واقعیت این است که طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی طرح شفافی نبود و کارایی و عملکرد آن مشخص نبود. به همین دلیل هم برداشتهای مختلفی از آن وجود داشت.
این در حالی است که نمایندگان فکر میکردند اگر در سکوت خبری طرح را به تصویب برسانند کسی متوجه نمیشود که چه اتفاقی افتاده است اما مشخصا این طور نیست و ما دیدیم عدم شفافیت در این طرح سبب شده بود که بین نمایندگان هم در خصوص آن اختلاف نظر وجود داشته باشد.
برخی نمایندگان معتقد بودند بر مبنای این طرح شبکههای اجتماعی قطع نخواهد شد و برخی دیگر از اینترنت داخلی صحبت میکردند! این در حالی است که واژه صیانت به معنی محافظت از وقوع یک خطر است، اما این موضوع نباید در راستای ممنوعیت صورت بگیرد چرا که ما این موضوع را با ممنوعیت استفاده از تلگرام تجربه کردیم و دیدیم که در پی آن استفاده از فیلتر شکن رونق گرفت و آسیبهایی که این موضوع در پی داشت خیلی بیشتر از آسیب استفاده از تلگرام بود.
به همین دلیل هم مشخصا اگر طرح صیانت اجرایی میشد ما به شکل گستردهتری با رونق استفاده از فیلتر شکن مواجه میشدیم و همین موضوع فضای مجازی را به شدت نا امن میکرد و این امر صرفا در راستای انتشار محتوای غیر اخلاقی نبود بلکه برای مثال در خیلی از ادارات روی سیستمها فیلتر شکن نصب میشود و معلوم نیست که به واسطه این فیلتر شکنها چه دیتاهایی میتواند استخراج شود.
به جای اینکه با تصویب قانون در استفاده از فضای مجازی ممنوعیت ایجاد کنیم به دنبال تولید محتوا برای آموزش بهتر و بیشتر به جامعه باشیم. ما یکبار این راه را در خصوص استفاده از کمربند در خودرو رفتهایم و نتیجه هم گرفتهایم و این بار هم میتوانستیم با تولید محتوا این کار را انجام بدهیم. ممنوعیت هیچ وقت جوابگو نبوده است کما اینکه در خصوص استفاده از ویدئو و ماهواه نیز جوابگو نبود.
بنابراین فرهنگسازی بهترین گزینه برای این دست موضوعات است. طرح صیانت از کاربران تا زمانیکه همراه با ممنوعیت و محرومیت باشد پاسخگو نخواهد بود و قطعا مشکلات بیشتری را به همراه خواهد داشت.