حمايت اصلاحطلبان از دولت آقاي روحاني کافي بود تا پس از آشکار شدن ضعفها و ناکاميهاي ايشان، زمان روگرداني مردم از دولت و حاميان آن فرا رسد و دود آن به چشم اصلاحطلبان رود! نتيجه اين حمايت را ميتوان در رقابتهاي انتخاباتي خردادماه مشاهده نمود که ديگر شعارهاي آنان خريداري نداشت و نامزدهايي که تلاش کردند تا با بالا بردن پرچم اصلاحطلبي براي خود رأی جمع کنند، شکست سنگيني را تجربه کردند! درحالیکه انتظار ميرفت تا ناکامي انتخابات رياست جمهوري سيزدهم، درسي براي بازانديشي و اقدامي براي ساماندهي به اردوگاه اصلاحطلبان باشد، اما ظاهراً اوضاع خرابتر از آن است که اقدام درخوري در ماههاي گذشته از بزرگان اين جريان سرزده باشد. حداکثر اقدام صورت گرفته انتقاداتي گذرا بود که در قالب چند يادداشت و گفتگو در همان هفتههاي اوليه پس از شکست نمايان شد که البته خيلي زود موج ایجادشده فروکش کرد و تداوم نيافت! اين روزها ميتوان سايه سنگين تشتت و سردرگمي و بيانگيزگي و نااميدي را بر سر اين اردوگاه مشاهده نمود که حتي فرصت همانديشي را از بزرگان اين جريان گرفته است و آنان را به اين نتيجه رسانده است که دست زدن به هر تغييري ميتواند به فروپاشي کامل اين اردوگاه و تشتت و تفرق و چندپارچگي بينجامد؛ لذا تلاش دارند تا با وقت تلف کردن زمان بخرند و اين عمل جراحي را تا آنجا که ممکن است به تعويق بيندازند!
براي دوران گذار ظاهراً آنچه تدبير شده است، زير ذرهبين گذاشتن دولت، مجلس و دستگاه قضايي است که در اختيار جريان انقلابي قرار گرفته است. آنان تلاش دارند تا با فريب افکارعمومي، وضع موجود را حاصل يکپارچگي قدرت و حاکميت جريان انقلابي معرفي کرده و در صف مطالبهگران اجتماعي قرار گيرند و ژست حاميان ملت و منتقدين وضع موجود را بگيرند! در اين رويکرد، بزرگنمايي خطاهاي مجلس و دولت مستقر به مهمترین حربه اين جريان بدل شده است و روزي نيست که خبري در تخريب آنان توسط رسانههای اصلاحطلب درج نشود! در خطي ديگر تلاش دارند تا برخي خطوط کلي مورد علاقه خود را به دولت منتخب مردم حقنه کنند و اجازه بازنگري و عبور از آن سياست را ندهند! بهعنوان نمونه بر تداوم برجام تأکید داشته و با تخريب سياستهاي متفاوت دولت سيزدهم، تلاش دارند تا دستگاه ديپلماسي را به حضور بر پاي ميز مذاکره با الگوي ظريف – روحاني وادار نمایند!
نکته پایانی: جريان انقلابي بايد در قبال اين سناريو هوشيار باشد و اجازه ندهد که اولاً، نزد افکارعمومي مسئول وضع موجودي شود که حاصل تحويل مخروبهاي است که دولت پيشين به يادگار گذاشته است. ثانیاً، هوشيار بوده و از خطاهاي کوچک و بزرگي که ميتوان مورد سوءاستفاده اصلاحطلبان گردد، پرهيز کند!