دیدار با رهبر انقلاب در استانداری
دوست قدیمی شهریار، باز هم به مساله کهنهای اشاره میکند و میگوید که دوست دارد به آن اشاره کند و آن، این است که هیچ بنیاد قانونی به نام شهریار نداریم. بعد، هم چایاش را سر میکشد و ادامه میدهد: هر فعالیتی با این نام، غیرقانونی است. برای بنیاد شهریار، فرزندش «هادی» باید اجازه بدهد. این مساله، مصوبه است و نمیشود آن را نادیده گرفت.
گفتوگویمان میرسد به روزی که آیتالله خامنهای در زمان ریاست جمهوری به دیدار استاد شهریار رفتند. نوبهار با بازگویی خاطرات آن روز میگوید: برای این دیدار با یکی از سرداران سپاه هماهنگ شد. پیشنهاد من خانه شهریار نبود؛ بلکه استانداری بود، چون خانههای اطراف منزل شهریار در حال ساخت بود و دیوارها تکمیل و استحکامبندی نشده بود. کوچهها هم تنگ بودند. میترسیدم خانههای گلی فرو بریزد. در نهایت هم حرف من پذیرفته شد و استانداری آذربایجان شرقی به عنوان محل دیدار آیتالله خامنهای با استاد شهریار انتخاب شد.
خانهموزه شهریار، هیچ چیز بهدردبخوری ندارد!
دغدغههای نوبهار در میانه این گفتوگو بارها و بارها تکرار میشود؛ از خانهموزه تا نکاتی درباره آن. مثلاً در بخشی میگوید: سوال این است که چرا یک دستخط شهریار یا یک کتاب اصل از شعرهای شهریار در خانهموزه او موجود نیست؟ اینها نکاتی است که باید مورد توجه باشد. گاهی از سایر کشورها به این خانه موزه مراجعه میکنند، اما هیچ دستخطی از استاد شهریار را نمیبینند!
مادری که دوست دارد پسرش شعر ترکی بگوید
این دوست و همراه شهریار به اخلاقیات بهجت تبریزی هم اشاره میکند و میگوید: وقتی یکی از برادران شهریار فوت کرد، او ۴ فرزند برادرش را سرپرستی کرد، اما موضوعی که از شهریار مغفول مانده، پرداختن به «مادر» این شاعر است؛ زنی که الهامبخش بسیاری از اشعار اوست. روزی به شهریار میگوید: اشعاری که میگویی به فارسی است و من متوجه نمیشوم. به ترکی شعر بگو. از این رو آقامحمدحسین، شعرهایی را به ترکی میگوید که بارزترین و معروفترین آن «حیدر بابا» است که برای مادرش میخواند و او این شعر را بسیار دوست میداشت.
نوبهار دوست دارد باز هم درباره مادر شهریار حرف بزند: باعث و بانی اشعار ترکی شهریار، مادر اوست که این موضوع، کمتر عنوان شده است. آرامگاه مادر شهریار توسط دکتر سرمست، استاندار قم و تلاشهای علی اصغر شعردوست سال گذشته بازسازی شد و شاید کمتر کسی این موضوع را بداند.
او میگوید: در حال حاضر کتابی که از شهریار باقی است و ارزش بسیاری دارد «حیدربابا» است. این کتاب که برای سال ۱۳۳۲ است، یک سرمایه ملی از ادبیات کشور ماست و قیمت گزافی دارد.
رونمایی از تابلوی نقاشی شهریار از چهره کمالالملک
آقای نوبهار در این گفتوگو تابلویی از نقاشی شهریار را هم برای نخستین بار نشانمان میدهد و برای مخاطبان این گزارش رونمایی میکند؛ نقاشیای که گویا شهریار ادب فارسی از کمالالملک کشیده است.
چند دستخط از اشعاری با قلم استاد شهریار و کتابهای چاپ سنگی از دیگر مواردی است که آقای نوبهار به گروه خبری خبرگزاری فارس نشان میدهد که در اختیار دارد. او میگوید که کتابهایی را که شهریار میخواند و تبدیل به «شهریار» شد، همه در اختیار من است. او هرطور بود و با هر قیمتی کتاب میخرید، چون علاقه زیادی به کتاب داشت.