پس از بیانات رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با هیئت دولت درباره تجربه اعتماد به آمریکا و مذاکره با آن، انتشار گزیدهای از گفتگوی بین معظم له و مرحوم هاشمی رفسنجانی در این زمینه، بار دیگر موضوع مهم آمریکا و مسئله مذاکره با این کشور را به عرصه فضای سیاسی کشور کشاند.
نکات تحلیلی: موضوع آمریکا و مذاکره با این کشور قصه کماهمیتی نیست که نیازی به طرح مستمر آن نباشد. ایده مذاکره با آمریکا دستکم در این مقطع از تاریخ کشور ۸ سال است که مبنایی برای کنش گری در سیاست خارجی بوده است. آقای روحانی پیش از انتخابات ۹۲ اعلام کرد که آمریکا کدخداست و برای حل چالش هستهای باید به سراغ کدخدا رفت و نه دیگر کشورها که ارادهای از خود ندارند. این خواسته مورد موافقت قرار گرفت و در پی آن مذاکراتی شکل گرفت که منتهی به برجام شد. درنهایت نیز آمریکا از برجام خارج شد و دوباره به آغاز راه رسیدیم. بااینحال تفکر سیاسی اصلاحطلبانه درون کشور، بایدن و دموکراتها را متفاوت از ترامپ و جمهوریخواهان معرفی کردند. اینک اما روند مذاکرات وین نشان داد که همه آنها سر و ته یک کرباس هستند. اینکه دولت دموکراتها تعهد نمیدهد در آینده با برجام آن نکنند که ترامپ کرد، نشان داد عمل آنها با پیشینیانشان تفاوت چندانی ندارد. این اما همه بدعهدی آمریکا نیست، خبرهای دقیق وجود دارد که در مسئله راستی آزمایی و ضمانت اجرا، آمریکا حاضر نیست به الزامات آن تن دهد. ماجرای خصومت آمریکا با ملت ایران روشن است، در این میان اما بخش تأسفآمیز ماجرا آنجاست که عدهای در کشور با این ایدهها و نظرات، نظام و فرصتهای آن را در مسیر نادرست قرار داده و هزینه بر کشور تحمیل کردهاند. جدای از این، پایان یک دولت نباید برخی حوادث و وقایع را به فراموشی بسپرد؛ مثلاً اینکه آقای روحانی بهجای اشاره به بدعهدی آمریکا و کوتاه نیامدن آن از مواضع قلدرمآبانه، گفتند اگر مصوبه مجلس نبود، ما در اسفند ۹۹ توافق کرده بودیم!
نکته پایانی: رخدادهای امروز نشان میدهد توافقی که آقای روحانی از آن صحبت میکند، تحریف واقعیتها و تاریخ و یقیناً فاقد ارزشهای عملی ثابت و پایدار برای ایران بوده است. بیانات اخیر رهبری و بخش منتشرنشده گفتگوی بین رهبر انقلاب و مرحوم هاشمی و دیگر تجربیات، برای حرکت آینده کشور دارای ارزش راهبردی است. رویکرد جمهوری اسلامی در همه ادوار گذشته نفی کامل مذاکره نبوده، چه اینکه در مقاطعی مذاکرات موردی روی داده است، اما سیاست مهم آن است که کشور بهجای مذاکره برای لغو تحریمها، سیاست خنثیسازی تحریمها را پی بگیرد.