ارزش قراردادى در جامعه اسلامى منتهى مىشود. این بُعد، بُعد بسیار مهمى است و معلوم مىشود که در اسلام، طبق دید پیامبر و وحى الهى، حکومت تابع ارزشهاست؛ تابع چیزهاى دیگر نیست. این، خود یک اصل اسلامى است.
یک بُعد دیگر در قضیه و حدیث غدیر، همین مسأله ولایت است؛ یعنى تعبیر از حکومت به ولایت؛ «من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه». آن وقتى که پیامبر (ص) در مقام تعیین حق حاکمیت براى یک شخص است، تعبیر مولا را براى او بهکار مىبرد و ولایت او را به ولایت خود مقترن مىکند. خود این مفهومى که در ولایت هست، بسیار حائز اهمیت است. یعنى اسلام، منهاى همین مفهوم ولایت - که یک مفهوم مردمى و متوجه به جهت حقوق مردم و رعایت آنها و حفظ جانب انسانهاست - هیچ حاکمیتى را بر مردم نمىپذیرد و هیچ عنوان دیگرى را در باب حکومت قایل نیست....
ولایت، یعنى حاکمیت انسانهاى پارسا، انسانهاى مخالف با شهوات و نفس خودشان، انسانهاى عامل به صالحات. این، معناى ولایت اسلامى است. کدام ملت و کدام کشور است که این را نخواهند و به نفعشان نباشد؛ مفهوم آن را تصور کنند و تصدیق نکنند؟ چه کسانى با این اصل و با این روش مخالفاند؟ معلوم است؛ آن قدرتطلبانى که در وجود و نفس خودشان، تحقق آن معیارها - یعنى تحقق پارسایى، تخلى از شهوات و بىاعتنایى به زخارف دنیا - را عملى نمىبینند....
البته این ولایت اسلامى بهشکل کامل، در یک جامعه اسلامى عملى است؛ چون ولایت براساس ارزشهاى اسلامى - یعنى عدالت اسلامى، علم اسلامى و دین اسلامى - است؛ اما بهشکل غیرکامل، در همه ملتها و در میان همه جوامع عملى است. اگر مىخواهند کسى را به عنوان رهبر و حاکم بر جامعه انتخاب کنند، سراغ آن کسى که سرمایهداران معرفى مىکنند، نروند؛ سراغ پارساترین و پاکترین و بىاعتناترین انسانها به دنیا بروند؛ آن کسى که قدرت را سرمایه شخصى خود به حساب نمىآورد و از آن براى سود شخصى خویش استفاده نمىکند.
این، رشحهای از رشحات ولایت در اسلام است و دمکراسیهاى جارى عالم از آن بىنصیباند. این، از برکات اسلام است؛ لذا از اول انقلاب هم همین عنوان ولایت و ولایت فقیه - که دو مفهوم است؛ یکى خود مفهوم ولایت، یکى اینکه این ولایت متعلق به فقیه و دینشناس و عالم دین است - از طرف کسانى که درحقیقت تحمل این بافت ارزشى کامل را نمىتوانستند و نمىتوانند بکنند، مورد تعرض شدید قرار گرفت. امروز هم همینطور است. خوشبختانه مردم این راه را شناختهاند. این، از برکات غدیر و اسلام و زندگى امیرالمؤمنین و نیز حکومت کوتاه آن بزرگوار است.» ۱۰/۰۴/۱۳۷۰