اقتصادی >>  اقتصاد بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۹  ، 
کد خبر : ۳۲۴۱۹۷
حسین راغفر در گفت و گو با بصیرت:

نرخ تورم در اقتصاد آمریکا همچنان افزایشی خواهد بود / اقتصاد ایران نیازمند مدیریت قوی است / دولت تدبیر جدی در اقتصاد داشته باشد

کرونا به میلیون ها شغل آسیب زده، ضمن اینکه بسیاری از مشاغل پیش از وقوع بحران کرونا جزء مشاغل غیررسمی بودند که برخی مطالعات و تخمین ها این ارقام را بین 36 تا 40 درصد مجموع اشتغال موجود در ایران می دانند.

 
تیترهای پیشنهادی: نتیجه سیاست های غلط دولت انحراف منابع به سمت سرمایه گذاری در فعالیت‌های سوداگرانه/ اتفاقات بازار سرمایه ناشی از تورم بزرگ در اقتصاد ایران است/ 
 
بیش از 8 ماه از شیوع ویروس کرونا در عرصه جهانی و حدود 6 ماه از شیوع این ویروس در ایران می گذرد. امنیت شغلی همواره یکی ازموضوعات چالش برانگیز اقتصادی و اجتماعی بوده که بعد از بحران کرونا وضعیت غیر مطمئن تری نسبت به گذشته پیدا کرده است.
این مساله معیشت و زندگی بخش های مختلفی از مردم را در سال جاری تحت تاثیر قرار داده و با مخاطراتی همراه کرده است. پایگاه خبری بصیرت در گفت و گویی با دکتر حسین راغفر اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) به بررسی این موضوع پرداخته است.
 
آقای دکتر! برخی کشورها بعد از همه گیری کرونا توانستند در مدت زمان کوتاه تری از ما، اقتصاد خود را ساماندهی کرده و تا حدودی از تبعات بحران کرونا عبور کنند. از نظر شما رمز موفقیت آنها در کنترل تبعات اقتصادی کرونا چیست؟
مساله مدیریت در سطح کلان اقتصاد، موضوع مهمی است که در مقابله با شیوع این ویروس کشورها به اشکال مختلفی این مدیریت را به نمایش گذاشتند. 
 
هر چند ویروس کرونا آسیب های جدی بر اقتصاد جهانی وارد کرد اما کشورهای مختلف با توجه به ظرفیت‌های مدیریتی خود با اشکال متفاوتی با این مسئله مواجه شدند، به  طوری که کشورهایی مثل چین، کره جنوبی و آلمان به سرعت براین مشکل فائق آمدند.
اما رویکردهای متفاوت برخی کشورها به مساله کرونا موجب تمایز در وضعیت اقتصادی آنها در دوران کرونایی شد، به عبارت دیگر نقطه مشترک همه کشورها در این شرایط توجه به ظرفیت‌های اقتصادی خودشان بود، یعنی در کنار اهمیت تاثیر گذاری بیماری بر مساله انسانی؛ بیماری زایی و مرگ و میر ناشی از آن و تلاش برای کاهش این اثرات، باعث شد دولت ها جوانب اقتصادی شیوع کرونا را هم در نظر بگیرند لذا بر آن شدند تا جوانب انسانی و اقتصادی ماجرا را با هم ببینند، به همین دلیل در ایام کرونایی شاهد این واقعیت بودیم که کشورهایی که سال های گذشته در زمینه تامین زیر ساخت های اقتصادی تلاش کرده بودند با حمایت از اقشار مختلف جامعه و فضای تولیدی اقتصاد خود به سرعت مشکلات اقتصادی پیش آمده را پشت سر گذاشته است و حتی در ابعاد انسانی موفق به کاهش تاثیر گذاری و شیوع بیماری در جوامع خود شده و بتوانند این بیماری را تحت کنترل خود در آورند، لذا فعالیت های اقتصادی در این کشورها به تدریج و با مرور زمان از سرگرفته شد.

اما متاسفانه در اقتصادی مانند ایران به دلیل مدیریت غلط اقتصادی و اینکه عملا در سه دهه گذشته توجه خاصی به توسعه زیر ساخت ها اعم از زیرساخت های صنعتی و اقتصادی تا زیرساخت های انسانی نشده و دولت ها سعی کرده اند تمام لایه های اقتصاد را به بازار، عرضه، تقاضا و خدمات ارائه شده موکول کنند، خدمات و عرضه کالا با کیفیت بسیار نازل به مردم تحمیل شده است، لذا نه اقتصاد و نه بخش سلامت کشور آمادگی مواجهه با یک بحران پیش بینی نشده مانند شیوع این ویروس را نداشت، به همین دلیل آسیب های بسیار جدی به اقتصاد ایران وارد شد. علاوه بر این موضوع، سوء سیاست‌ها و عدم تدابیر اقتصادی مناسب در سال های گذشته باعث شد بخش های بزرگی از اقتصاد و گروه های مختلفی از مردم در موج اول و دوم این بیماری دچار زیان های مختلفی شوند. سیاست های غلط مدیریت بحران و مدیریت اقتصاد کشور لطمات فراوانی به اقتصاد ومعیشت مردم وارد کرده است، لذا این شیوه مدیریت قطعا ما را در نیمه دوم سال جاری به شدت درگیر می کند.
 
