نیاز متقابل هر دو کشور به یکدیگر و نگرانی ایالاتمتحده از آمادگی چین و روسیه برای پر کردن خلأ ناشی از عدم حضور ایالاتمتحده، سبب شده تا واشنگتن نیز به حفظ پایگاه سنتی خود در منطقه مشتاق باشد.
رقابت انتخاباتی ایالاتمتحده با فراز و نشیبهای خود به پایان رسید؛ اگرچه دونالد ترامپ همچنان به دنبال تغییر نتیجه کار است، اما پذیرش بایدن از سوی بسیاری از کشورهای جهان صورت گرفته است. در این میان روسیه و چین پیام تبریک را منوط به اعلام رسمی نتیجه انتخابات کردهاند. عربستان سعودی بهعنوان یکی از دوستان استراتژیک ایالاتمتحده نیز در ابتدای کار اندکی تأمل را در دستور کار قرار داد و با تأخیر پیام تبریک خود به بایدن را ارسال کرد، دلیل مهم این امر این بود که عربستان سعودی روی کار آمدن بایدن چندان حساب باز نکرده بود. با توجه به این مقدمه باید گفت که همواره در تعامل عربستان و ایالاتمتحده چند پرونده اهمیت ویژه دارد که تعیین کننده روابط ریاض- واشنگتن بوده است.
نخستین و سنگینترین پرونده را میتوان «نحوه تعامل رئیسجمهور آینده ایالاتمتحده با جمهوری اسلامی ایران» دانست. از دید مقامات سعودی، هرگاه که در کاخ سفید رئیسجمهور دموکراتی به قدرت رسیده است، به مماشات با جمهوری اسلامی پرداخته که این امر موجب افزایش نفوذ منطقهای ایران شده است. از آنجایی که عربستان تاکنون سیاست خارجی و منطقهای خود را در مقابله با جمهوری اسلامی ایران تعریف کرده است، به هر میزان که نفوذ ایران افزایش یابد به همان میزان تهدیدات علیه منافع منطقهای عربستان و حتی در برخی از جنبهها امنیت داخلی عربستان نیز بیشتر میشود.
دومین پرونده، «ساختار داخلی قدرت در عربستان» است. با توجه به وضعیت جسمانی ملک سلمان، این احتمال که در دوره ریاست جمهوری بایدن فوت کند، وجود دارد؛ به همین خاطر ولیعهد جوان سعودی علاوه بر قدرتنمایی داخلی، برای تثبیت پایههای مشروعیت داخلی خود به حمایت خارجی نیز نیاز دارد. عدم حمایت بایدن در این حوزه می¬تواند برای محمد بن سلمان دردسرساز باشد.
سومین پرونده را میتوان «جنگ یمن» دانست. اگرچه فضای جنگ مطابق خواست هر دو دولت پیش نرفت، اما فشارهای دولت بایدن برای پایان جنگ، بدون دستاورد محسوس، برای عربستان نگران کننده است.
چهارمین پرونده «آزادی عمل در تعامل با چین و روسیه» است. در حال حاضر مهمترین شریک تجاری چین در خاورمیانه؛ عربستان سعودی است. با توجه به دیدگاه بایدن نسبت به عربستان، به نظر میرسد عربستان سعودی برای جلب نظر بایدن به خود، از سطح روابط خود با چین و حتی روسیه نیز استفاده کند.
پنجمین پرونده، «صلح اعراب و رژیم صهیونیستی» است. دولت سعودی و به خصوص محمد بن سلمان بیمیل به برقراری روابط با رژیم صهیونیستی نیست و این امر با ترغیب دونالد ترامپ نیز شدت بیشتری یافت. آنچه میتواند تغییر دهنده بازی در چنین شرایطی باشد این است که عربستان سعودی از ارتباط با رژیم صهیونیستی بهعنوان اهرمی برای امتیازگیری از دولت بایدن استفاده کند.
در نهایت باید اینگونه عنوان کرد که طبیعتاً حضور بایدن در قدرت برای دولت سعودی، نوسان دیگری در نمودار تاریخی ارتباطات متقابل سعودی-آمریکایی است، اما به میزانی که منجر به تخریب روابط شود، بعید به نظر میرسد. نیاز متقابل هر دو کشور به یکدیگر و نگرانی ایالاتمتحده از آمادگی چین و روسیه برای پر کردن خلأ ناشی از عدم حضور ایالاتمتحده، سبب شده تا واشنگتن نیز به حفظ پایگاه سنتی خود در منطقه مشتاق باشد. در ابتدا اگرچه تصور میشود که بایدن سیاستهای متفاوتی با ترامپ در خصوص عربستان اعمال کند، اما برخورد با واقعیتهای منطقهای تا حدود زیادی این دیدگاه را تعدیل خواهد کرد. آنچه مشخص بوده این است که نهتنها منطقه اهمیت خود را برای آمریکا از دست نخواهد داد؛ بلکه به نظر میرسد با افزایش سطح نفوذ ایران و همچنین روسیه در منطقه و علاقهمندی کشورهایی همچون ترکیه و عربستان در معاولات منطقهای، تلاش آمریکا برای حضور بیشتر و تأثیرگذاری بیش از پیش در منطقه شدیدتر نیز خواهد شد.