اگر چه از ابتدای آغاز دهه 90 و به ویژه در سالهای اخیر به واسطه اعمال تحریمهای اقتصادی، برخی از سوء مدیریتهای موجود، توجه بیش از حد به خارج از مرزها و شرطی کردن اقتصاد کشور بسیاری از شاخصههای اقتصادی داخل کشور، از جمله نرخ تورم، رشد اقتصادی، نرخ سرمایهگذاری، نرخ بیکاری و... وضعیت مناسبی نداشته و میتوان دهه 90 را برای اقتصاد ایران دههای کم حاصل دانست؛ به گونهای که میزان رشد اقتصادی و تولید کشور در این دهه با رشد قابل توجهی مواجه نبوده و تقریباً میتوان گفت حجم اقتصاد ایران از ابتدای دهه 90 تا انتهای این دهه تغییر چندانی نداشته است؛ اما با همه این مسائل نکات امیدوارکنندهای در اقتصاد کشور و حتی بیان همین آمارها وجود دارد. نکته اول این است که اقتصاد ایران با وجود تحریمهای اقتصادی حاکم بر آن از سالهای ابتدایی انقلاب در کنار تحریمهای شدید دهه 90 که با قید فلج کردن اقتصاد ایران از سوی دشمنان این کشور اعمال شده بود نه تنها همچنان پابرجا بوده و دشمنان کشور به اهداف از پیش تعیین شده نرسیدهاند؛ بلکه توانسته است در برخی از شاخصههای اقتصادی در حوزه بینالمللی عملکرد قابل توجهی داشته باشد. موضوعی که نشاندهنده ظرفیتها و توانمندیهای بسیار بالای اقتصاد ایران است؛ از این رو میبینیم که با وجود وضعیت نامناسب اقتصاد ایران در شاخصههای اقتصادی در داخل کشور، اقتصاد ایران همچنان یکی از 20 اقتصاد برتر دنیا شناخته میشود؛ به گونهای که بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی نهادهای بینالمللی از جمله صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، اقتصاد ایران با وجود تحریمهای موجود طی سالهای اخیر که به کوچک شدن اقتصاد ایران انجامیده است، در آخر رتبهبندی اقتصادهای بزرگ دنیا از جایگاه هجدهمین اقتصاد برتر دنیا برخوردار است. در این گزارش سعی شده است به برخی از شاخصههای اقتصادی ایران و جایگاه بینالمللی این شاخصهها از دید نهادهای بینالمللی پرداخته شود:
1ـ توسعه انسانی: در این شاخصه مباحثی چون آموزش، رفاه و بهداشت لحاظ شده است. شکی نیست که فراگیری و گسترش آموزش و بهداشت یکی از عوامل مهم در رفاه هر جامعه است. رتبه ایران در این شاخص یکی از موفقترین کشورهای دنیا طی دهه اخیر بوده است؛ به گونهای که بر اساس آمارهای سال 2019 این شاخص در اقتصاد ایران حتی از کشورهایی، چون برزیل و چین نیز بالاتر است. شاخص توسعه انسانی ارقامی از صفر تا یک را در بر میگیرد که هرچه این رقم برای یک کشور بیشتر باشد (به یک نزدیکتر باشد) بر توسعهیافتگی بیشتر آن کشور در حوزه انسانی دلالت میکند. بر اساس آخرین آمار، شاخص توسعهیافتگی در ایران عدد 0/783 واحد است. ایران در تقسیمبندی کشورها در این شاخص در گروه کشورهای دارای توسعه انسانی بالا قرار دارد.
2ـ گرسنگی: مؤسسه تحقیقات بینالمللی سیاستگذاری غذا با همکاری سازمان کمک گرسنگی جهان (Welthungerhilfe) از سال 2006 گزارشی تحتعنوان شاخص جهانی گرسنگی (Global Hunger Index) منتشر میکند که نمرات این شاخص جهانی براساس چهار شاخص سوءتغذیه، کموزنی کودکان، کوتاهقدی کودکان و مرگومیر کودکان زیر پنج سال تدوین میشود. این گزارش وضعیت گرسنگی را در نقاط مختلف جهان مورد ارزیابی قرار میدهد، علاوه بر آن بینشهایی را درباره عوامل ایجادکننده گرسنگی مطرح کرده و درجه موفقیت و ناکامی کشورها را در کاهش گرسنگی برجسته میکند. در گزارش شاخص گرسنگی جهانی سال 2019، که این مؤسسهها منتشر کردهاند، این شاخص در سال 2019 میلادی برای 117 کشور جهان از جمله ایران محاسبهشده است. در این بررسی که میان 117 کشور جهان صورت گرفته، ایران با نمره کل 7/9 در رتبه 31 این جدول قرار داشته و وضعیت بهتری از 86 کشور بررسی شده از جمله عربستان و عمان دارد.
3ـ برابری قدرت خرید: نهادهای بینالمللی مبنایی را با عنوان «برابری قدرت خرید» که به اصطلاح به آن «PPP» گفته میشود، معرفی میکنند که بر اساس آن سبد مشخصی از کالا از سوی این نهادها معرفی و بررسی میشود که در هر کشور و بر اساس پول ملی آن کشور چقدر از پول ملی هر کشور برای تأمین این سبد کالای تعیین شده باید پرداخت شود. برای نمونه، این شاخص در حال حاضر برای اقتصاد ایران عددی حدود 3/5 است. به این معنا که با در نظر گرفتن مبنای 10 هزار دلار آمریکا این رقم با تبدیل شدن به پول ملی ایران (با در نظر گرفتن دلار 25 هزار تومانی) حدود 250 میلیون تومان خواهد شد. از آنجا که این ضریب برای اقتصاد ایران 3/5 است؛ یعنی 250 میلیون تومان در ایران قدرت خریدی برابر 35 هزار دلار آمریکا دارد. بر اساس این شاخص و با در نظر گرفتن میزان تولید ناخالص ایران GDP نسبت به برابری قدرت خرید اقتصاد ایران طبق آخرین آمارها اقتصاد ایران هجدهمین اقتصاد برتر جهان به شمار میرود که نشاندهنده جایگاه قابل توجه اقتصاد ایران در میان اقتصادهای دنیاست.