دامنه تبعات اقتصادی کرونا را تا چه حدی بر زندگی و معیشت مردم تاثیر گذار می دانید؟
با توجه به شیوه مدیریت کنونی دولت قطعا تبعات کرونا بر اقتصاد ایران به مراتب بیشتر از کشورهای توسعه یافته است.
 
پیامدهای اقتصادی شیوع این ویروس صرفا یکی از تبعات این بیماری همه گیر است که خودش را در تعطیلی و کند شدن فعالیت‌های اقتصادی نشان می دهد.
 
بیماری های همه گیر به صورت طبیعی بیکاری های گسترده ای را بر جامعه تحمیل می کنند، برای مثال ظرف 4 ماه در آمریکا نزدیک به 40 میلیون نفر به جمع بیکاران این کشور افزوده شدند.
 
یکی دیگر از ویژگی های شیوع این بیماری از بین رفتن مشاغل ناپایدار است، این مشاغل عموما به گونه ای است که تحت تاثیر یک بحران کوچک میلیون ها نفر بیکار می‌شوند، به همین دلیل می‌بینیم در کشوری مثل آمریکا به دلیل سیاست های اقتصادی موجود که فقط حافظ منافع گروه های بسیار بزرگ قدرت، درآمد و ثروت است ۴۰ میلیون نفر از کار بیکار می شوند.
 
بسیاری از نارضایتی هایی که به دنبال آن در جامعه آمریکا ایجاد می شود ناشی از گسترش بیکاری است، در آمریکا در موج اول بیماری کرونا ۳ تریلیون دلار برای کمک به پیامدهای بحران کرونا بین اقشار آسیب پذیر و صنایع توزیع شد، امروز هم مجددا صحبت از پرداخت 3 تریلیون دلار است، هر چند چاپ پول در همه  کشورهای دنیا سبب افزایش تورم می شود اما این کار را در حال حاضر می توان یکی از راه های حمایت از آسیب دیدگان بیماری کرونا دانست. به هر حال تورم ایجاد شده در ماه های گذشته در آمریکا ناشی از چاپ پول است و ممکن است روند افزایشی تورم در آینده نیز ادامه داشته باشد.
 
وضعیت حمایت از اقشار آسیب پذیر و بنگاه های تولیدی واقتصادی درایران را بعد از شیوع کرونا چگونه می بینید؟
 متاسفانه به دلیل اینکه آمار صحیحی برای شناسایی رقم دقیق بیکاران و آسیب دیدگان در ایران وجود ندارد، قطعا آسیب ها بالاست و تعداد بیکار شدگان هم زیاد است، کرونا به میلیون ها شغل آسیب زده، ضمن اینکه بسیاری از مشاغل پیش از وقوع بحران کرونا جزء مشاغل غیررسمی بودند که برخی مطالعات و تخمین ها این ارقام را بین 36 تا 40 درصد مجموع اشتغال موجود در ایران می دانند.
 
کرونا به مشاغل غیر رسمی و افرادی که پایین ترین دستمزدها را دارند و فرصت شغلی خوبی برای آنها وجود ندارد آسیب های فراوانی زده است. کارگران، مربیان مهد کودک، مربیان ورزشی فاقد بیمه و دست فروشان و.... از جمله این گروه ها به شمار می روند، ضمن اینکه همچنان بسیاری از مشاغل و فعالیت ها به معنای واقعی اجازه بازگشایی نیافته اند.
به دلیل اینکه این گروه های شغلی در نظام تامین اجتماعی ما جایی ندارند، لذا دولت نیز برای حمایت ازآنها برنامه خاصی ندارد. دولت و نظام اقتصادی ایران به دلیل سیاست های غلط خود منابع و ظرفیت های لازمی برای مواجه با چنین بحران هایی را تعریف نکرده ودر اختیار ندارد، لذا می توان گفت شواهد نشان می دهد مردم در آشفته بازار اقتصادی و بیماری مهلک کرونا به حال خود رها شده اند و دولت اسم چنین روش غلطی را سیاست اقتصاد آزاد گذاشته است!
سیاستی که فقط زمینه را برای چپاول و به انحراف کشاندن منابع به نفع سردمداران قدرت و ثروت باز کرده است، نتیجه سیاست های غلط دولت انحراف منابع به سمت سرمایه گذاری  بر روی فعالیت‌های سوداگرانه و سفته بازی مثل خرید و فروش زمین، سکه و ارز است که اخیرا سرمایه ‌گذاری در بازار سهام به آن افزوده شده است.
بازار سرمایه نیز در شرایط فعلی به معنای واقعی کلمه به یک قمارخانه بزرگ تبدیل شده است و به جای اینکه سرمایه ها و نقدینگی جامعه از این طریق وارد تولید و عرصه اشتغال شود، وارد فعالیت‌های سفته‌بازی می کند، قطعا آنچه امروز در بازار سرمایه دیده می شود ناشی از تورم بزرگ در اقتصاد ایران است و البته تورم بزرگی که در آینده با آن مواجه خواهیم شد، تورمی که آسیب های بزرگ و جدی به بخش تولید کشور وارد می کند و تولید را بیش از پیش زمین گیر می کند، بنابراین کسادی اقتصادی بزرگی در پیش خواهیم داشت و مهار تورم بزرگ و کاهش بحران بیکاری موضوعی بس عمیق است که قطعا با مدیریت هایی که تا کنون وجود داشته غیر ممکن است.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات