آمریکا در مواجهه با انقلاب اسلامی ایران، راهبردهای مختلفی را آزموده است؛ در دوران ترامپ نیز راهبرد فشار حداکثری با این ادعا که در مدت شش ماه ایران به زانو در خواهد آمد، اجرا شد. اکنون پس از گذشت 4 سال، به اعتراف مقامات آمریکایی، این طرح با شکست مواجه شده است؛ اما در دولت بایدن، رویکرد فشار حداکثری با معادلههای دیگری پیگیری میشود که تمرکز بر گروهکهای تروریستی، یکی از مؤلفههای آن است.
نکات تحلیلی: 1- بهرهگیری از ظرفیت گروهکهای تروریستی علیه جمهوری اسلامی ایران، خروجی اندیشکدههای آمریکایی است که در آن، آمریکا بهعنوان پشتیبان عمل نموده و رژیم صهیونیستی قرار است نقش آموزشدهنده و مدیر میدانی را بازی کند. 2- در همین راستا مقرهای تروریستهای کومله و دموکرات واقع در اقلیم کردستان برای آموزش تروریستها و مراکز شنود و جاسوسی علیه جمهوری اسلامی ایران در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده شد و اقدامات خرابکارانه گروهکها در داخل کشور سرعت بیشتری به خود گرفته است. 3- جمهوری اسلامی ایران در واکنش به این اقدامات خصمانه، به تروریستها و حامیان آنها هشدار داد که در صورت ادامه روند، با اقدام سخت نیروهای مسلح مواجه خواهند شد و با توجه به تداوم این روند تروریستی، اخیراً نیروی زمینی سپاه طی یک عملیات حسابشده، تعدادی از این لانههای جاسوسی را در اقلیم کردستان عراق منهدم نمود. این عملیات از قبل توسط فرمانده نیروی زمینی سپاه رسانهای شد تا پس از ترک تروریستها از مقرها، توپخانه و پهپادهای نیروی زمینی، متناسب با اهداف از پیش تعیینشده عملیات کنند؛ هدف اصلی در این عملیات، نه گرفتن تلفات انسانی از تروریستها، بلکه مقابله با ظرفیتها و تجهیزات جاسوسی و شنود و آموزش تروریستها بود.
نکته راهبردی: بهرهگیری از ظرفیت گروهکهای تروریستی برای فعال کردن مسائل قومیتی در کشور نقشه جدیدی برای تحمیل هزینههای امنیتی علیه جمهوری اسلامی محسوب نمیشود. اوایل انقلاب نیز شاهد بهرهگیری آمریکا از این نقشه بودهایم. با توجه به تجارب آن زمان و اشراف اطلاعاتی و قدرت نظامی کنونی، میتوان از هماکنون پیشبینی کرد که توطئه استفاده از ظرفیت گروهکهای قومی به شکست میانجامد. اقوام مختلف ایران اسلامی در طی بیش از 4 دهه گذشته، مدافعان مقاوم نظام اسلامی بودهاند و خود همین مردم تروریستها را از کشور بیرون راندهاند و فتنه آنها را خاموش کردهاند. بااینحال هوشیاری مسئولین برای مقابله با این گروهکها و جلوگیری از پا گرفتن مجدد آنها در آن سوی مرزها، ضرورتی اجتنابناپذیر است.