بین الملل >>  بین الملل >> تیتر یک بین الملل
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۸  ، 
کد خبر : ۳۳۳۷۷۲

انعقاد قرارداد حفاری اسرائیل در آب‌های مورد مناقشه با لبنان؛ ابعاد، اهداف و تبعات راهبردی

1948 که رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطینیان تشکیل شد، تل‌آویو همواره به دنبال تعرض به سرزمین لبنان با هدف بهره‌برداری‌های امنیتی، آبی، انرژی، اقتصادی و غیره بوده است.

حدود 860 کیلومتر مربع از آب‌های منطقه‌ای دریای مدیترانه سال‌هاست که محل مناقشه و اختلاف لبنان و رژیم صهیونیستی است. اخیراً و در حالی که لبنان تحت تحریم‌های آمریکا با شرایط دشوار اقتصادی مواجه شده است، رژیم صهیونیستی طی مناقصه‌ای اقدام به انعقاد قرارداد حفاری با یک شرکت آمریکایی به نام «هالیبرتون» در آب‌های مورد مناقشه با لبنان کرده است. این موضوع با واکنش شدید دولت لبنان مواجه شده است.


پیشینه موضوع
داستان اختلافات لبنان و رژیم صهیونیستی بر سر مرزهای دریایی به دهه‌ها قبل بازمی‌گردد. به عبارتی از سال 1948 که رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطینیان تشکیل شد، تل‌آویو همواره به دنبال تعرض به سرزمین لبنان با هدف بهره‌برداری‌های امنیتی، آبی، انرژی، اقتصادی و غیره بوده است. بنابراین ریشه اختلافات کنونی بر سر تعیین مرزهای دریایی را نیز باید در دهه‌های قبل جستجو کرد. برای حل و فصل اختلافات موجود تاکنون مذاکرات متعددی برگزار شده و در همین ماه‌های اخیر نیز استمرار یافته است. ولی با توجه به زیادی‌خواهی رژیم صهیونیستی در اختصاص بخش‌های بزرگی از دریا به سرزمین‌های تحت اشغال که دربردارنده منابع غنی نفتی و گازی است و اهداف پنهان امنیتی و اقتصادی که تل‌آویو دنبال می‌کند، مذاکرات هرگز به نتیجه نرسیده است.


ابعاد قرارداد
براساس اطلاعاتی که منتشر شده است، شرکت هالیبرتون همراه با شرکت یونانی «انرژین» که در اصل شریک تجاری آمریکا و اسرئیل محسوب می‌شود، متعهد شده‌اند که در میدان «کریش» که در سال 2012 کشف شد 3 الی 5 چاه عمیق برای اکتشاف گاز حفر کنند. میدان کریش که در 160 کیلومتری شمال غرب حیفا و 17 کیلومتری لبنان قرار دارد، از سال 2012 کریش به منطقه مورد مناقشه بیروت و تل آویو تبدیل شده است. تمام خدمات مربوط به حفاری و اکتشاف در اعماق دریای مدیترانه از جمله مدیریت این پروژه و تأمین ملزومات برای دستیابی به داده‌های دقیق‌تر به منظور ارزیابی قابلیت‌ تولید، در اختیار شرکت هالیبرتون خواهد بود. براساس اطلاعاتی که شرکت حفاری انؤزین در سال 2019 منتشر کرد، ذخایر انرژی قابل استخراج از کاریش شمالی واقع در سواحل اسرائیل به ۰.۹ تریلیون فوت مکعب گاز و ۳۴ میلیون بشکه نفت است. این در حالی است که کل ذخایر گازی که رژیم اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی در اختیار دارد بیشتر از 30 میلیارد متر مکعب نیست.


اهداف قرارداد
رژیم صهیونیستی با علم به اینکه حفاری در مناطق مورد مناقشه، حداقل برای طرف مقابل ماجراجویی به شمار رفته و به نوعی تعرض به حریم سایر کشورها محسوب می‌شود که می‌تواند موجب تشدید اختلافات فیمابین شده و پیامدهای ناگوار به دنبال داشته باشد، اقدام به انعقاد قرارداد حفاری آنهم در میدان مهم گازی کریش می‌کند! طبیعتاً این اقدام اسرائیل در راستای اهداف مشخصی صورت می‌گیرد؛ اهدافی برای تل‌آویو از نظر منطق سود – هزینه، مطلوب ارزیابی می‌شود.


الف) تبدیل شدن به صادرکننده انرژی
«معکوس‌سازی روند واردات انرژی به صادرات آن»، یکی از اهداف اصلی رژیم صهیوینستی در این زمینه است. از سال 1948 (زمان تأسیس اسرائیل) تا همین سال‌های اخیر، رژیم صهیونیستی از نظر دسترسی به منابع انرژی، نفت و گاز فقیرترین رژیم در غرب آسیا به شمار می‌رفت. بنابراین مسأله تأمین انرژی و تضمین دسترسی آسان به آن ولو از طریق تجاوز به حریم کشورهای دیگر هم که شده باشد، یکی از دغدغه‎های مهم مقامات صهیونیستی بوده است. برای رفع این نگرانی، مقامات صهیونیستی در سال‌های گذشته اقدام به حفاری‌های متعددی در دریای مدیترانه کرده‌اند. دریای مدیترانه یکی از منابع مهم و سرشار نفتی و گازی در منطقه به شمار می‌رود. در همین راستا در فاصله سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳، رژیم صهیونیستی چندین میدان گازی از جمله نوا، ماری، دالیت، روت، حنا در آب‌های شمالی مدیترانه کشف کرد که در میان آن‌ها تامار و لویاتان بزرگ‌تر از سایرین بودند. میدان‌های گازی تامار و لویاتان در نزدیکی شهر بندری حیفا واقع شده‌اند و بهره‌برداری از آن‌ها آغاز شده است.


