حدادعادل در این جوابیه با اشاره به اینکه هیچ رابطهای با دفتر فرح نداشته و هیچگاه او را ندیده است، ادعاهای احمدینژاد درباره دستبوسی را «دروغ محض»، «چندشآور» و سناریوی رسوایی دانسته که فقط دشمنان از آن سود میبرند.
متن کامل توضیحات حدادعادل به شرح زیر است:
بسمهتعالی
پاسخ حدادعادل به اظهارات احمدینژاد
در جلسهای که اینجانب با گروهی از دانشجویان دربارۀ انتخابات سال ۱۴۰۰ داشتم، هنگامی که سخن از تعدد نامزدها و اعلام نظر شورای محترم نگهبان به میان آمد، بر حسب برداشت و تحلیل خود و با توجه به رد صلاحیت آقای احمدینژاد در سال ۹۶ و همچنین توصیۀ سخنگوی آن شورا که «کسانی که نوبت قبل رد شدهاند ثبتنام نکنند» نظر خود را اعلام کردم.
آقای احمدینژاد در واکنش خود به این اظهارنظر، آن را علامت مهندسی انتخابات گرفته و با بیاناتی که خاص خود ایشان است، به این بهانه ورود خود را به صحنه انتخابات آینده کلید زده است. من صریحاً اعلام میکنم که آنچه گفتهام یک پیشبینی مسبوق به دلایل متعدد بوده است و تصمیمگیری دربارۀ ایشان بر عهدۀ خود شورای محترم نگهبان است.
نکتۀ دیگری که در واکنش ایشان آمده مطالبی است که دربارۀ مجلس هفتم گفتهاند. برخلاف اظهارات ایشان همه میدانند که مجلس هفتم بیش از هر مجلس دیگری از دولت ایشان حمایت کرده است و بیشترین کژتابی را نیز همان مجلس از آقای احمدینژاد دیده است.
آقای احمدینژاد رسماً و صریحاً مصوبات مجلس را که پس از تأیید شورای محترم نگهبان صورت قانون مییافته در کشوی میز خود نگاه میداشته و آنها را برای اجرا ابلاغ نمیکرده است. مخالفت مجلس هفتم با این رفتار دیکتاتورمآبانه، دفاع از حقوق ملت و نمایندگان ملت بوده است.
آنچه دربارۀ دستبوسی فرح گفتهاند نیز دروغ محض چندشآور و سناریوی رسوایی است که فقط دشمنان از آن سود میبرند. اینجانب در سالهای قبل از انقلاب هیچ رابطهای با دفتر فرح نداشته و هیچگاه او را ندیدم، لذا دروغگویی آقای احمدینژاد محرز و اصل دستبوسی و عکسی که به ادعای ایشان نزد همسر شهید دکتر فاطمی موجود بوده نیز از ساختههای ایشان است.
مرتبط ساختن این موضوع با دستگیری همسر دکتر فاطمی نیز دروغ دیگری است که به منظور خاصی طراحی شده است. دربارۀ علت دستگیری آن خانم مقاماتی که وی را دستگیر کردهاند میتوانند توضیح دهند و درنهایت کمترین مطالبه از آقای احمدینژاد این است که بر ادعای خود سند ارائه دهد.
پروندۀ دستگیری و بازجویی و زندان اینجانب و اخراجم از دانشگاه در سالهای قبل از انقلاب، در مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است که میتواند پاسخی روشن به کسانی باشد که دربارۀ انقلاب کمترین رنجی تحمل نکردهاند.
اینجانب حق شکایت از آقای احمدینژاد را به سبب نشر اکاذیب و افترایی که به من زده برای خود محفوظ میدانم و اطمینان دارم با رسیدگی به ادعای ایشان، حقیقت بر همگان روشن خواهد شد.
آقای احمدینژاد؛ من از شما در قبال کمکهایی که به شما کردهام هیچ انتظار تشکر و سپاس ندارم، چون دیدهام که چگونه در حق بزرگان کشور -با همۀ عنایتی که به شما داشتهاند- ناسپاسی کردهاید.
زخم زبانها و تهمتهای شما را نیز برای خودم در پیشگاه خداوند اجر و پاداش محسوب میکنم و این آزارها را پیام طبیعی استقامت خود در راه امام راحل و رهبری عزیز و معظم انقلاب میدانم و این مختصر را با بیتی از حافظ به پایان میبرم که گفته است: «بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند - تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم».