تاج زاده خود بهتر از هر کس ميداند که هيچ صلاحيتي براي نامزدي در انتخابات ندارد! او کوتوله سياسي است که با عربده کشي تلاش دارد خود را "رجل سياسي" معرفي کند. در سابقه اش هيچ نشاني از يک مديريت اجرايي موفق وجود ندارد!
افراطيون اردوگاه اصلاح طلبي چندماهي است که بر طبل حمايت از گزينه حداکثري اصلاحات در انتخابات 1400 ميگوبند. آنان معتقدند که در سال 1392 نيز بر خطا رفتند که از گزينهاي غيراصلاح طلب حمايت کردند و آن را بر مسند قدرت نشاندند! دولت به روي کار آمده هيچگاه تمام قد در حد و تراز يک دولت اصلاح طلب عمل نکرد و دستاورد چنداني براي آنان به همراه نداشت، و امروز تنها عملکرد و کارنامهاي غيرقابل قبول از آن براي اردوگاه اصلاحطلبان به عنوان ميراث باقي مانده است!
در اين ميان اسامي مختلفي همچون سيدمحمد خاتمي، محمدرضا خاتمي، مصطفي معين، صفايي فراهاني، و ... در جلسات آنان مطرح شده است. در همين راستا جواد امام دبيرکل حزب مجمع ايثارگران که از احزاب راديکال اصلاح طلب به حساب ميآيد به تازگي اعلام کرد که اين حزب از آقاي خاتمي براي حضور در صحنه انتخابات دعوت کرده است. اين طيف معتقدند که در صورتي که هيچکدام از گزينههاي حداکثري اصلاح طلب تاييد صلاحيت نشوند، ترجيح آنان کناره گيري از حضور در انتخابات و دنبال کردن "خط تحريم" خواهد بود.
آخرين گزينه مطرح در اين اردوگاه که خود را براي ورود به ميدان انتخابات آمده کرده است، سيدمصطفي تاج زاده است که خبر احتمال حضور وي در انتخابات در هفته گذشته خبرساز شد.
خبر جنجالي ورود تاج زاده
چند روز پيش بود که الياس حضرتي عضو حزب اعتماد ملي در توئيتي از جدي شدن احتمال کانديداتوري مصطفي تاجزاده در انتخابات رياستجمهوري خبر داد! ساعاتي بعد تاج زاده خبر فوق را تاييد کرد و اعلام نمود: »در اين زمينه در حال مشورت و رايزني با دوستان هستم و بعد از تصميمگيري نهايي به ياري حق آن را اعلام خواهم کرد.» وي درباره زمان اعلام آن نيز تصريح کرد: به زودي انشاالله.
با اعلام اين خبر اکثر فعالان مجازي از احتمال زياد ردصلاحيت تاجزاده از سوي شوراي نگهبان سخن گفتند. اما سعيد ملکي، روزنامهنگار در واکنش به اين خبر در توئيتر خود نوشت: «حضور تاجزاده در انتخابات بيشتر از آن که براي او جدي باشد يا براي به چالش کشيدن نظارت استصوابي، عياري است براي سنجش ميزان اعتبار پايبندي اصلاح طلبان به شعارهاي خودشان.»
محمدعلي باقري، مديرکل سياسي وزارت کشور دولت اصلاحات نيز در واکنش به اين خبر نوشت: «حضور مصطفي تاجزاده، سورپرايز انتخابات سيزدهم است. وي حامل اصلاحات ساختاري و زبان کساني است که همچنان اصلاحطلبي را يگانه راه رسيدن به وضعيت مطلوب ميدانند و در عين حال، شيوهها و راهبردهاي مالوف گذشته اصلاحطلبان را راهگشاي بنبستهاي کنوني کشور نميدانند.»
ضدانقلاب هم به استقبال تاج زاده آمدند. به عنوان نمونه سايت ضدانقلاب ايران امروز در يادداشتي با عنوان " چرا از نامزدي تاجزاده در انتخابات استقبال ميکنم؟" به قلم عليرضا خوشبخت نوشت: «نامزدي تاجزاده ميتواند بارقه تولد دوباره جريان دموکراسي خواه اصلاحطلبان باشد. جرياني که مرزبنديهاي بي معنا شده و قبيلهاي را کنار ميگذارد و حصول دموکراسي از مسيري مسالمت آميز را مبناي دوري و نزديکي با جريانهاي سياسي ميداند.»
لكههاي تاريك يک زندگي!
چهره جنجالي اصلاح طلبان که در ماجراي فتنه 88 مدتها در زندان بسر برد، در پرونده عملکرد خود نقاط سياه فراواني را به ثبت رسانده است. در اين کارنامه معاونت سياسي وزارت کشور در دولت اصلاحات ثبت شده است، که در همان دوران تخلفات وي در انتخابات مجلس ششم وجود دارد! اقدامات خلاف قانون وي در ماجراي کوي دانشگاه تهران در سال 1378 هم به خوبي نشان ميدهد که وي صلاحيت هيج سمتي در جمهوري اسلامي را ندارد! او در حوادث تلخ 18 تير سال 1378 و درگيري نشست دفتر تحکيم وحدت در شهر خرم آباد نقش داشت و به تحريک اغتشاشگران پرداخت و سرانجام وي به علت تخلفات متعدد و گسترده در برگزاري انتخابات مجلس ششم(1379) و مخدوش ساختن آراي مردم تهران، از سوي دادگاه از مسئوليتهاي دولتي خود كنارگذاشته شد.
در ماجراي فتنه 88 هم آتش بيار معرکه بود و بر طبل ساختارشکني و آشوب کوفت. وي در زندان مقالهاي با عنوان "پدر، مادر، ما باز هم متهميم!" نوشت و در آن نسبت به سوابق و مواضع خود در دهه اول انقلاب اسلامي اعلام برائت کرد! وي در بند سوم اين نوشتار با عنوان "اعترافات من" در بررسي وضعيت دهه اول انقلاب اسلامي اعلام ميدارد که: «همه ما در آن دوره خطاهاي جدي داشتيم» و سپس به شمارش آن خطاها مشغول ميشود. وي در اين نوشته به نفي اقدامات نظام اسلامي ميپردازد و با سياهنمايي از عملکرد انقلاب اسلامي از دوران امام(ره) به عنوان لکههاي تاريک تاريخ ياد ميکند و اعلام ميدارد بايد «تكليفمان را با لكههاي تاريك تاريخ خودمان مشخص كنيم»!؟
حمايت از گروهکهاي مطرود امام و جرياني که تلاش داشت تا با استحاله انقلاب اسلامي، زمينهساز حاکميت نظامي ليبراليستي را فراهم آورد و آن را به کشوري در منظومه نظام سرمايهداري غربي مبدل سازد، بخش ديگري از اين اعترافات است. تاجزاده که به خوبي با نظرات حضرت امام نسبت به ليبرالها و گروهک نهضت آزادي آگاه است، و خيانتهاي آنها در طول جنگ تحميلي را بهتر از خوانندگان اين نوشتار ميداند، با چشمپوشي از اين سابقه سياه مينويسد: «بايد از برخوردهاي ناصوابي كه با مهندس بازرگان و دكتر سحابي صورت گرفت، عذر خواست و نيز بايد از همه سياسيوني كه خواهان فعاليت قانوني بودند و حقوقشان به بهانههاي مختلف نقض شد، پوزش طلبيد.»
اوج اعترافات تاجزاده که آن را ميتوان سرمنشاء ديگر انحرافات دانست، نفي حکومت اسلامي در عصر غيبت و زير سوال بردن نظريه تشکيل نظام اسلامي مبتني بر نظريه ولايت فقيه و ترويج تفکرات سکولاريستي است. وي با صراحت اعلام ميدارد که: «بزرگترين خطاي ما تعميم مناسبات سياسي در عصر "عصمت" به عصر "غيبت" بود.» و در شرح آن مينويسد: «در حقيقت سالها طول كشيد تا كاملاً درك كنيم حكومت در عصر غيبت، با وجود و حضور انسانهاي متوسط كه نه به همه اسرار و رموز جهان و جامعه و انسان آگاهند و نه از حب و بغضها و منافع شخصي بري هستند، نميتواند سعادت اخروي شهروندان را تأمين کند. گذاشتن چنين باري بر دوش حكومت عملاً به معناي آن است كه دولت در تمام عرصههاي زندگي شهروندان دخالت كند و به اين ترتيب ضمن نقض حقوق و آزاديهاي آنان، در تأمين رفاه مردم و نيز توسعه علمي و فني اقتصادي ميهن با مشكلات عديده مواجه شود.»
