نزدیک به یک دهه است که نهادهای بینالمللی در کنار کارشناسان و دانشگاهها در خصوص بحران و تنش آبی هشدار میدهند. موضوعی که میتواند باعث ایجاد بحرانهای دیگری، همچون بحران اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی شود، اما آنچنان که شایسته است گوش شنوایی برای این هشدارها وجود نداشته است. شاید بتوان گفت در سالهای اخیر با بروز و ظهور اثرات کم آبی، مقامات و حتی مردم عادی نیز بیش از گذشته در حال لمس آن هستند. طبق گزارش سازمان یونسکو در سال ۲۰۱۲، تنها کمتر از یک درصد کل منابع آب کره زمین شیرین است و حدود ۶۳ درصد از کل منابع آب شیرین به صورت یخ در یخچالهای قطب شمال، قطب جنوب و یخچالهای کوهستانی، خارج از دسترس مستقیم انسان قرار دارد. کشورهای برزیل، روسیه، چین، کانادا، اندونزی، آمریکا، هند، کلمبیا و جمهوری دموکراتیک کنگو، ۶۱ درصدد کل منابع شناخته شده آب شیرین را در اختیار دارند. منطقه غرب آسیا نیز از نظر آب شیرین بسیار فقیر است؛ از این رو طبق پیشبینی کارشناسان جدی بودن بحران آب در خاورمیانه به گونهای است که در ۱۱ سال آینده بسیاری از کشورها قادر نخواهند بود آب مورد نیاز کشاورزی، صنعتی، آشامیدنی و دیگر مصارف خود را تأمین کنند. در وضعیت فعلی نیز بیش از ۲۶ کشور در جهان کمبود آب دارند که ۹ کشور در خاورمیانه قرار دارد. خاورمیانه خانه شش درصد جمعیت جهان است و از سویی تنها یک درصد آب شیرین جهان را در خود جای داده است، به همین دلیل کشورهای این منطقه باید یک تصمیم حیاتی بگیرند تا فاصله بین میزان تقاضا و عرضه منابع آب را کاهش دهند. علاوه بر غرب آسیا، میلیونها نفر از مردم قاره آفریقا نیز با تنش آبی شدیدی مواجه هستند؛ به گونهای که مردم برخی از کشورهای آفریقایی هزینه زیادی برای دسترسی به منابع آب میپردازند. حمل سطلهای آبکثیف آن هم برای ساعتها مانع از کسب درآمد مادران و حضور بچهها در مدرسه میشود. مردم آب کافی برای آبیاری محصولات یا سیراب کردن دامهایشان ندارند و همین موضوع باعث میشود تا استراحت پایان روز برای آنها سخت باشد؛ چرا که میدانند فردا هم اوضاع به همین منوال است. کشورهایی، همچون موزامبیک(52/7 درصد از مردم به خدمات اولیه آب دسترسی ندارند)، نیجر(54/2 درصد از مردم به خدمات اولیه آب دسترسی ندارند)، اتیوپی(60/9 درصد مردم خدمات اولیه آب ندارند)، اوگاندا (61/1 درصد از مردم خدمات اولیه آب ندارند) و... با فقر شدید آبی مواجه هستند که رفته رفته نیز بر تعداد کشورهای دچار تنش آبی افزوده میشود. بنابراین با شدت گرفتن تغییرات اقلیمی و کمبود بارش و تغییر در نحوه استفاده از آب، مشکل دسترسی مردم به آب آشامیدنی سالم در سراسر جهان به ویژه کشورهای آفریقایی تشدید یافته است. متغیرهایی، همچون کمبود منابع آبی، کاهش بارشها، دولتهای ورشکسته و... تأثیر جدی بر دسترسی مردم به آب آشامیدنی سالم دارد؛ اما واقعیت آن است که تغییرات تدریجی، اما پیوسته در وضعیت دمای کره زمین موجب ایجاد اخلال در دسترسی مردم به منابع آب سالم در سراسر عالم شده است. موضوعی که نشان میدهد، بحران آینده، بحران آب خواهد بود و وضعیت جامعه بینالمللی را دچار تغییرات اساسی خواهد کرد. انتظار میرود با ایجاد یک ساختار عدالتمحور، عدالت آبی در دنیا به اجرا گذاشته شود تا شاهد ایجاد بحران در بخشهای مختلف جامعه بینالمللی نباشیم.
* آب، کالای استراتژیک
ایران به عنوان یکی از واحدهای سیاسیـ جغرافیایی منطقه خاورمیانه و با عنایت به موقعیت جغرافیایی و فاصله آن از خط استوا و قطب شمال، به صورت جدی با چالش آب روبهروست. میانگین بارش سالانه در ایران بر اساس آمار بلندمدت حدود 220 میلیمتر بوده که با توجه به تغییرات آبوهوایی در یک دهه گذشته بین 10 تا 15 درصد از میزان آن کاسته شده است.(مصاحبه ستار محمودی، قائم مقام وزیر نیرو، فروردین 1394) این تغییر در میانگین بارش اثر مهمی در کاهش حجم منابع آبی تجدیدپذیر بر جای گذاشته است. از سوی دیگر، افزایش سریع جمعیت، توسعه مناطق شهری و نیاز به آب بیشتر برای تولید فرآوردههای کشاورزی، موجب بهرهبرداری بیشتر از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و غالباً بدون در نظر گرفتن مقتضیات طبیعی و زیستمحیطی و شرایط اجتماعی نو فرهنگی کشور شده، به گونهای که امروز برقراری توازن میان منابع در دسترس و نیازهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی به چالشی جدی و تهدید مخاطرهآمیز برای ملت ایران تبدیل شده است. باید عمیقاً به این نکته توجه و باور داشته باشیم که در کشوری زندگی میکنیم که میانگین بارش آن یک سوم میانگین جهانی و سرانه آب تجدید شونده آن بدون در نظر گرفتن سهم طبیعی، یک چهارم سرانه جهان است. در حال حاضر، ایران در زمینه پر مصرفترین جوامع جهان در بخش کشاورزی است و با ادامه چنین روندی دستیابی به توسعه پایدار بسیار سخت، اگر نگوییم ناممکن، خواهد بود. تولید کمتر از یک کیلومتر فرآوردههای کشاورزی به ازای یک متر مکعب آب و سرانه مصرف خانگی 265 لیتر در شبانهروز در شهرها، نشانه بارزی از رعایت نکردن الگوی بهینه مصرف آب در ایران است.(روزنامه ایران، ویژه آب و برق، آذرماه 1388، صحفه 16) در کنار مصرف بالاتر از میانگین جهانی که به معنای هدررفت منابع گرانبهای آب است، استخراج و مصرف یک چهارم از منبع استراتژیک آبهای زیرزمینی تجدیدناپذیر کشور(بیلان منفی مصرف آبهای زیرزمینی) ایران را وارد مرحله تنش کمآبی و عبور وضعیت منابع آب کشور از خط قرمز کرده است.
میانگین حجم آب تجدیدپذیر کشور حدود 120 میلیارد مترمکعب در سال است که در حال حاضر با توجه به کاهش میانگین بارش سالانه، این رقم احتمالاً به 80 میلیارد متر مکعب کاهش یافته است. با توجه به جمعیت کشور که حدود 80 میلیون نفر است، سرانه آب هر ایرانی، بدون در نظر گرفتن سهم طبیعت و شاخصهای سازمان ملل متحده، حدود 1200 متر مکعب در سال است که در مقایسه با 7500 متر مکعب میانگین جهانی رقم بسیار پایینی به شمار میرود. برآورد میشود این رقم در سال 1404 شمسی(2025 میلادی)، که سال پایان سند چشمانداز توسعه 20 ساله جمهوری اسلامی ایران است، به رقم 800 متر مکعب در سال کاهش خواهد یافت.(نامی محمدحسین؛ جغرافیای سیاسیی آبهای فرامرزی ایران(رودخانهها)، 1390؛ ص93) بنابراین کاملاً صحیح است اگر گفته شود که در حال حاضر باید آب را در ایران کالایی اقتصادی، استراتژیکی و امنیتی دانست.
* رودهای وارداتی
خشکسالی جهانی و زنگ هشدار خشک شدن رودخانههای فرامرزی
با بررسی اسناد و مدارک موجود و مقایسه آنها با تعریف بینالمللی از آبراههای بینالمللی، از میان حدود 5 هزار رودخانه جاری در داخل و اطراف کشور، 17 رودخانه، فرامرزی (ورودی و خروجی) به شمار میآیند. برخی از این رودخانهها به طور مستقیم وارد قلمرو کشور همسایه میشوند، اما بیشتر آنها در مسیر خروج از قلمرو یا ورود به قلمرو ایران بخشی از نوار مرزی را هم تشکیل میدهند. طول مرزهای بینالمللی کشور در امتداد رودهای فرامرزی 1830 کیلومتر محاسبه شده است. طولانیترین مرز رودخانهای در امتداد رود ارس به طول 475 کیلومتر و کوتاهترین آن مرز رودخانهای در امتداد رود دویرج در مرز ایران و عراق به طول 5/2 کیلومتر است. مدیریت آبهای رودخانه با توجه به تبخیر آن یک ضرورت اساسی است که این موضوع باید با همکاری کشورهای مرتبط با آن رودخانه صورت گیرد. بنابراین، رویکرد تک محوری به هیچ وجه در حل بحران آبی کمککننده نخواهد بود.
1- رودخانههای فرامرزی میان ایران و افغانستان: مهمترین رودخانههای فرامرزی میان ایران و افغانستان، هریرود و هیرمند هستند. رود هیرمند پس از رسیدن به منطقه سیستان، 18 کیلومتر از مرز ایران و افغانستان را تشکیل داده و سرانجام به دریاچه هامون میریزد و رود هریرود نیز پس از رسیدن به مرز ایران 125 کیلومتر از مرز مشترک دو کشور را تشکیل داده و پس از آن در امتداد مرز ایران و ترکمنستان در بیابان قرهقوم فرو میرود.
