در حالی که فضای جامعه در روزهای ابتدایی بهار 1379، متأثر از ماجرای برگزاری کنفرانس برلین بود، مطبوعات زنجیرهای در مسیر ناآرام کردن فضای عمومی همچنان تلاش میکردند. در این اوضاع رهبر معظم انقلاب در جمع جوانان در اولین روز اردیبهشت ماه ضمن ایراد سخنانی، ماجرای مطبوعات در دو سه سال اخیر را تحلیل کردند. ایشان با اشاره به این مطلب که «برخی مطبوعات به پایگاه دشمن تبدیل شده و همان حرفهایی را تکرار میکنند که رسانههای بیگانه مطرح مینمایند»، این جریان را «شارلاتانیسم مطبوعاتی» نامیدند و در توضیح آن چنین فرمودند: «امروز مطبوعاتی پیدا میشوند که همه همتشان، تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و بدبینی در مردم و خوانندگانشان نسبت به نظام است! ده عنوان، پانزده عنوان روزنامه، گویا از یک مرکز هدایت میشوند؛ با تیترهای شبیه به هم در قضایای مختلف. قضایای کوچک را بزرگ میکنند و تیترهایی میزنند که هرکس این تیترها را میبیند، خیال میکند که همه چیز در کشور از دست رفته است! اینها امید را در جوانان میمیرانند؛ روح اعتماد به مسئولان را در آحاد مردم کشور تضعیف میکنند و نهادهای اصلی کشور را مورد اهانت و توهین قرار میدهند!»
این سخنان مهم واکنش شدیدی را در جامعه به همراه داشت و ملت حزبالله که مدتها به اقدامات مطبوعات اعتراض داشت، ضمن حمایت از بیانات رهبری از دستگاههای قانونی، از جمله وزارت ارشاد خواستار رسیدگی سریع به رهنمودهای معظمله شد. پس از طرح سخنان هشدارآمیز رهبر معظم انقلاب درباره لزوم برخورد با پایگاههای دشمن، دادگستری استان تهران وارد کار شده و طی حکمی دستور توقیف 12 نشریه را صادر کرد. در روزهای بعد سه نشریه دیگر نیز توقیف شدند.
اصلاحطلبان با صدور بیانیههای مختلفی به ماجرای توقیف روزنامهها اعتراض کرده و اقدام قوه قضائیه را غیرقانونی دانستند. این جریان تلاش داشت تعطیلی نشریاتی را که به فرموده رهبر معظم انقلاب به پایگاه دشمن مبدل شدهاند، در سطح «سناریوی بحرانآفرینی مخالفین دوم خرداد» تقلیل دهد، در نتیجه چنین اعلام میدارد: «پخش مونتاژ شده و جنجالی کنفرانس برلین از صداوسیما، به راه انداختن تظاهرات خیابانی، دامن زدن به فضای ناامن و بیثبات و اخیراً تعطیلی غیرقانونی مطبوعات، همگی بخشهای گوناگون سناریوی بحرانآفرینی برای نیل به اهداف ضد دوم خرداد است.» اما این پایان ماجرا نبود!
در این حین مجلس ششم در روز 7 خرداد ماه 1379 با پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی آغاز بهکار کرد. ایشان در پیامشان با اشاره به این نکته که «انتظار رفع مشکلات و تأمین نیازها از دولت، مردم را بر گزینش نمایندگانی وادار میسازد که آنان را همراه و کمک کار دولت در برآمدن این مقصود تشخیص دادهاند» ضمن تأکید بر آگاهانه بودن رأی مردم از نمایندگان، خواستند: «در قلمرو قانونگذاری، به گشودن گرهها و از میان برداشتن مشکلات زندگی مردم همت گمارند.»
اما با آغاز به کار رسمی مجلس ششم و حتی از مدتی پیش از آن، نمایندگان مجلس نظراتی درباره اولویتهای قابل طرح و بررسی در مجلس عنوان کردند که با نیازها و ضرورتهای جامعه فرسنگها فاصله داشت. برای نمونه، احمد پورنجاتی سه روز پس از افتتاح رسمی مجلس ششم «تأسیس تلویزیون خصوصی را از برنامههای کمیسیون فرهنگی مجلس ششم» دانست و احمد بورقانی اولویت مجلس ششم را «تثبیت توسعه سیاسی و آزادی مطبوعات» عنوان کرد. رجبعلی مزروعی نیز طی مصاحبهای بیان داشت: «اصلاح قانون مطبوعات با توجه به شرایط امروز و تدوین یک قانون فراگیر در مورد کل رسانههای حوزه فرهنگی، باید یکی از اولویتهای مجلس باشد. در حوزه سیاست، اصلاح قانون احزاب، قانون انتخابات و قانون توسعه سیاسی از مسائل مهم قابل طرح است.» علی نظری، نماینده اراک در اولین نطق پیش از دستور خود در حالی که کمتر از دو هفته از آغاز به کار مجلس ششم نگذشته بود، اعلام کرد: «من از نمایندگان مجلس میخواهم که نسبت به اصلاح قانون مطبوعات برای مقابله با اقتدارگرایان و منادیان تحدید آزادی اندیشه و بیان اقدام کنند.»
سرانجام آنچه مجلس در اولویت کاری خود قرار داد، اصلاح زودهنگام قانون مطبوعاتی بود که مجلس پنجم آن را در آخرین روزهای کاری خود اصلاح کرده بود. طرح دو فوریتی یکصد نماینده مجلس برای اصلاح قانون مطبوعات تیتر روزنامههای مورخ 23/3/1379 بود؛ ولی در جلسه علنی 29/3/1379 تنها یک فوریت آن به تصویب رسید. همچنین نمایندگان مجلس شورای اسلامی در همین تاریخ طی نامهای با بیش از 150 امضا خطاب به ریاست قوه قضائیه، خواستار رفع توقیف از مطبوعات شدند. این اقدامات مجلس واکنشهای بسیاری را در محافل سیاسی و مذهبی به همراه داشت که از آن جمله میتوان به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اشاره کرد که با صدور بیانیهای به این تصمیم مجلس اعتراض کرد.
سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی در تاریخ 19/4/1379 نیز قابل توجه است. مقدمه این سخنان مهم اینگونه آغاز میشود که «افراد زیادی دم از اصلاحات میزنند و برای آن تلاش میکنند. اصلاحات چیست؟ راه رسیدن به اصلاحات کدام است؟ اولویتهای اصلاحات چیست؟ اینها مسائل بسیار مهمی است. مسئله مهم دیگر در همین زمینه این است که دشمن در تبلیغات خودـ که شعار اصلاحات را پیگیری میکندـ به دنبال چیست؟ اصلاحات مال ماست. اینکه شما ملاحظه میکنید تبلیغات جهانی بر روی اصلاحات در ایران متمرکز میشود، علّت آن چیست؟»
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به این پرسشهای کلیدی از «طرح همهجانبه آمریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی» سخن گفتند که در این چند سال در دستور کار بیگانگان قرار داشته است. به فرموده ایشان؛ «این طرح، طرح بازسازی شدهای است از آنچه که در فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. به نظر خودشان میخواهند همان طرح را در ایران اجرا کنند.»
این سخنان بسیار مهم و تحلیل جامع از وضعیت جمهوری اسلامی ایران در برخورد با دشمنان، میتوانست به سرفصل مهمی برای جنبش اصلاحطلبی و مدعیان آن تبدیل شود. این سخنان با استقبال همهجانبه ملت ایران و جریانهای سیاسی اصولگرا و برخی خیراندیشان جبهه اصلاحات روبهرو شد. 164 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در نامهای به محضر حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، بیانات ایشان را بسیار روشنگرانه، عمیق و دقیق دانسته و قدردانی کردند؛ ولی آنچه در عمل صورت پذیرفت، اصرار به ادامه همان مسیر اشتباهی بود که آغاز شده بود و با وجود مخالفتهای صریح و غیر صریح دلسوزان نظام، «طرح تغییر قانون مطبوعات» در دستور کار مجلس قرار گرفت.
سرانجام روز یکشنبه 16 مرداد 1379 طرح تغییر قانون مطبوعات بررسی شد و پیش از شکلگیری جلسه علنی، با تدبیر رئیس مجلس جلسه غیرعلنی تشکیل شد و در آنجا آقای کروبی، رئیس مجلس، نمایندگان را از نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی و حکم حکومتی ایشان درباره نامشروع دانستن طرح جدید مطبوعات آگاه کرد.