مدتی است که خوزستان در جنوب غربی ایران با مشکلات کمآبی روبهرو شده است. کمآبی در این استان دلایل بسیاری دارد. کشاورزیهای غیر اصولی و کشت میوههای نامربوط به منطقه، برداشتهای غیرمجاز و بیش از حد از آب رودخانهها، خشکسالی، برخی سدسازیهای غیراصولی، کاهش ورودی رودخانهها و از همه مهمتر مدیریت ناکارآمد، از جمله دلایل شدت گرفتن بیآبی در خوزستان هستند؛ اما مردم چه نقشی در حل این مشکلات میتوانند داشته باشند و آیا اساساً مردم میتوانند نقشی ایفا کنند حداقل برای حل سریع این مشکلات؟
هفته گذشته فضای مجازی پر از پویشها و ارگانهای مردم نهادی بود که درخواست کمک برای مردم خوزستان داشتند. شاید با خود فکر کنید که موضوع کلانی، مانند کمآبی در منطقهای از کشورمان، که مشکل چندین ساله در این فصل از سال است، چگونه میتواند با یک پویش همگانی از سوی مردم حل شود، آن هم با پویش جمعآوری کمکهای نقدی در فضای مجازی برای خرید آب معدنی و ارسال آن به مردم این منطقه!
مردمی که درگیر خشکسالی و بیآبی شدهاند، محتاج آب معدنی نیستند یا حتی اگر به آب خوراکی هم نیاز داشته باشند، توانایی خرید آب معدنی را دارند و خانوادههایی هم که چنین توانایی ندارند، آب آشامیدنی را با تانکرهای آب دریافت میکنند.
در ماجرای اخیر هم، همه چیز از یک عکس قدیمی شروع شد، عکسی که مربوط به سالها پیش است و زنی را نشان میدهد که در حال نوشیدن از آب جمع شده در کف پیادهروست.
در حالی که معلوم نیست این عکس مربوط به ایران است یا نه، اما دستمایه استفاده ابزاری برخی صفحات اینستاگرامی برای جمعآوری مبالغ نقدی و خرید آبمعدنی به مردم جنوب کشور میشود! این پویش سبب میشود مشکل مردم این منطقه، تا حد خرید یک آبمعدنی تقلیل پیدا کند و این برداشت اشتباه موجب ناراحتی ساکنان شهرهای درگیر کمآبی شود.
ما ایرانیها همیشه در کار خیر و نیکوکارانه پیش قدم هستیم و نمیتوانیم ببینیم هموطنانمان در سختی قرار دارند و ما به فکر خود باشیم، در این ماجرا ایرادی به مردمی که کمک کردهاند، وارد نیست؛ اما باید بدانیم که در هر مشکلی، نقشها باید تعریف شوند. اگر حتی نیاز به آب خوردن باشد، نهادهایی مانند سپاه و ارتش خیلی سریعتر و به رایگان آبرسانی خواهند کرد و همانطور که چنین هم کردند.
پس از چندین تجربه ناموفق از بسیج شدن مردم در فضای مجازی برای ارسال کمک به مناطق نیازمند که یک نمونه معروف آن جمعآوری مبلغ هنگفتی پول و عدم هزینه کرد آن برای کمکرسانی به وسیله برخی از سیاسیون و ورزشکاران کشور بود، هنوز راهکاری برای ساماندهی میل و علاقه مردم در مشارکت کارهای خیرخواهانه نداریم.
وارونهانگاری قضایا یکی از آسیبهای شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است که ممکن است حتی در فضای واقعی هم تأثیر بگذارد. در بیشتر این کجفهمیها، همیشه یک عامل ثانویه وجود دارد که گاهی وقتها غرضورزانه تأثیر میگذارد و گاهی وقتها هم ناخواسته چنین میشود.
این موضوع در جاهای دیگر هم به وفور قابل مشاهده است: برای مثال درباره وارونهانگاری غرضورزانه به این تیتر از زبان رئیس جدید دستگاه قضا توجه کنید: «بازداشت چند ساعته افراد برای ما عادی است، برای خانوادهها نه». این تحریف در سخنان حجتالاسلام اژهای در «ایران اینترنشنال» در حالی است که رئیس قوه قضائیه گفته است: «یکی از مشکلات مردم دستگیری یک فرد بدون اطلاع به خانواده وی است که شاید چند ساعت بازداشت یک فرد برای ما عادی باشد، اما حتماً بیاطلاعی خانواده او، برای اطرافیانش نگرانی ایجاد میکند که این مسئله باید برطرف شود.»
جمعآوری آبمعدنی برای حل مشکل مردم خوزستان هم یک برداشت وارونه از مشکل مردمی است که نیازمند آب برای زمینهای کشاورزی، دام و... خود هستند و اما فضای مجازی این بار هم نه تنها خیر نمیرساند، بلکه انگیزه بالقوه مردم در حل مشکلات را هم بیفایده میکند.
بستری که همیشه با دریافت کمکهای مردم، علاوه بر سوءاستفادههایی که از مال مردم شده است، با گسیل نابجای کمکها، فقط زحمت اضافی ایجاد کردهاند؛ مانند فاسد شدن تعداد زیادی کنسروهای ارسالی مردم در سیل لرستان، بهینه تقسیم نشدن کمکهای مردمی در زلزله سر پل ذهاب و ارسال غذاهایی به سیستان و بلوچستان که با طبع غذایی آن منطقه تناسب نداشت.
کمککردن خیلی خوب است و حسن بزرگ اخلاقی ما ایرانیهاست، اما نباید احساساتی عمل کرد چرا که در این صورت منابع مالی از بین خواهد رفت. بهتر است افراد باتجربه و مورد اعتماد را پیدا کنیم تا این مسیر درست طی شود و اقدامات جدی و موثر برای حل مشکلات انجام شود.