صلح امام حسن(ع) و ولایت عهدی امام رضا(ع) تفاوتها و شباهتهایی دارند که از وجوه مختلف قابل بررسی است. امام حسن(ع) حکومت را واگذار کردند، اما امام رضا(ع) ولایتعهدی را پذیرفتند که هر دو اقدام در نگاه برخی افراد به سازش تعبیر شده است؛ در حالی که به لحاظ ظاهری با هم متفاوت است. شهید مطهری میگوید به نظر میرسد تا آن زمان واژه ولایتعهدی استفاده نشده بود. اولین کسی که این کار را کرد، معاویه بود که پسرش را خلیفه بعد از خود قرار داده و از مردم بیعت گرفت، اما ظاهرا تا آن مقطع از کلمه ولیعهد استفاده نمیشد. یکی از شباهتهای این دو اقدام حضرات معصومین این است که طرف مقابلِ امام (ع)، در سیاست، حقهبازی و شیطنت از زمره چهرههای شاخص حکام و خلفای بنیامیه و بنیعباس بودند. معاویه آن قدر شیطنت و حقهبازی داشت که مردم میگفتند معاویه از حضرت علی(ع) سیاستمدارتر است. آنجاست که فریاد حضرت بلند میشود که به خدا قسم معاویه از من زیرکتر نیست. او خیانت و شیطنت انجام میدهد که این موضوع از نظر من ناپسند است و ما حکومت را میخواهیم که این اتفاقها نیفتد و به خدا قسم من اینگونه نخواهم کرد. مأمون هم به همین شکل است. حتی برخی او را یک دانشمند و فضل دوست میدانستند. همچنین هر دو امام در ابتدای امر، صلح را نپذیرفته و نهایتاً از سر اکراه، اجبار و بیمیلی پذیرفتند و در عین حال هر دو امام با وضع شرایطی این مسئله را قبول کردند. امام حسن(ع) چند شرط برای معاویه میگذارد: اولاً بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر عمل کند. ثانیاً حکومت بعد از معاویه از آن حسنبنعلی(ع) و بعد از او حسینبنعلی(ع) باشد و معاویه حق ندارد از خود خلیفه تعیین کند. ثالثاً باید لعن و اهانت به امیرالمؤمنین(ع) در همه بلاد و منابر تعطیل شود. رابعاً بیتالمال عراق که ۵ میلیون درهم تخمین زده میشود، مستثنا بوده و به معاویه واگذار نمیشود و سالی دو میلیون درهم معاویه برای امام حسن(ع) و بنیهاشم و بازماندگان شهدای جمل و صفین باید پرداخت کند. برای اینکه شیعه استقلال اقتصادی باید داشته باشد. خامساً تمام مردم و مسلمانان و به خصوص شیعیان در همه جا باید امن و امان باشند و نباید به اینها آسیبی وارد شود. امام رضا(ع) هم فرمود من قبول میکنم به شرطی که عزل و نصب نکرده و در امور حکومت دخالت نکنم و با این کار مأمون را بیچاره کرد. در یک نماز مأمون به امام اصرار کرد که امام پذیرفت همان نماز معروف عید فطر است که امام را از وسط راه برگرداندند. آنچه مسلم است، این است که در واقع هر دو امام با این اقدام حساب شده نقاب نفاق، تزویر و دروغ را از چهره مقابل زدودند.