آنها حتی به اتفاقاتی مانند مغایرت تعداد آرا در برخی ایالتها با تعداد افراد ثبتنامکننده برای شرکت در فرآیند رایگیری هم اعتراض کردهاند و میگویند مگر میشود تعداد آرای اخذشده بشتر از ثبتنامکنندگان باشد.
به نقل از فرهیختگان، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و اتفاقات بعد از آن، بهقدری جالب و برای برخی تعجببرانگیز است که کمتر رسانهای در دنیا توانسته از پرداختن به آن صرفنظر کند. انتخابات سوم نوامبر که هنوز به پایان نرسیده و بعید هم هست به این زودی به پایان برسد، میدانی برای اتفاقاتی شده که سالهای سال آمریکاییها و دیگر کشورهای غربی با پیشاهنگی رسانههایشان، بانیان وقوع آنها در کشورهای دیگر ازجمله ایران بودند.
در این چند روز اگر وقایع ایالاتمتحده را رصد کرده باشید، حتما دیدهاید که دونالد ترامپ و کمپین انتخاباتی او بهرغم اینکه پیش از پایان فرآیند شمارش آرا اعلام پیروزی کرده بودند، حالا با تمام قوا مدعی وقوع تقلب در انتخاباتند و ترامپ تمام تلاش خود را میکند با این ادعا مانع شمارش آرای پستی در چند ایالات باقیمانده و سرنوشتساز شود، آنها حتی به اتفاقاتی مانند مغایرت تعداد آرا در برخی ایالتها با تعداد افراد ثبتنامکننده برای شرکت در فرآیند رایگیری هم اعتراض کردهاند و میگویند مگر میشود تعداد آرای اخذشده بشتر از ثبتنامکنندگان باشد.
یا اینکه ادعا میکنند نگارش تعرفههای مربوط به آرای پستی بهگونهای صورت گرفته که امکان تقلب را در تعداد بالا فراهم کرده است.
درمقابل دموکراتها میخواهند همه آرای پستی شمرده شود و حتی به طرفدارانشان در ایالتی چون جورجیا تاکید کردهاند که اگر به علت نقص اطلاعات رای آنها رد شده، به مراجع ذیصلاح مراجعه کرده و اطلاعات خود را اصلاح و تکمیل کنند تا رایشان شمرده شود.
در این کارزار اما رسانهها نقش بسیار پررنگی دارند، از شبکههای تلویزیونی و خبری که کمتر از 10تای آنها مجاز به اعلام اطلاعات مربوط به نتایج شمارش آرا شدهاند تا توئیتر که به توئیتهای ترامپ هم رحم نکرده و بر آنها تگ اطلاعات اشتباه چسبانده است.
در این میان البته رسانهای چون آسوشیتدپرس در برخی ایالتها و پیش از پایان فرآیند رایگیری جو بایدن را پیروز قطعی اعلام کرد و رسانهای چون انبیسی هم در میان سخنرانی رئیسجمهور، پخش اظهارات وی را متوقف کرد و مدعی شد ترامپ درحال بیان اطلاعات اشتباه است و البته همه اینها و دهها مصداق ریز و درشت از نقشآفرینی جهتدار رسانهها درحالی است که آنها خود مدعی رسالت بیطرفی و عدم قضاوت هستند و تلاش میکنند بگویند صرفا روایتگر اتفاقات هستند.
در چنین کارزاری اما، برای ما فارسیزبانها و رسانههایی که از ایران به صحنه انتخابات آمریکا مینگریم، در کنار وقایع میدانی، نقشآفرینی رسانههای فارسی خارجی و برخی چهرههای معارض که خود را کارشناس سیاسی و رسانهای میدانند، جالبتوجه و قابل بررسی است، چراکه رفتارهای متفاوت و خاصشان در این ماجرا با نمونههایی در ایران قابلقیاس است که اگر مورد تحلیل قرار گیرد، نتیجههای جالبتوجهی را آشکار خواهد ساخت.
برای مثال انتخابات سال 88 در ایران از آندست اتفاقاتی است که نمونه بسیار مناسب و قابلتوجهی برای مقایسه با انتخابات اخیر در ایالاتمتحده و بررسی عملکرد رسانههای فارسیزبان و برخی چهرههای یادشده در آن است.
سازمان رسانهای بیبیسی (BBC) که بودجه آن را وزارت خارجه انگلیس تامین میکند، حدود دو سال پیش از راهاندازی بخش فارسی خود تحتپوشش آموزش و توسعه «شهروند خبرنگار» بسیاری از فعالان سیاسی و رسانهای ایران را ذیل تورهای آموزشی به خارج از کشور برد و چندی بعد با بهکارگیری آنها ذیل شبکه بیبیسی فارسی، فعالیت جدیدی را در حوزه ایران و با محور انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری آغاز کرد.
بهعبارت دقیقتر، این مجموعه 6 ماه پیش از انتخابات ایران فعالیت خود را شروع کرد و در ایام انتخابات آن را به اوج رساند و البته توانست با یاری همکاران داخلی خود، نقش مهمی هم در این اتفاق بازی کند.
