حاجآقا! از چه سالی وارد جبهه شدید و پیوندتان با جهاد سازندگی چگونه بود؟
من برای اولین بار داوطلبانه در نقش امدادگر در عملیات فتحالمبین از سوی دفتر مرکزی جهاد شرکت کردم. بنده ابتدای انقلاب در کمیتههای انقلاب اسلامی فعالیت داشتم و پس از آن مدتی در مرکز فرهنگی سپاه در شهرری فعالیت کردم. برای رسمی شدن در سپاه باید دورههایی را در زمینههای نظامی و عقیدتی میگذراندم. پدرم مخالف بود که در یک ارگان نظامی باشم؛ اما از آنجا که اشتیاق داشتم در نهادهای انقلابی فعالیت کنم، از طریق یکی از دوستان معرفی شدم و پس از گذراندن مراحل پذیرش به عنوان نیروی رسمی جهاد سازندگی مشغول به کار شدم.
گروه تلویزیونی جهاد بر اساس چه نیازی تشکیل شد؟
جهاد سازندگی بر اساس نیاز در بخشهای گوناگون کشور دفاتری داشت. البته حوزه اصلی مأموریت آن محرومیتزدایی در روستا بود؛ اما در هر سازمان و وزارتخانه دفتری به نام دفتر «جهاد ادارات» داشتیم. براساس اینکه میخواستند نیروهای انقلابی و حزباللهی را سازماندهی کنند و بتوانند در حوزه فعالیت هر سازمان یا وزارتخانه کارهای جدید و مثمر ثمری را انجام بدهند، در سازمان صدا و سیما هم گروه جهاد را تشکیل دادند. یکی از کارهای نخست این گروه، انعکاس فعالیتهای جهاد در حوزه محرومیتزدایی بود. با شروع جنگ تحمیلی نیز بحث تشکیل ستادهای پشتیبانی و یگانهای مهندسی جنگ جزء اولویتها بود که تا پایان جنگ هم خدمات بیشماری ارائه شد.
نقش شهید آوینی در این گروه چه بود؟
آقامرتضی میگفتند من برای گندمچینی و کارهای جهادی آمدهام؛ ولی پس از مدتی گفتند کسانی که میتوانند فعالیتهای هنری انجام بدهند، خودشان را معرفی کنند. در حقیقت، ایشان پس از مدتی به مثابه یک فرد محوری به ویژه در ساخت برنامههایی با موضوع دفاع مقدس قابلیتهای خودشان را نشان دادند. اولین برنامهای که آقامرتضی ساختند هم مجموعه «حقیقت» بود. پس از آن هم این حضور با ساخت برنامههای متنوع و متفاوتی ادامه یافت که اوج آن مستندهای «روایت فتح» بود.
مجموعه روایت فتح چگونه شکل گرفت و از چه سالی پخش شد؟
پس از اینکه سردار علیرضا افشار،که عضو مرکزی جهاد سازندگی و عضو اصلی در تشکیلات دفتر مرکزی جهاد بود و گروه تلویزیونی جهاد، زیر نظر ایشان بود، به سپاه رفت و دانستند که چه قابلیتهایی در گروه تلویزیونی جهاد وجود دارد، سعی کردند سازماندهی جدیدی در کارهای تبلیغاتی ایجاد کنند. ما با زمانی مصادف شده بودیم که باید حضور نیروهای مردمی بیشتر میشد تا عملیاتهای گسترده انجام شود. به همین دلیل تعدادی از برادران پاسدار را که در سپاه منطقه یک ثارالله در سال 1364 فعالیت میکردند و بعدها به نیروی هوایی سپاه تبدیل شد، به گروه جهاد مأمور کردند. با کمک سپاه برای حضور بیشتر بچههای گروه جهاد در جنگ، روایت فتح شکل گرفت. از فروردین سال 1365 قسمتهایی از اولین فیلمهایی که در عملیات والفجر 8 گرفته بودیم، پخش شد و انعکاس وسیعی در همه حوزهها پیدا کرد. به تدریج، این کار اوج بیشتری گرفت و مجموعه «روایت فتح» شکل گرفت که تا پایان جنگ هم ادامه داشت.