از نظر مصرف نفت و گاز رژیم صهیوینستی یکی از پرمصرف‌ها در منطقه شرق مدیترانه است. لذا این رژیم تلاش می‌کند تا ضمن تأمین نیازهای نفتی و گازی خود، بنا به اهداف مشخصی که دارد تا پایان سال 2021 به یکی از صادرکنندگان گاز در منطقه نیز تبدیل شود. بر همین اساس بنا به اطلاعاتی که هست، رژیم صهیونیستی با همکاری یونان و بخش یونانی‌نشین قبرس، در نظر دارد با احداث خط لوله، منابع گازی شمال مدیترانه را از طریق یونان به اروپا صادر کند. تاکنون کافی نبودن ذخایر گازی کشف شده از مهترین دلایل مانع نهایی شدن این طرح بود.


ب) تبدیل شدن به یک قدرت دارای انرژی در منطقه
هدف بعدی که در چهارچوب هدف نخست قرار دارد، استفاده از مزیت‌هایی ناشی از تبدیل رژیم صهیونیستی به قدرت و صادرکننده انرژی در منطقه است. وقتی رژیم صهیونیستی بتواند منابع انرژی خود را در داخل تأمین کرده و مازاد آن را به کشورهای خارجی صادر نماید و به باشگاه صادرکنندگان انرژی در جهان بپیوندد، طبیعتاً سه مزیت مهم برای تل‌آویو دارد: نخست باعث خروج اسرائیل از تگناهای ژئواکونومیکی و انرژی و خنثی‌سازی تحریم‌های نفتی و گازی‌اش می‌شود. دوم، سبب استفاده اسرائیل از اهرم انرژی در معادلات سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی منطقه می‌شود. سوم که یک هدف حاشیه‌ای برای اسرائیل است، بحث کسب مشروعیت از این طریق به ویژه در بین کشورهای عربی و اسلامی است.


ج) فشار به لبنان
محروم‌سازی لبنان از کسب درآمدهای نفتی و گازی جزو اهداف مهم و بعدی رژیم جعلی در این زمینه است. لبنان از سال ۱۳۹۶ تلاش کرده تا به گروه تولیدکنندگان نفت بپیوندد، ولی رژیم صهیونیستی همواره با کارشکنی‌ها و دست‌درازی‌های خود مانع این کار شده و نمی‌خواهد لبنان با کسب درآمدهای نفتی روی پای خود بایستد، البته نیت آمریکا نیز دقیقاً همین گونه است.
شایان ذکر، آن بخش از مناطق دریایی مدیترانه که جزو آب‌های سرزمینی و حتی منطقه انحصاری لبنان محسوب می‌شود، به ۱۰ بلوک یا حوزه تقسیم شده است که از این تعداد در طول سال‌های گذشته ۶ حوزه برای کشف، استخراج و بهره‌برداری در قالب مزایده به شرکت‌های اروپایی ارایه شده است که شرکت «توتال» فرانسه، «ای ان آی» ایتالیا و «نوواتک» روسیه برنده آن شده‌اند.


مطابق آمار و گزارش وزارت نیروی لبنان، حجم برآورد شده گاز طبیعی در این کشور و آب های آن۳۰ تریلیون متر مکعب است که قیمت آن ۱۶۴ میلیارد دلار تخمین زده می شود و حجم برآورد شده نفت نیز ۶۶۰ میلیون بشکه بوده که قیمت تقریبی آن ۹۰ میلیارد دلار است. بر پایه آمار وزارت نیرو لبنان، درآمد حاصل از فروش نفت و گاز لبنان در دریای مدیترانه می‌تواند سالیانه نزدیک به ۵۶ هزار دلار برای هر لبنانی باشد.


تبعات راهبردی
مطمطئناً دست‌اندازی و انعقاد قراردادهای غیرمتعارف حفاری و بهره‌برداری از منابع نفتی و گازی در دریای مدیترانه و آنهم در میادین مورد مناقشه با لبنان، می‌تواند تبعات متعددی هم برای منطقه و هم در مناسبات فیمابین بیروت - تل‌آویو داشته باشد. در شرایطی که لبنان با تحریم‌های شدید آمریکا به خصوص در عرصه واردات انرژی دست و پنجه نرم می‌کند، ورود اسرائیل به پروژه‌های کلان بهره‌برداری نفت و گاز در حوزه‌های مورد مناقشه، چیزی جز فشار بر لبنان تلقی نشده و باعث تشدید تنش‌های امنیتی و نظامی بین لبنان و رژیم صهیونیستی می‌شود. به ویژه اینکه اخیراً «آنطوان شلحت» پژوهشگر در امور رژیم صهیونیستی می‌گوید که لبنان در شرایطی بی‌سابقه ای قرار دارد و نهادهای این کشور در وضعیت فروپاشی قرار گرفته‌اند که این یک فرصت طلایی برای تل‌آویو به شمار می‌آید تا با ستاندن مساحت بیشتر در آب‌های مدیترانه و میدان‌های انرژی موجود در آن از این اهرم برای اعمال فشار بر لبنان و آخاذی از این کشور و همچنین مجبور ساختن بیروت برای محاصره حزب‌الله استفاده کند.

نهادهای امنیتی تل‌آویو و اندیشکده‌های امنیتی این رژیم از افزایش قدرت حزب‌الله در لبنان هراس دارند و درباره آن هشدار داده‌اند؛ افزایش قدرتی که موازی با افزایش قدرت ایران است از این‌رو تل‌آویو از اهرم میدان‌های گاز و ترسیم مرزهای دریایی به منظور فشار بیشتر بر لبنان و محاصره حزب‌الله استفاده می‌کند».

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات