یک دیدار و هم کلام شدن هر چند کوتاه، کفایت میکرد تا جذب اخلاق و شخصیت دوستداشتنیاش شوی. توفیق زیارتش در زمستان 1359، در یکی از روستاهای اطراف سنندج نصیب نگارنده این سطور شد و همین دیدار مقدمه یک دوستی و ارادت بیش از چهل سال گردید. او اکنون به کاروان همسنگران و دوستان شهیدش ملحق شده است. او به عنوان یک طلبه بسیجی در مهرماه 1359 به کردستان رفت تا چند ماهی را در کسوت روحانی تبلیغیـ رزمی به رزمندگان و مردم آن دیار خدمت کند، اما طولانی شدن دوران مجاهدتش در سرزمین مجاهدتهای خاموش، از او یک شخصیت استثنایی ساخت. مردم کردستان و تمامی رزمندگان در دهه 60 و پس از آن، اعم از پیشمرگان کرد مسلمان، پاسداران، بسیجیان و ارتشیها و سایر خدمتگزاران در سرزمین مظلوم کردستان از مهاجرین گرفته تا انصار، همگی خاطرههای خوب و شیرینی از ابوالشهید حضرت حجتالاسلام والمسلمین نورالدین حیدری به یاد دارند. حقاً و انصافاً باید اعتراف کرد که قلم افرادی چون حقیر، از وصفش ناتوان است و نمیتواند مجاهدتهای این مجاهد نستوه و خستگیناپذیر، این پیشکسوت عرصه جهاد، ایثار و خدمت، این دلداده اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام)، این سرباز مخلص ولایت و در یک کلام، نقشآفرینیهای این بنده مخلص خدا در سرزمین مجاهدتهای خاموش را نگارش نماید. حاج آقای حیدری را میتوان پدر معنوی رزمندگان در کردستان و یاور واقعی محرومان آن سرزمین دانست. او عالمی عامل به دانستهها و وعدههایش بود و صدق کلامش را، با رفتارهای صادقانه حتی در سختترین شرایط با وجود همه محدودیتها امضا میکرد. همیشه بر لبانش تبسم و در قلبش امید به فضل الهی موج میزد و با دو ویژگی اخلاص و توکل، هیچ نیازمند و مراجعهکنندهای را که برای حاجتی و رفع مشکلی به او روی آورده بود، از این دیدار پشیمان نمیکرد. مرحوم حجت الاسلام حیدری در مسئولیتهای مختلف از یک رزمنده ساده تبلیغیـ رزمی گرفته تا نمایندگی امام و رهبری در سپاه کردستان، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی استان کردستان، ریاست بنیاد شهید و دیگر مسئولیتها، برای خودش یک وظیفه مهم را در اولویت قرار داده بود و آن هم، خدمت بیمنت و صادقانه و مخلصانه به مردم و رزمندگان به صورت حداکثری بود. او یک روحانی فاضل با بصیرت به تمام معنا مردمی، مردمدار و مردمیار بود. بارها از نزدیک شاهد صفهای طولانی مردم کرد در شهر سنندج بودم که برای دیدار و ملاقات با ایشان صف کشیده و انتظار دیدارش را داشتند. نه تنها پیشمرگان کرد مسلمان و مردم کرد ساکن شهر سنندج، بلکه از شهرها و روستاهای کردستان برای حل مشکلاتشان به او مراجعه میکردند. وقت گذاشتن برای این دیدارها و با صبر و حوصله گوش دادن به خواستهها، گلایهها و شکوائیههای مراجعان از یکسو و تلاش برای کمک به هر مراجعهکننده و گرهگشایی از مشکلات او از دیگر سو، حاج آقای حیدری را از دیگر مسئولان متمایز کرده بود؛ اما از دیگر امتیازات این عالم وارسته و مهذب شناسایی محرومان و نیازمندان آبرومند در کردستان و به ویژه در شهر سنندج و تلاش مستمر برای رفع نیاز آنان در حد توان بود. وصفش را در این خصوص شنیده بودم که او، با تهیه اقلام مصرفی چون برنج، روغن، گوشت و حبوبات، شخصاً شبانه به خانههای نیازمندان مراجعه و این اقلام را به آنان داده و با همکلام شدن با این قبیل افراد، علاوه بر شنیدن درد و دلها و گلایه، هم به تبلیغ و ارشاد میپردازد و هم برای حل مشکلاتشان اهتمام میورزد. توفیق نصیب شد و در یکی از این شبها، با حاج آقای حیدری همراه شدم و در شهر سنندج به چندین خانواده سر زدیم. رفتار این بسیجی عارف و مجاهد فیسبیلالله با فقرا و محرومان از یکسو، و رفتار مردم با این مرحوم در آن شب از دیگر سو، این حقیقت را آشکار میکرد که حاج آقای حیدری خود را وقف خدمت برای مردم کُرد کرده است.
بدون تردید، این نوع سلوک و منش رفتاری، نقش بیبدیل و مؤثری در خنثیسازی توطئههای ضد انقلاب در کردستان و برقراری امنیت مردمپایه در آن سامان داشت. ای کاش تمامی مسئولان در جمهوری اسلامی، افرادی چون زندهیاد مرحوم حجتالاسلام والمسلمین نورالدین حیدری را الگوی خود در خدمت به مردم قرار دهند.