سال ١۴٠٠ از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها نامگذاری شد. مقام معظم رهبری این شعار را به عنوان برنامه اقتصادی سال جاری مورد تاکید قرار دادند تا در همه بخش های اقتصادی کشور اعم از فعالیت های صنعتی و کشاورزی، تولید با رشد و رونق مواجه باشد.
در میان همه بخش های اقتصادی که تولید در آن حائز اهمیت است به نظر می رسد بخش کشاورزی با توجه به ظرفیت های بالای آن در ایران از پتانسیل بسیار بالایی برای افزایش تولید مواجه است.
این در حالی است که صنعت کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مهم و استراتژیک اقتصاد ایران به شمار رفته و علاوه بر ایجاد امنیت غذایی برای اقتصاد کشور توانایی بالایی در ایجاد اشتغال و افزایش رشد اقتصادی کشور داراست.
ضمن اینکه بخش کشاورزی از معدود بخش هایی بوده که حتی در دوران شیوع ویروس کرونا نیز از رشد مثبت اقتصادی برخوردار بوده است.
پایگاه خبری بصیرت در گفتگویی با دکتر محمد حسین انصاری فرد به بررسی نقش صنعت کشاورزی و ظرفیت های این بخش در تحقق شعار سال پرداخته است. سخنگوی اسبق وزار کشاورزی با انتقاد از پایین بودن بهره وری در عمده زمین های کشاورزی کشور معتقد است: زیبنده نیست وقتی ما شش هزار عضو هیئت علمی در حوزه کشاورزی داشته باشیم که بخش بزرگی از آن ها در بخش تحقیقات کشاورزی فعال هستند اما میانگین تولید گندم ما فاصله قابل توجهی با کشورهای دیگر داشته است.
به نظرتان در دنیای امروز توسعه بخش کشاورزی تا چه حدی حائز اهمیت است؟
سال ١۴٠٠ به نام سال تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها ناميده شد. عنوان مهمی که اگر در تمامی بخش های مختلف اقتصادی به فعلیت رسیده و محقق شود، قطعا می تواند تحول و تغییرات بزرگی در اقتصاد ایران ایجاد کند. در رابطه با این نکته مهم بد نیست به این موضوع مهم اشاره کنم که یکی از محورهای مهم قدرت در تمام کشورهای قدرتمند اقتصادی جهان و ده کشور برتر جهان، توسعه این کشورها در حوزه کشاورزی بوده است. چنانچه اگر روند توسعه یافتگی و افزایش قدرت اقتصادی کشورهای آمریکا، روسیه، چین، هند و سایر قدرت های بزرگ اقتصادی را بررسی کنیم متوجه می شویم، قطب های اول قدرت اقتصادی جهان، سرمایه گذاری های بسیار سنگینی در حوزه کشاورزی کرده اند و همچنان نیز از جهات مختلف در حال حمایت از این بخش هستند. بنابراین اگر ما نیز می خواهیم در مسیر توسعه قرار بگیریم و بر اساس مسیر سند چشم انداز بیست ساله ایران که انتظار داریم به عنوان قدرت اول اقتصادی در منطقه مطرح باشیم، راهی به جز اهمیت ویژه دادن به صنعت کشاورزی نداریم.
وضعیت ایران در حال حاضر به لحاظ توسعه کشاورزی چگونه است؟ یا مثلا در تولید محصولات کشاورزی از مزیت نسبی برخورداریم؟
نکته مهم دیگر این است که ما از لحاظ وسعت سرزمینی و جمعیتی جزء ٢۰ کشور اول دنیا هستیم و پتانسیل بسیار بالایی در بخش کشاورزی داریم، برای مثال ایران کشور چهار فصلی است که از ١۴ اقلیم شناخته شده در دنیا ١١ اقلیم را داراست، ما حتی در سیستان بلوچستان، هرمزگان و بخش هایی از جنوب کرمان که شاید به عنوان استان های پربار در تولید محصولات کشاورزی به شمار نروند می توانیم تولید محصولات استوایی را داشته باشیم، به عبارت دیگر تعداد معدود و محدودی از میوه ها وجود دارند که ما در کشورمان قادر به کاشت و تولید آنها نباشیم. طبیعتا این موارد یک مزیت نسبی بسیار بزرگ را برای بخش کشاورزی ما ایجاد می کند.
با توجه به این ظرفیت ها، وضعیت صنعت کشاورزی ما در حال حاضر چگونه است؟
متاسفانه سال هاست در صنعت کشاورزی، در میانگین و آمارهای منتشر شده از توسعه این صنعت، مقداری در جا زده ایم. البته این درجا زدن به معنای افت یا کاهش نیست بلکه رشد ما در حد انتظارات نبوده است. برای تبیین هر چه بهتر این موضوع بهتر است به عنوان نمونه مثالی بزنم. در کشورهای توسعه یافته میانگین تولید گندم در آب در اغلب این کشورها، بالای ١٠ تن است در حالی که ما تقریبا همچنان در تولید ۴ تن مانده ایم و با استانداردهای کشورهای توسعه یافته فاصله داریم.
این اختلاف در محصول در حالی است که این کشورها در کشت گندم به هیچ وجه شرایط بهتری نسبت به ما ندارند، مثلا حتی اگر در کشورهای اروپایی بارندگی بیشتری وجود داشته باشد در مقابل اين کشورها دائما در حال مبارزه با قارچ های گندم هستند که برای آنها مشکلاتی را ایجاد کرده و تولید این کشورها را دچار محدودیت های مختلفی می کند. در حالی که ما چنین محدودیت هایی نداریم.
باز روی این موضوع تاکید می کنم که ایران کشوری چهار فصل است، ما فصل آبیاری داریم و می توانیم آبیاری داشته باشیم و در بهار و تابستان که بارندگی کمتر می شود خود آفتاب بهترین ضد عفونی کننده برای مبارزه با آفات است، از سوی دیگر بیش از شش هزار عضو هیئت علمی در وزارت جهاد کشاورزی و موسسات تحقیقاتی وابسته به آن داریم که استفاده از آنها برای توسعه صنعت کشاورزی و توسعه تولید در این بخش بسیار به نفع اقتصاد کشور است.
با این تفاسیر و ظرفیت ها واقعا زیبنده نیست که ما شش هزار عضو هیئت علمی داشته باشیم که بخش بزرگی از آن ها در بخش تحقیقات کشاورزی باشند اما میانگین تولید گندم ما فاصله قابل توجهی با کشورهای دیگر داشته است. جالب است که میانگین تولید کشاورزان نمونه ما با متوسط خیلی فاصله دارد، یعنی سالهاست که تولید کنندگان نمونه کشور در هر هکتار حدود ١٢ تا ١۴ تن گندم برداشت می کنند، اما متوسط تولید کشور ما ۴ تن است یا حتی در برخی از مناظق کشور مانند یزد متوسط منطقه ای حدود ٧ تا ٨ تن در هکتار است اما این رقم در یک منطقه دیگر حدود ٣ تن است .
این ٣ تن در هکتار متوسط کل کشور است، بنابراين باید درباره آن تحقیق شود که چرا برای مثال در غرب یزد ٨ تن در هکتار گندم برداشت می شود، اما در استان فارس که با غرب یزد همجوار است، یا مثلا در منطقه مرودشت استان فارس میزان برداشت گندم حدود ۶ تن در هکتار است. در صورتی که خیلی از مناطق آبی ما ٣ تن برداشت می شود. در واقع من معتقدم نیازمند به کار بردن عزم جدی تر و مجاهدت های بالاتری در بخش توسعه کشاورزی و تولید هستیم.