«اگر توافق نمیکردیم، چین، روسیه و دیگران با ایران تجارت میکردند زیرا آن هنگام، (نظام) تحریمها از هم میپاشید.» جانکری از مخالفان داخلی توافق با ایران هم انتقاد کرده و گفته «آنچه منتقدان این برنامه (مذاکره با ایران) هیچگاه ارائه ندادند، یک گزینه واقعگرایانه بود.»
باراک اوباما نیز در گفتوگو با روزنامه نیویورک تایمز درباره توافق هستهای گفت: «آنچه من تلاش کردهام برای مردم، از جمله بنیامین نتانیاهو توضیح دهم، این است که بدون یک توافق، توانایی ما برای برپا نگه داشتن این تحریمها حتمی نبود.
مذاکره برای فعال سازی تحریم هاست نه رفع آن
بنابراین با توجه به چنین اظهار نظر و دیدگاه مقامات آمریکایی، بدیهی است که مذاکره بستر فعال نگه داشتن تحریم های آمریکاست نه مسیری برای برداشتن تحریم های ایالات متحده. حال که اوضاع اقتصادی ایران رو به بهبود است، آمریکایی ها از بستر مذاکره بدنبال شرطی نگه داشتن اقتصاد ایران می باشند.
طبق آمار صندوق بینالمللی پول در حال حاضر میزان صادرات نفت ایران علی رغم اعمال شدیدترین تحریم ها به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. بخش نفتی ایران در سال ٢٠٢١ رشد ۴.١ درصدی را ثبت خواهد کرد. تولید نفت خام ایران از ٢.١٩ میلیون بشکه در روز در سال ٢٠١٩ به روزانه ٢.٣۵ میلیون بشکه در سال ٢٠٢١ خواهد رسید. سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک نیز، در جدیدترین گزارش خود اعلام کرد: تولید نفت ایران در ماه مارس ٢۰٢١ برابر با فروردین ماه ١۴٠٠ به ٢ میلیون و ٣٠۴ هزار بشکه در روز رسیده که درمقایسه با ماه پیش از آن ١٣٧ هزار بشکه در روز افزایش یافته است.
سوال اینجاست که مذاکره تو خالی چطور اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار می دهد؟ آیا این همان شرطی سازی اقتصاد و بازی با روان مردم نیست؟
در جواب باید گفت که غرب تنها از طریق ادراک سازی و بازی رسانه ای تحریم های خود را اثر گذار معرفی کرده است. ریچارد نفیو در سال 92 ادعا می کند که پیروزی دولت یازدهم و القای اثرگذاری تحریم بر اقتصاد ایران، بزرگترین پیروزی برای آمریکا بود؛ موضوعی که آمریکا چندین سال نتوانسته بود، اثرگذاری تحریم ها را به مردم ایران القا کند.
نکته ای مهم که نشان میدهد رفع تحریم ها در میدان اتفاق افتاده است که از آن می توان به دیپلماسی انقلابی تعبیر نمود. آن چیزی که از رفتار آمریکایی ها در مذاکرات قابل برداشت است، این است که آنها از بستر دیپلماسی انفعالی بدنبال اثر گذاری بیشتر تحریم ها و گرفتن بیشترین امتیازات از ایران در مذاکرات میباشند. از این رو باید مذاکرات وین را به دیده تردید در تامین منافع ملی نگاه کرد. ممکن در جریان مذاکرات بخشی از پولهای بلوکه شده آزاد شود که نباید بعنوان رفع تحریم ها قلمداد شود. این کار آمریکایی ها در آستانه انتخابات می تواند تنها یک شو انتخاباتی تلقی شود.
چگونه تحریم رفع می شود؟
رفع تحریم تنها از طریق دیپلماسی، آنهم از نوع انفعالی اش ممکن نیست. ناکارآمدسازی تحریم ها در اثر بکارگیری ظرفیت های داخلی همزمان با فعال سازی دیپلماسی انقلابی اتفاق خواهد افتاد. منطق کشورهای غربی، از نوع نگاه حقوق بشری و رفتار انسان دوستانه نیست، آنها با منطق قدرت با کشورهای دیگر برخورد می کنند. یعنی قدرت هسته ای ایران، باعث شد آنها به ایران به مثابه یک قدرت نگاه کنند. بنابراین رفع تحریم ها در میدان اقتصادی و بالا بردن تولید رخ خواهد داد. لذا رویکرد دولت یازدهم و دوازدهم در طول این سالها به اعتقاد بسیاری، بیشتر در جهت هدر رفتن منابع ملی قلمداد می شود. رویکردی که ظرفیت های داخلی را در ناکام گذاشتن تحریم ها بکار نبرد.