4ـ بدهی نسبت به تولید: شاخص نسبت بدهی به تولید در اقتصاد هر کشور به این معناست که چه میزان از تولید ناخالص یک کشور به بدهی (بدهی داخلی یا خارجی) وابسته است. این شاخص در حالی برای اقتصاد ایران حدود 40 درصد است که برای اقتصادی، مانند آمریکا بیش از 100 درصد و برای اقتصاد ژاپن حدود 240 درصد است. موضوعی که نشان میدهد، اقتصاد ایران در این شاخص در وضعیت نسبتاً خوبی در مقایسه با دیگر کشورهای جهان قرار دارد، به گونهای که از نظر میزان ارزش بدهیها، ایران در رتبه 41 جهان قرار دارد. با این اوصاف بهنظر میرسد در صورت اصلاح نحوه تأمین این بدهی و همچنین اصلاح نحوه مصرف آن، میتوان به آینده اقتصاد ایران از محل بدهیها امیدوار بود؛ چرا که در حال حاضر حدود 40 درصد از میزان تولید ناخالص ایران مبتنی بر بدهی است، در حالی که میزان طبیعی این عدد در کشورهای دنیا حدود 80 درصد است. علاوه بر این موضوع میزان بسیار کمی از این بدهیها، بدهی خارجی هستند و مجموع بدهیهای خارجی ایران در حال حاضر حدود 9 میلیارد دلار برآورد میشود که این عدد در مقابل حجم GDP اقتصاد ایران عدد بسیار ناچیزی است. در واقع با در نظر گرفتن بازه 5 تا 10 ساله برای بازپرداخت این میزان بدهی، اقتصاد ایران باید سالیانه حدود یک تا دو میلیارد دلار بدهی خارجی خود را بازپرداخت کند که رقم کمی به شمار رفته و میتوان گفت اقتصاد ما از این نظر کوچکترین وابستگی به خارج از مرزها ندارد.
5ـ شاخص علمی: بسیاری از صاحبنظران، دانشبنیان کردن اقتصاد را یکی از نشانههای حرکت در ریل توسعهیافتگی آن کشور میدانند. در این زمینه یکی از عوامل مهم در تحقق اقتصاد دانشبنیان، سرمایهگذاری در تولید علم است. در گزارشی که جایگاه و رتبه علمی ایران از دادههای پایگاه استنادی اسکوپوس (Scopus) استخراج شده است و برای رتبهبندی جایگاه علمی کشورها از رتبهبندی سایمگو (SCImago) استفاده شده، روند این رتبهبندی اینگونه است که رتبهبندی سایمگو (SCImago) اطلاعات خود را بهصورت روزانه از بانک اطلاعاتی Scopus دریافت و آنها را به رایگان در اختیار عموم قرار میدهد. تعداد مقالات، تعداد مقالات قابل ارجاع، تعداد ارجاعات، تعداد ارجاعات به خود، تعداد ارجاعات نسبت به مقاله و درنهایت شاخص H، شش شاخصی هستند که پایگاه استنادی اسکوپوس از طریق آنها جایگاه علمی کشورها را رتبهبندی میکند.
بر اساس گزارش این پایگاه در سال 2019، ایران در این شاخص در رتبه 16 جهان و بالاتر از کشورهای لهستان، سوئیس، ترکیه و سوئد قرار دارد؛ رتبهای که نشاندهنده جایگاه و رتبه بالای ایران در شاخص علمی در میان کشورهای مختلف دنیاست.
6ـ تولید گندم: اگر چه تولید گندم به منزله یک محصول کشاورزی به تنهایی نمیتواند به مثابه یک شاخص اقتصادی مدنظر باشد؛ اما با توجه به گسترده بودن آمارهای مربوط به بخش کشاورزی و در دسترسنبودن یک شاخص کلی برای ارزیابی این بخش در ایران، تولید گندم به منزله شاخصی برای تعیین امنیت غذایی کشورهای دنیا و یکی از محصولات استراتژیک بخش کشاورزی میتواند تا حدودی نشاندهنده واقعیتهای کشاورزی در هر کشوری باشد؛ چرا که تولید این محصول علاوه بر اینکه اهمیت زیادی در امنیت غذایی ایران دارد، نقش شایستهای در جلوگیری از خروج مقادیر قابل توجهی ارز دارد. در کنار این دو مؤلفه، طبق دادههای مرکز آمار ایران در حال حاضر بیش از 21 میلیون نفر از جمعیت 86 میلیون نفری ایران در روستاها زندگی میکنند که عملا معیشت بخش بزرگی از این جمعیت به کاشت و برداشت گندم وابسته است. با وجود وضعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی ایران و توالی دورههای خشکسالی و همچنین پایینبودن بهرهوری تولید در کشورمان، ایران در تولید گندم از جایگاه شایستهای در جهان برخوردار است. در این گزارش که از آمارهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) در سال 2018 استفاده شده، ایران بین کشورهای جهان با تولید حدود 14 میلیون تن گندم، پانزدهمین کشور بزرگ جهان در تولید گندم است. براساس این آمار، کشورهای لهستان، رومانی، مصر، مراکش و ایتالیا نیز به ترتیب پس از ایران در رتبههای شانزدهم تا بیستم قرار گرفتهاند.