بازار پوشاک ایران اگرچه به دلایل متعدد حال و روز خوبی ندارد، اما در این شرایط نیز ارزش این بازار حدود 8 تا 10 میلیارد دلار است. اعدادی که نشاندهنده یک بازار بزرگ و قابل اتکا برای ایجاد اشتغال و جهش تولید در کشور است؛ از این رو برای شناخت آسیبها و موانع موجود و بررسی فرصتهای آن با «سعید جلالی قدیری» دبیر اتحادیه تولید و صادرات پوشاک و نساجی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
با توجه به افزایش تقاضای مردم در بازار شب عید، تقاضا در بازار پوشاک شب عید طی دو سال اخیر و پس از شیوع ویروس کرونا چقدر کاهش داشته است؟
سطح تقاضای مردم هم به دلیل کرونا و هم به دلیل اینکه مقداری وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم بعد از افزایش چند برابری نرخ ارز طی سالهای گذشته مناسب نیست، کاهش داشته و مردم کمتر میتوانند برای پوشاک هزینه کنند؛ لذا طبیعتاً این موارد روی بازار پوشاک تأثیر گذاشته است. موضوع افزایش قیمتها و نرخ ارز در کنار شیوع ویروس کرونا از سوی دیگر به بازار پوشاک فشار میآورد، یعنی متناسب با افزایش قیمتها، درآمدها افزایش نداشته و همین مسائل سبب شد فروش کاهش یابد.
عدد و رقم مشخصی از کاهش میزان فروش طی دو سال اخیر وجود دارد؟
نمیتوان عدد و رقم مشخصی بیان کرد؛ اما این موضوعات و عوامل در مجموع بازار پوشاک را به شدت تحت تأثیر قرار داد. در سال 1397 که منتهی به سال 1398 بود و خبری از کرونا نبود، بازارهای عمدهفروشی پوشاک از آبان و آذر ماه شروع به عرضه محصولات خود به صورت خردهفروشی در فروشگاههای بزرگ و مالهای تجاری میکنند. سال 1397 از این نظر که ما متولی یک نمایشگاه بزرگ در صنعت پوشاک تحت عنوان «ایران مد» بودیم، جهش تولید در بحث پوشاک خیلی مشهود بود؛ زیرا ستاد مقابله با قاچاق کالا و ارز در بحث برندهای محرز پوشاک قاچاق شده فعالیتهای خوبی را انجام داد. خب صنعت پوشاک به شدت از پدیده قاچاق متأثر است، کما اینکه این موضوع در حال حاضر نیز وجود دارد. سال 1397 اوج برخوردهای ستاد بود و حدود 25 درصد به حجم تولیدات ما افزوده شد؛ زیرا به هرحال برخوردهای مؤثر در سطح عرضه با برندهای پوشاک قاچاق شروع شده بود و طبیعتاً سطوح عرضهای از برندهای فیک خارجیـ که با تقلب نام برندهای خارجی را به کار میبردندـ به سرعت برندهای ایرانی جایگزین آنها شدند. همچنین، ما در سالهای گذشته با توجه به اینکه زنجیره ارزش صنعت اعم از طراحی و مد، مواد اولیه و برندسازی و... فعالیتهای خوبی از سوی بخش خصوصی صورت گرفته بود و مردم هم از این موضوع استقبال کرده بودند، شاهد بودیم که بازار شب عید ما در سال 1397 رونق خوبی داشت.
یعنی شیوع کرونا به تنهایی این بازار و روند رو به رشد آن را تحت تأثیر قرار داد؟
اواخر سال 1398 و اوایل سال 1399 دو اتفاق افتاد؛ یکی اینکه ویروس کرونا شیوع پیدا کرد و دیگری هم اینکه صنعت نساجی ایران در فهرست تحریمهای آمریکا قرار گرفت؛ یعنی افزون بر تحریمهای بانکی، از لحاظ حمل و نقل هم خیلی متضرر شدیم؛این گونه که هر کالایی به مقصد ایران یا از مبدأ ایران که به هر مقصدی میخواست در حوزه نساجی حمل و نقل شود، مورد تحریم بود. این مسئله سبب شد هزینههای ما، هم در ارسال و هم در تأمین بیشتر شود. به هرحال دور زدن تحریمها هم در مسائل بانکی و هم در حوزههای حمل و نقل و... هزینه دارد و موجب افزایش هزینهها میشود. به جز مسئله بانک ما در حوزه حمل و نقل هم دچار هزینههای مضاعف شدیم و هزینهها به ویژه در حوزه مواد اولیه افزایش یافت. همه این مسائل موجب شد قیمتها بالا رفته و تجارت ما آسان نباشد. ما گاها در تأمین یک قطعه ساده برای یک ماشین بافندگی یا ریسندگی یا ماشینآلات تولید پوشاک و دوخت و... دچار مشکل بوده و هستیم.