این رسانه علاوهبر پخش اینترنتی، پخش تلویزیونی خود را هم راهاندازی کرده بود و تلاش میکرد ذیل عنوانی بهنام پوشش لحظهبهلحظه، به افکار عمومی در ایران جهت داده و رخدادهای ایران را به سمتوسویی که تمایل دارد، هدایت کند.
رفتار این رسانه در سال 88 و ایام بعد از انتخابات طوری بود که هرگونه تعهدات و رسالتهای رسانهای را کنار گذاشته بود و در قامت یک عنصر سیاسی تلاش میکرد در وقایع میدانی نقشآفرینی کند.
اولین کارویژه بیبیسی فارسی تلاش برای ایجاد تردید در سلامت انتخابات ایران بود، بهگونهایکه تلاش میکرد با پوشش هر اتفاق یا اظهارنظری القای اصالت این ادعا را در انتخابات ایران بیان کند.
تیتر «مهندسی آرا» یا «پیروزی بزرگ؟» یکی از عناوینی بود که بیبیسی برای نتایج انتخابات در ایران بهکار برد و بعدا درصدر گاهشماری که از انتخابات ایران منتشر کرد، برای روز 23 خرداد 88 نگه داشت.
این رسانه با استدلال اینکه باید هریک از کاندیداها در شهرهای محل تولد خود بیشترین رای را بیاورند و اگر اینگونه نشود، یعنی تقلب روی داده است، به استقبال تقلب رفت و حتی با همسر میرحسین موسوی نیز درخصوص این اتفاق گفتوگو کرد.
کلیدواژه «داماد لرستان» از همان مصاحبه معروف بیرون آمد و بعدها بهعنوان یک طنز در جامعه ایرانی و در میان رسانهها مورداستفاده قرار گرفت.
این رسانه برای رسیدن به این هدف خود تلاش میکرد بگوید که وزارت کشور تمام تلاش خود را برای تقلب بهکار گرفته است.
بیبیسی با مانور روی عبارت «قانون حق دسترسی به جزئیات رای صندوقها را به نامزدها نمیدهد» میگفت وزارت کشور مانع دسترسی کاندیداها به اطلاعات است، این درحالی بود که آرای عمومی نه بهصورت حوزهای که بهصورت صندوق به صندوق برای اولینبار، نهتنها در اختیار کاندیداها (و ناظران آنها که آن روز قریب 60 هزار نفر برای دو کاندید معترض بودند)، بلکه دردسترس عموم مردم قرار گرفت و آن اطلاعات روی سایت وزارت کشور منتشر شد.
یکی از شگردهای بیبیسی این بود که بگوید همه ایرانیان و بهویژه گروههای مرجع یک طرف قرار دارند و طرف دیگر نهادهایی مانند سپاه پاسداران و شورای نگهبان ایستادهاند.
نگاهی به تعداد خبرها و نوع تیترهایی که این رسانه برای گسترده نشان دادن اعتراضات به انتخابات ایران از اظهارنظرها و واکنشهای متفاوت منتشر کرده بود، گویای همین نکته است.
درکنارهم نشان دادن ورزشکاران، هنرمندان، فعالان خارجنشین، دانشگاهیان و حتی برخی علما حربهای بود که این رسانه از آن بهره میبرد تا ماجرا را گستردهتر از آن چیزی که هست نشان دهد و بگوید این تقلب (ادعایی) آنقدر گسترده است که همه مردم به آن اعتراض دارند.
برای مثال این رسانه از قول شیرین عبادی یکی از چهرههای ضدانقلاب خواهان ابطال انتخابات ایران شد، البته بدون ارائه هرگونه سند.
حالا این رفتار بیبیسی در سال 88 را میتوان با رفتارش در انتخابات اخیر آمریکا مقایسه کرد.
این رسانه نهتنها از دامن زدن به ادعای تقلب توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالاتمتحده پرهیز میکند، بلکه باوجود برخی اسناد روشن که اکنون در رسانهها هم دردسترس عموم است، میگوید دونالد ترامپ بدون ارائه هرگونه سندی مدعی تقلب در انتخابات آمریکا شده است.
بیبیسی حتی در اینخصوص پایش را فراتر هم گذاشته و تلاش میکند از زبان مجامع و نهادهای خاص بگوید هرگونه اظهارنظر برای خدشه وارد آوردن به انتخابات و ادعای تقلب باعث از بین رفتن اعتماد عمومی میشود و لذا فعالان سیاسی و کنشگران انتخاباتی که البته اینجا معنایش دونالد ترامپ و اعضای کمپین وی هستند، باید به نتیجه انتخابات و آنچه اعلام شده پایبند باشند (دقیقا مقابل آنچه درخصوص ایران انجام داد.)
یکی از آن ادعاهای جالبتوجهی که سال 88 و ایام بعد از آن از جانب بیبیسی و کارشناسانش چون حسین باستانی منتشر میشد این بود که افزایش مشارکت در انتخابات ایران غیرطبیعی است و نمیشود به اعدادی چون 85 درصد برسد.