اين چهره پرادعا، بعدها اعتراف نمود که ادعاي تقلب در انتخابات دروغ بوده است! در ششم مرداد سال 89 فيلمي در سايت هاي مختلف داخلي و خارجي منتشر شد که در آن مصطفي تاجزاده خطاب به محسن صفايي فراهاني و عبدالله رمضان زاده از اعضاي حزب مشارکت ميگويد: «براي بنده که تجربه انتخابات رو دارم ميدونم که در انتخابات تقلب نشده، ممکنه که يکي دو ميليون عقب جلو شده باشه ولي ما نتيجه انتخابات رو باختيم. حالا به جاي 25 ميليون و 14 ميليون شده باشه 24 ميليون و 15 ميليون مثلاً، ما انتخابات رو باختيم.»
شکست تاريخي تاج زاده
در واکنش به خبر ورود تاج زاده غلامحسين کرباسجي دبيرکل حزب کارگزاران سازندگي گفته است: «خوب است اگر وزارت کشور و شوراي نگهبان آقاي تاجزاده را تائيد کنند و فکر ميکنم اين امر امتحان خوبي است که مشاهده کنيم مردم اين نوع لحن و گفتار را انتخاب ميکنند يا خير.»
اين سخنان به يکباره خاطرات انتخابات دومين دوره شوراي شهر تهران را يادآوري ميکند. در آن انتخابات که با نظارت افراطيون اصلاح طلب مجلس ششم برگزار گرديد، بسياري از چهرههاي فاقد صلاحيت متاسفانه تاييد صلاحيت شدند به نحوي که ضدانقلابهايي چون محسن سازگارا و برخي از چهرههاي نهضت آزادي هم در اين ميدان بودند! آقاي تاجزاده نيز اتفاقا در آن آوردگاه با همه توان حاضر بود و اتفاقا سرليست اصلاح طلبان را نيز براي خود کرده بود. انتخابات در اسفندماه سال 1381 برگزار شد و حاصل آن ناکامي بزرگ تاج زاده بود. در حالي که 15 نفر اول به شورا راه مي يافتند سيدمصطفي تاجزاده با 66196 رأي در جايگاه شانزدهم ايستاد و به عنوان عضو علي البدل برگزيده شد!
سخن پاياني
تاج زاده خود بهتر از هر کس ميداند که هيچ صلاحيتي براي نامزدي در انتخابات ندارد! او کوتوله سياسي است که با عربده کشي تلاش دارد خود را "رجل سياسي" معرفي کند. در سابقه اش هيچ نشاني از يک مديريت اجرايي موفق وجود ندارد! او سالهاست که سکولار شده و ديگر اعتقادي به بسياري از بندهاي قانون اساسي ندارد، اظهارات توهين آميزش عليه رهبري و شعارهاي ساختارشکنانه اش نيز به خوبي حکم به بياعتباري وي داده است.
حضور او در صحنه انتخابات تنها با هدف ردصلاحيت و پس از آن جوسازي و هوچيگري و فشار بر شوراي نگهبان خواهد بود تا اينکه جنجال آفريني کرده و فضاي انتخابات را بر هم بريزد و آب را در آستانه انتخابات گل آلود کند و ذهن هاي جامعه را مشوش کرده و آنان را دچار خطاي محاسباتي نمايد.
پلن B اين ماجرا نيز آن است که اگر نياز شد بر طبل تحريم انتخابات و کاهش مشارکت بکوبند، ردصلاحيت امثال تاج زاده را پيراهن عثمان کرده و به اين بهانه تکميل کننده پازل بيگانگان گردند!
سخن پاياني آنکه اين روزها نيازمند هوشمندي افکار عمومي هستيم تا شعبده بازيهاي شکل گرفته در آستانه انتخابات نتواند راي ملت را بدزد و مبتني بر عقلانيت و متناسب با نيازهاي واقعي جامعه و ضرورتهاي جمهوري اسلامي راي ملت شکل گيرد.