تصمیمگیری در سیاست خارجی کشورمان باید بر مبنای منافع ملی اتخاذ شود که در این صورت کنشها و واکنشها نیز بر اساس سیاست، اقتصاد و فرهنگ داخلی صورت میگیرد. وقتی سال 1394 توافقنامه هستهای بین جمهوری اسلامی ایران و شش کشور غربی منعقد شد، متأسفانه دولت تدبیر و امید یک انتظار کاذب را در کشور ایجاد کرد و اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به سمت شرطی شدن رفت و اکثریت جامعه تصور کردند وضعیت اقتصادی بعد از برجام بهتر خواهد شد. البته بلافاصله بعد از برجام، تحریمها از سوی دموکراتها براساس اطلاعات جدیدی که در دوران انعقاد برجام به دست آورده بودند، از سر گرفته شد. این روند در دوران دونالد ترامپ با خروج آنها از برجام به اوج خود رسید. بنابراین سهم ایران از برجام تا به امروز از دست دادن بخشی از توانایی هستهای، شرطی شدن اقتصاد و تحمل تحریمهایی سنگین و به روز نسبت به قبل از برجام است. در چنین وضعیتی انتظار میرفت دولت به اشتباه خود در اعتماد به غرب در دل برجام اعتراف کرده و منافع ملی را براساس ظرفیتهای داخلی دنبال کند. این در حالی است که نه تنها دولت به اشتباه خود اعتراف نکرده است؛ بلکه اظهارات آنها، افکار عمومی جامعه را هر روز نسبت به قبل بیشتر شرطی کرده است. بدیهی است که در چنین وضعیتی هرکس بخواهد مخالف برجام موضعگیری کند، مورد تردید قرار میگیرد. حال سؤال اینجاست که برجام چه دستاوردی داشته است که این جور مورد حمایت دولت قرار میگیرد؟ آیا نفوذی رخ داده است که این همه ضرر و زیان برجام نادیده گرفته میشود؟ چرا اقتصاد ایران را همچنان امیدوار برجام نگه داشتهاند؟ مرتبط کردن مشکلات کشور به سیاست خارجی و برجام اشتباهی بزرگ بود که رخ داد. حال اصرار به آن رفتار غلط، خیانتی آشکار به منافع کشورمان است. اهمیت برجام باید براساس منافع کشورمان سنجیده شود و نباید نگاه جناحی به برجام، منافع ملی را دچار خدشه کند. رفتار دولت جدید آمریکا در چند هفته گذشته نشان داده است آنها براساس جو روانی که در دل توافقنامه هستهای در داخل کشورمان ایجاد شده است، به دنبال شرطی نگه داشتن اقتصاد ایران هستند تا با کمترین هزینه بیشترین امتیاز را بگیرند. واقعیتهای میدانی نشان میدهد بعد از مقاومت ملت ایران در برابر تحریمهای شدید دونالد ترامپ و تغییر فضای سیاسی آمریکا، شرایط عمومی کشورمان از لحاظ اقتصادی رو به بهبودی است. اما نباید پس از چشیدن طعم پیروزی با مقاومت در برابر اقدامات «دونالد ترامپ»، اجازه بازیگری مجدد آمریکا در اقتصاد کشورمان داده شود! نکته پایانی این است که در انتخابات پیش رو در ایران، ممکن است سیاستمداران غرب را به سمت تلاش برای دوقطبیسازی کشور ببرند و از طریق نفوذ، شرایط امن جامعه را به سمت ناامنی سوق دهند. به اعتراف غربیها اعمال شدیدترین تحریمها علیه ایران، نتیجه سیاست خارجی دولت روحانی بوده است؛ به گونهای که کارشناس شبکه «دویچهوله» آلمان به تازگی گفته است، وضعیت کنونی تحریمها دستاورد سیاست خارجی دولت روحانی و تیم مذاکرات اوست؛ تیمی که به هشدارها درباره اعتماد نکردن به آمریکا توجهی نکرد.