تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۱  ، 
کد خبر : ۳۲۸۱۳۳

واکاوی علل سفر‌های هیئت‌های سیاسی طالبان به ایران و روسیه

در سه دور سفرهای رسمی هیأت طالبان طی یک‎سال گذشته به کشورمان، مقامات به صراحت بر موضع «عدم به رسمیت شناختن جریانی که بخواهد با جنگ در افغانستان به حاکمیت برسد» تأکید ورزیده و از حکومت همه شمول در افغانستان حمایت کرده‎اند.
پایگاه بصیرت / امیرحسین نواب*

واکاوی علل سفر‌های هیأت‎های سیاسی طالبان به ایران و روسیه

سفر هفتۀ گذشته «ملا برادر» رئیس دفتر سیاسی طالبان و هیئت همراه به ایران و هیئت دیگر به ریاست «شیرعباس استانکزی»  معاون  دفتر سیاسی این گروه به روسیه و دیدار با مقامات این کشور‌ها ازجمله مهم‎ترین رویداد‌های سیاسی در روند تصمیم‎سازی صلح افغانستان بود که موردتوجه بازیگران منطقه‎ ای و فرامنطقه‎ ای قرار گرفت و در برخی محافل بین‎ المللی از آن تحت نام مذاکره با «یک گروه تروریستی» یاد شد. سفر‌های طالبان در حالی صورت گرفت که عوامل متعددی منجر به توقف مذاکرات بین‌افغانستانی گردید و این سفر‎ها گامی مؤثر برای رفع موانع ارزیابی می‎شود.

جمهوری اسلامی ایران با ابراز نارسایی‎ های نشست بُن که نتوانست یک صلح پایدار را در افغانستان به ارمغان آورد، از همان آغاز روند گفتگو‎های صلح، سیاست‎ اجماع‎ سازی منطقه‎ ای را پیگیری نمود تا آمریکا را از انحصار این روند خارج سازد و تقدیر و تدبیر این کشور را به  خود افغان‎ها واگذار نماید. گرچه تک‎روی‎های آمریکا در اثنای مذاکرات به امضاء سند‌های پنهانی جداگانه‌ای با طالبان منتج گردید که آسیب‎های جدی را نیز بر این روند وارد نمود، اما این توافق‌های پشت پرده از ابتدا بدلیل عدم حضور دولت افغانستان در این مذاکرات، با انتقادات جدی مواجه شد. ایران با دفاع از دولت قانونی و ساختار موجود در افغانستان، شرط دستیابی و تثبیت صلح پایدار در این کشور را درگرو تفاهم تمامی گروه‎های داخلی، نافذ بودن قانون اساسی، خروج مسئولانه نیرو‌های نظامی خارجی و همکاری‎های منطقه ‎ای عنوان نموده است. در سه دور سفر‌های رسمی هیئت طالبان طی یک‎سال گذشته به کشورمان، مقامات به‌صراحت بر موضع «عدم به رسمیت شناختن جریانی که بخواهد با جنگ در افغانستان به حاکمیت برسد» تأکید ورزیده و از  حکومت همه‌شمول در افغانستان حمایت کرده‎اند. به نظر می‎رسد طالبان با آگاهی از مواضع صریح ایران، این دور از سفر‌های خود را با نیات زیر انجام داده است:  

1- بازتولید نگرانی‎ های منطقه‎ ای آمریکا؛ مبنی ‎بر اینکه اگر آمریکا بخواهد به‌سرعت و یک‎جانبه از مذاکرات خارج شود، طالبان روند صلح را با همسایگان افغانستان به‌ویژه کشور‌های صاحب نفوذ منطقه ازجمله ایران و روسیه دنبال خواهد نمود و با سیاست اجماع ‎سازی منطقه ‎ای ایران، در روند صلح افغانستان همکاری خواهد کرد.
2- تجلی نشانه‎ های خوف در طالبان؛ مبنی بر نگرانی طالبان نسبت به بدعهدی دموکرات‎ها در ادوار گذشته که برخلاف شعارهایشان، استراتژی جنگی را علیه طالبان به‎کار بسته‎ اند؛ به ‎طوری‎ که طالبان در دوران حاکمیت دموکرات‎ها بیشترین آسیب را متحمل شده است. همچنین مواضع ضدونقیض دولت جدید بایدن چنین برداشتی را در طالبان تقویت کرده که توافق طالبان با رئیس‌جمهور پیشین آمریکا بی‎ثمر بوده و ممکن است آمریکا سیاست جدیدی را در افغانستان در پیش گیرد.


آنچه مسلم است، اهمیت کشور افغانستان برای آمریکاست که تمام فرضیه‌های خروج آمریکا از این کشور را نقض می‎کند. برنامه‎‎ ای را که آمریکا از آن تحت ‎نام «خروج از افغانستان» در محافل بین‎ المللی یاد می‎ کند، بیشتر به یک ترفند برای خروج از جنگ و تحمیل هزینه‎ ها به افغان‎ها و کشور‌های منطقه می ‎ماند و اصلاً به معنای خروج کامل از افغانستان نیست و فقط تغییر شیوۀ حضور از سوی آمریکا دنبال می‌شود باید توجه داشت که در گفتمان امنیتی جمهوری اسلامی ایران، طالبان یک گروه تروریستی است که هرگونه تماس با این گروه در چارچوب همکاری‎ های منطقه ‎ای ایران به‎منظور ایجاد صلح و ثبات در افغانستان توجیه می‎گردد، ازاین‌رو ابراز ‎نظر‌های متضاد در سیستم‎ های تصمیم‎ سازی جمهوری اسلامی ایران و روسیه نه ‌تنها به این گفتمان آسیب می‎زند، بلکه زمینۀ خروج غیرمسئولانۀ آمریکا از افغانستان را فراهم می‎ نماید؛ لذا دستیابی به یک قرائت واحد داخلی و منطقه ‎ای برای مواجهه با جریان طالبان و نقش آن در برقراری صلح در افغانستان امری لازم و ضروری است، همان‎گونه که در نظریه‎ های مربوط به امنیت، تأمین صلح و ثبات در منطقه، بدون همکاری‎های منطقه‎ ای به ‎ویژه با کشور‌های همسایه امکان‌پذیر نیست.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات