در عصر و دنیای کنونی یکی از معیارهای قضاوت و ارزیابی مطلوببودن و کارآمدی نظامهای سیاسی، میزان پایبندی آنها به سازوکارهای دموکراتیک و مردمسالارانه است. در این میانه در جمهوری اسلامی ایران از همان روز اول بر مبنای مراجعه حقیقی به مردم و بنیان نهادن اسباب و روشهای مبتنی بر انتخابات، روند اداره کشور طراحی و عملیاتی شد. بر این اساس همه نهادها و افراد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از سوی مردم انتخاب میشوند.
بررسیها نشان میدهد که از موضوعات مورد تأکید رهبران جمهوری اسلامی مسئله وحدت و انسجام ملی بوده است. مروری اجمالی بر سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان میدهد که مبحث وحدت و انسجام ملی در صدر مسائلی است که به آن پرداخته شده و مورد تأکید قرار گرفته است. اصرار بر اتحاد و انسجام ملی از سوی رهبران انقلاب اسلامی نیز ازآن روی است که اولا وحدت کلمه و اتحاد مردم همانگونه که رکن مهم پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، در بقای انقلاب اسلامی نیز نقش اساسی ایفاء میکند. ثانیا راه غلبه بر محدودیتها، چالشها و نیز توطئههای دشمنان از مسیر اتحاد مردم میگذرد. ثالثا هیچ پروژه و برنامه ملی و منطقهای بدون همراهی آگاهانه مردم و گروههای اجتماعی محقق نمیشود.
سؤال و پرسش مهمی که در اینجا مطرح میشود آن است که انتخابات چه نقش و تأثیراتی در انسجام ملی میتواند به همراه داشته باشد؟ انتخابات در هر سیستم سیاسی که برگزار شود سطوحی از آثار و پیامدها را میتواند به وجود آورد. مثلا گردش نخبگان و جابهجایی مدیران، زمانی رخ میدهد که امکان برگزاری انتخابات وجود داشته باشد. اینکه جناحها و احزاب سیاسی در پی کسب قدرت امکان اجرای ایدهها و برنامههای خودشان را پیدا میکنند، در وضعیتی شکل میگیرد که عرصه انتخاب مردم و انتخابات با مشارکت بالا فراهم آید و نیز موضوع مهم نحوه اداره کشور مربوط به زمانی است که سازوکارهای معطوف به انتخابات موجود باشد. اما شاید در سطح کلان و راهبردی مهمترین اثر انتخابات آن باشد که انسجام و یکپارچگی ملی محقق شود.
نظر به چنین نقشی که انسجام ملی دارد، انتخابات اما یکی و یا شاید مهمترین نماد تحقق وحدت ملی باشد. انتخابات در شکل کلان و کلی خود دربرگیرنده و نشاندهنده اتحاد ملی حول نظام و ارزشهای اسلامی و ملی است. سخن اصلی در اینجا آن است که انسجام ملی میتواند برای منافع ملی یک کشور و جامعه فرصتهای متعددی را تولید کند. در این زمینه انتخابات مخصوصا اگر به صورت حداکثری برگزار شود، میتواند به بهترین شکل ممکن زمینهساز انسجام ملی شود. پدیدهای که در صورت تحقق میتواند سطوح مختلفی از منافع و ظرفیتها را ایجاد کند. در این باره کافیست در نظر داشته باشیم که بسیاری از شاخصههای اقتدار ملی مانند اقتصاد پویا، امنیت ملی، توسعه سیاسی و مواردی از این دست در شرایطی شکل مییابد که موضوع انسجام ملی تعیین شده باشد. در حقیقت انسجام ملی پشتوانه بالا بردن قوت و قدرت نظام سیاسی است.
درست است که انتخابات نتیجه ظاهری آن پیروزی یک جریان و یا حزب سیاسی در صحنه سیاسی است و در نگاه نخست فواید آن به حزب یا احزاب سیاسی پیروز در انتخابات میرسد و به بخشی از مردمی که به جناح پیروز رأی دادهاند بازمیگردد، اما وحدت ملی و انسجام اجتماعی که در پی انتخابات ایجاد میشود ثمرات و دستاوردهای آن به همه مردم و طبقات اجتماعی میرسد؛ لذا بسیار طبیعی است که موضوع یکپارچگی ملی مهمترین کارکرد انتخابات قلمداد شود. همچنین مهمترین عامل در گستردگی و عمق انسجام ملی که در نتیجه انتخابات پدید میآید، به عامل مشارکت بالا و حضور حداکثری مردم در صحنه انتخابات پیوند خورده است. آنچه از این مبحث کوتاه به روشنی مشخص میشود آن است که برای تعمیق انسجام ملی لازم است همه در راستای تحقق این ضرورت مهم بکوشند. اصل برگزاری انتخابات و نیز مشارکت مؤثر و حداکثری مردم مهمترین مسیری است که میتواند برای یک سیستم سیاسی منفعت و ظرفیت خلق کند. در این باره باید یادآور شد که انسجام ملی برآمده از انتخابات به شرط تحقق دیگر شرایط، بسیاری از گرههای موجود جامعه در بخشهای گوناگون را برطرف خواهد ساخت. هر نظام سیاسی که به سطحی از قوت و پیشرفت رسیده زمانی بوده است که مؤلفههای مربوط به انسجام ملی را طراحی و عملیاتی کرده باشد.