خب همه این هزینهها روی هزینه نهایی که مشتری آن کالا را خریداری میکند، تأثیر میگذارد؟
دقیقاً همین طور است. حالا اتفاقی که میافتد، این است که هزینههای ما از حوزه تأمین، هم به جهت نرخ ارز و هم به دلیل تحریمها روز به روز در حال افزایش است. در حوزه عرضه نیز چون قدرت خرید مردم کاهش یافته و جیب مردم کوچکتر شده، ما با محدودیت تقاضا روبهرو هستیم. این موضوع سبب میشود بازار محصولات را پس بزند؛ یعنی شما هر چه قدر هم قیمت مواد اولیهتان افزایش یابد، نمیتوانید قیمت محصولات را بیشتر از یک حدی افزایش دهید؛ چون قیمتها اگر خیلی افزایش یابد، بازار خریداری ندارد. بنابراین، اینها مجموع عواملی هستند که سبب شده عرضه و توزیع و مصرف پوشاک در مقایسه با سال 1397 که خبری از کرونا نبود، کاهش چشمگیری پیدا کند.
کاهش قدرت خرید مردم چقدر در فاصله گرفتن از این رونق مؤثر بوده است. آماری از کاهش میزان مصرف پوشاک وجود دارد؟
شاید اگر به آمارهای جهانی نگاه کنیم، بحث کمی بازتر شود. در سال 1392 طبق آمارهای بانک جهانی سرانه مصرف پوشاک هر ایرانی 150 دلار بوده، خب یک ضرب و تقسیم در جمعیت 80 میلیونی ایران به این معناست که حجم بازار پوشاک ما حدود 12 تا 15 میلیارد دلار بوده است. این حجم تا اواخر سال 1397 به همین میزان بود؛ اما بعد از تحولات سال 1397 و افزایش نرخ ارز، تخمین بازار ما حدود 8 تا 10 میلیارد دلار است که این کاهش نشان میدهد حجم بازار ما حدود 25 تا 30 درصد کاهش پیدا کرده است. به هر حال وقتی حقوق پایه یک کارگر یا کارمند ایرانی یا هر کدام از مؤلفههای سطح مصرف بر اساس تورم موجود افزایش نداشته باشد و سختی معیشتی بر جامعه و مردم حاکم باشد، یک سری از هزینهها از سوی مردم مدیریت میشود؛ مباحثی مانند غذا، دارو و مسکن جزء موارد اولیه زندگی شهروندان است؛ لذا تأمین اینها در اولویت است و کالاهایی، چون پوشاک و در اولویتهای بعدی قرار دارند. در واقع، وقتی حجم پول مشخصی در اختیار حقوقبگیران باشد، طبیعتاً مصرف پوشاک کاهش مییابد. ضمن اینکه ما تا سال گذشته نخ پنبه را کیلویی 70 هزار تومان میخریدیم، اما الان و برای محصولات عید 1399 و اوایل سال 1400 نخ پنبه را کیلویی 130 هزار تومان تهیه کردیم که این افزایشها سبب میشود نرخ پایه مواد اولیه برای تأمین پوشاک افزایش پیدا کند و قیمت نهایی هم به تبع آن افزایش یابد. بنابراین یک مقدار افزایش قیمتها را در نوروز 1400 داشتیم که دلیل اصلی آن افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم مترتب بر حوزه تولید است.
یک آماری بود که طبق آن در 9 ماهه اول سال 1399 میزان واردات پوشاک افزایش پیدا کرده است. دلیل این افزایش واردات چیست؟
گمرکات که میگویند هیچی وارد نشده است؛ زیرا پوشاک جزء کالاهای گروه 4 است و واردات آن از سال 1397 ممنوع اعلام شده است. بنابراین هر آماری که گفته میشود افزایش داشته، آمار واردات رسمی پوشاک نیست؛ بلکه آمار قاچاق است که میلیارد دلاری است.
موضوع قاچاق در این حوزه، چه آسیبهایی به صنعت نساجی ما زده است؟
در حوزه قاچاق پوشاک ما با چند بحث اصلی و ریشهای مواجهیم که یکی از آنها بحث فرهنگ این موضوع و فرهنگسازی است. قاچاق پوشاک به حدی راحت و دم دستی است که در سالهای گذشته هر کسی قصد داشته کسب و کاری راهاندازی کند، خیلی راحت یک پرواز به ترکیه یا امارات و... کرده و با همین قوانین موجود در کشور حجم زیادی بار پوشاک به کشور آورده و میفروشد؛ این مسئله در کشور به یک فرهنگ تبدیل شده است.