این اظهارنظر که آن روزهم بدون سند بود و هیچگاه داغ شدن فضای انتخابات دلیل آن مشارکت گسترده عنوان نشد، از اعجابانگیزترین استدلالها برای تقویت تئوری تقلب بود و با تکثر زیادی در این رسانه منتشر میشد.
حالا اما بیبیسی سکوت کرده و حرفی از افزایش مشارکت قابل توجه در انتخابات آمریکا نمیزند و نمیگوید که چطور ممکن است با وجود کرونا مشارکت از حدود 138 میلیون نفر در انتخابات 2016 ناگهان به نزدیک 160 میلیون نفر برسد.
این رسانه البته تبیین نمیکند که برخلاف نظرش درمورد انتخابات 88 در ایران، اکنون و در انتخابات آمریکا، افزایش مشارکت اسم رمزی برای تقلب در انتخابات باشد.
بیبیسی تلاش گستردهای را سامان داد تا القا کند که مواجهه با مردم معترض به نتایج انتخابات سال 88 در ایران خشونتبار است و در این خصوص از بیان هیچ دروغی هم فروگذار نکرد.
همان روز اول اعتراضات بیبیسی خبر داد که یک نفر به دست پلیس کشته شده است و سپس این تعداد را بهسرعت به 8 و سپس 10 نفر رساند.
این رسانه منابع خود برای انتشار این خبر را بیربطترین و غیرموثقترین منابع انتخاب کرد و برای مثال ازجانب یک تشکل دانشجویی که همان دفتر تحکیم وحدت باشد، خبری منتشر کرد مبنیبر اینکه 8 نفر در تجمعات یکیدو روز بعد از انتخابات کشته شدهاند.
البته این دست اقدامات به همین سطح هم محدود نمیشد و بعدا تحلیل آنها نیز در این رسانه بهشدت به چشم میآمد.
«تاثیر به خشونت کشیده شدن اعتراضها چیست؟» و تیترهایی مشابه، عناوین مطالبی بودند که همان یک هفته اول بعد از 22 خرداد در این رسانه منتشر شدند.
ناگفته نماند کشتهسازی یکی از پروژههای اصلی بیبیسی در انتخابات 88 ایران بود و حتی برای آن برنامههای عملیاتی نیز تعریف شد؛ بدین معنا که علاوهبر خبرسازی درمورد کشته شدن افرادی در ماجرای درگذشت ندا آقا سلطان، فیلمبردار اختصاصی بیبیسی دقیقا در حین اجرای عملیات در خیابان حضور داشت، بهصورت کامل فیلمبرداری خود را انجام داد و تنها چند دقیقه بعد این فیلم از بیبیسی پخش شد.
علاوهبر این، تلویزیون این شبکه هم که برنامهای با عنوان «صفحه دو» تدارک دیده بود، سعی میکرد با ابزارهای مختلف ازجمله اظهارنظر کسانی که چندین هزار کیلومتر با ایران فاصله داشتند بگوید در انتخابات ایران تقلب گستردهای صورت گرفته است.
ایندست رفتارهای بیبیسی البته صرفا مربوط به اتفاقاتی مانند وقایع ایران است، چراکه هماکنون کوچکترین خبری درخصوص اعتراضات به نتایج انتخابات آمریکا در سایت و شبکههای اطلاعرسانی این مجموعه دیده نمیشود و حتی اظهاراتی چون سخنان دونالد ترامپ هم با توضیحات زیادی ازجانب این رسانه به مرحله انتشار میرسد.
برای مثال در پستهای اینستاگرامی بیبیسی همه حرفهایی که ازجانب دونالد ترامپ منتشر شده، بهصراحت تحتعنوان «ادعاهای نادرست» آورده شده است.
یک مثال ساده تحلیلی است که این رسانه از قول ماریانا اسپرینگ منتشر کرده و نوشته است: «با طولانی شدن روند شمارش آرا بهنظر میرسد این ادعاهای بیاساس دونالد ترامپ و شماری دیگر، میتواند شرایط را برای توفان اطلاعات نادرست در شبکههای اجتماعی آماده کند. کارشناسان مدتهاست نگران فراگیری تاثیر اطلاعات نادرست بر روند انتخابات هستند. آنها نگرانند که تئوریهای توطئه این دیدگاه را القا کند که قرار است اتفاقی ناخوشایند رخ دهد. آنها میترسند که همه اینها اعتماد به نتیجه نهایی انتخابات را تضعیف کند.»
البته نباید فراموش کرد که این رسانه نهتنها به دموکراتها، بلکه تلاش میکند به کلیت ایالاتمتحده و سیستم سیاسی آن متعهد باقی بماند و نگذارد خدشهای به آن وارد شود.
این رسانه در سال 2016 و زمانی که دونالد ترامپ در انتخابات به پیروزی رسید، تلاش میکرد آموزش فرمانپذیری مدنی را ترویج کند و بگوید که نباید درمقابل آرای اعلامشده واکنش معترضانهای نشان داد.