مسئولیت شما در این مجموعه چه بود؟
مجموعه «روایت فتح» از اکیپهای فیلمسازی تشکیل شده بود که مسئول اکیپ، هم فیلمبردار بود، هم کارگردانیِ سر صحنه میکرد و هم مسئولیت گروه را بر عهده داشت. «روایت فتح» در اوج فعالیت خود پنج اکیپ داشت که من مسئولیت یکی از آنها را بر عهده داشتم.
«روایت فتح» از ابتدا پربیننده بود یا پس از شهادت آقامرتضی آوینی پرمخاطب شد؟
«روایت فتح» از همان اولین جلسهای که پخش شد، پربیننده بود. البته برنامهاش از نظر مباحث هنری و تدوین کمبودهایی داشت؛ چون در کمتر از دو سه روز ساخته شده بود و گزیدهای از فیلمهای ما در عملیات والفجر 8 بود. وسعت و افزایش شمار بینندگان «روایت فتح» در طول پخش از سال 1365 تا 1367 رو به افزایش بود. چنانکه ما در آن دوران برای دیداری به خدمت حضرت آقا رسیدیم (که آن روزها رئیسجمهور بودند) و ایشان فرمودند: «من جلسات هیئت دولت را طوری تنظیم میکنم که به موقع بتوانم شبهای جمعه پای تلویزیون بنشینم و «روایت فتح» را ببینم.» ایشان به بیشتر مسئولان هم این سفارش را کرده بودند که این برنامه را ببینند. «روایت فتح» جزء برنامههای پربیننده بین حزباللهیها و عامه مردم بود؛ چنانکه ما هر کجا میرفتیم و دوربینمان را میدیدند، اولین سؤالشان این بود که شما از گروه روایت فتح هستید؟ این موضوع جایگاه این مجموعه را نشان میدهد. پس از جنگ این مجموعه در مؤسسه روایت فتح ساخته و پخش شد که چون صدای آقامرتضی آوینی بود، آن هم مخاطب خودش را پیدا کرد. بنده بعید میدانم مخاطبها پس از شهادت آقامرتضی به این مجموعه گرایش پیدا کرده باشند؛ چون اساساً برنامه «روایت فتح» بعد از آن ادامه پیدا نکرد.
رهبر فرزانه انقلاب چندی پیش درباره لزوم روایت کرونا به شیوه ماندگار شهید آوینی تأکید کردند. به نظر شما راهکار اصلی برای رسیدن به این مهم چیست؟
آنچه در مجموعه «روایت فتح» در مقایسه با دیگر مستندهای دفاع مقدس متفاوت بود، روحیه ایثار، فداکاری، از خودگذشتگی و تلاش برای به نتیجه رسیدن اهداف انقلاب اسلامی بود که در بین رزمندگان در آن وضعیت سخت حاکم بود. اینها شاید تیترهایی باشد که آن موقع جزء ضروریات کاری بود که ما در حوزه مستندسازی میکردیم. ما به جای اینکه به ماشین جنگی بپردازیم، به انسانها و جوهره آنها که در وضعیت سخت ظهور و بروز میکرد، توجه داشتیم. اکنون هم وضعیت سخت کرونا به انسانهای فداکاری نیاز دارد که در همه حوزهها باید ایثارگری کنند، به نظرم حضرت آقا تأکیدشان روی آن جلوههای انسانی و ایثار و فداکاریهایی است که باید انعکاس رسانهای داشته باشد.
و کلام پایانی....
به نظرم تا ما در این مسیر به رسانهای پویا و با هویت ایرانیـ اسلامی نیازمندیم که سازندگان محصولات رسانهای با این نگاه به تمام موضوعات توجه کنند. زمانی این اتفاق میافتد که نگاه تولیدکننده محصول رسانهای «دینمحور» باشد. داشتن تخصص لازم و دیدگاه هنری و اینکه فعالیت را در حقیقت رزمی در مقابله با رسانه استکبار بداند و به آن ایمان داشته باشد و همهگونه فداکاری در این راه انجام بدهد، از جمله نکات مهم است. آن وقت است که ما رسانهای در تراز انقلاب اسلامی خواهیم داشت و محصولاتی تولید میکنیم که با نگاهی مؤمنانه و دینمحور در سراسر جهان قابل ارائه است.