2- رودخانههای فرامرزی میان ایران و ترکمنستان: موقعیت ویژه مرزهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان و توپوگرافی خاص موجب شده هیچ رودخانهای از ترکمنستان وارد خاک ایران نشود؛ بلکه تمام رودخانههای کوچک از خاک ایران سرچشمه گرفته و به سوی ترکمنستان و جلگه ترکستان جاری میشوند. در این میان رود سومبار به عنوان یکی از شاخصههای رودخانه اترک یک استثناست. از هریرود مرز ایران و ترکمنستان در شرق تا اترک، روخانههای کوچکی از کوههای کپه داغ واقع در شمال خراسان رضوی و شمالی سرچشمه میگیرند که عبارتند از: رودخانه خور، رودخانه قره تیکان، رودخانه کلات چای، رودخانه قرسو، رودخانه ارچنگان، رودخانه لاین، رودخانه زنگانلو، رودخانه درونگر، رودخانه فیروزه و رودخانه سومبار. رودخانههای فوق در مقایسه با هیرمند، هریرود، ارس و اروندرود نهر کوچکی به شمار میروند که متوسط هیچ کدام به یک متر مکعب در ثانیه هم نمیرسد. با این حال، در منطقه خشکی چون خاورمیانه و ایران باید برای یک قطره آب هم برنامه داشت.(محمدحسین پاپلییزدی و فاطمه وثوقی، نگاهی به دیپلماسی آب ایران: هیدروژپلتیک، 1390؛ ص 132) اترک پس از هریرود مهمترین رود فرامرزی میان ایران و ترکمنستان است. طول اترک از سرچشمه تا مصب 670 کیلومتر محاسبه شده است (در برخی منابع طول آن تا 715 کیلومتر نیز ذکر شده). این رود از ناحیه چات مرز مشترک ایران و ترکمنستان را به طول 195 کیلومتر تشکیل میدهد.
3- رودخانههای فرامرزی میان ایران و آذربایجان و ارمنستان: ارس چهارمین رودخانه عمده فرامرزی ایران است که در شمال غربی ایران جاری بوده و مرزهای بینالمللی اصلی جمهوری اسلامی ایران برای جمهوری آذربایجان و ارمنستان در امتداد آن واقع شده است. رودخانه ارس نقش مهمی در حیات اقتصادی و به ویژه کشاورزی پیرامون خود ایفا میکند. شاخه اصلی ارس در ترکیه و از کوه بین گل (هزار برکه) به ارتفاع 3125 متر سرچشمه میگیرد. این کوه در جنوب ارزروم و در نزدیکی سرچشمه رودخانه فرات واقع است. رود ارس پس از طی یک مسیر پرپیچ و خم در قلمرو ترکیه وارد دشت ایروان در جمهوری ارمنستان میشود. شاخه دیگر ارس از کوه واردینسکی در قفقاز سرچشمه میگیرد. این دو شاخه در مکانی معروف به زنگنه در منتهیالیه شمال غربی ایران به هم میپیوندند. این نقطه در مرز مشترک ایران، ارمنستان و جمهوری آذربایجان واقع است. از آن پس از پیوستن آرپاچای، رودخانه ارس مرز مشترک جمهوری اسلامی ایران، ارمنستان و جمهوری آذربایجان را تا محلی به نام بهرام تپه به طول 475 کیلومتر تشکیل میدهد.
4- رودخانههای فرامرزی میان ایران و عراق(حوضه دجله و فرات): رودخانههای فرامرزی با کشور عراق بخشی از حوضه بزرگ دجله و فرات و حوضه آبریز خلیجفارس است که کشورهای ترکیه، عراق، سوریه و ایران را شامل میشود. تمامی رودخانههای فرامرزی ایران در غرب و جنوب غربی به استثناء کارون، بخشی از حوضه رود بزرگ دجله به شمار میروند؛ به گونهای که 21/7 درصد از حجم آب رودخانه دجله از طریق رودخانههای فرامرزی ایران تأمین میشود. رود کارون آب خود را به اروندرود تخلیه میکند و خود از به هم پیوستن دجله و فرات تشکیل میشود، رود کارون را هم میتوان بخشی از آن حوضه به شمار آورد. کل طول خط مرزی ایران و عراق 1609 کیلومتر است که از این مقدار، 1258 کیلومتر مرز خشکی و 351 کیلومتر مرز آبی در امتداد رودخانههای مشترک را در بر میگیرد. مرز ایران و عراق از دالامپرداغ نقطه مرزی مشترک ایران، ترکیه و عراق در شمال تا فاو در دهانه اروندرود در خلیجفارس تماماً در دامنههای غربی رشته کوه زاگرس امتداد یافته است. با توجه به وضعیت توپوگرافیکی منطقهای که خط مرزی در آن امتداد دارد، تقریباً کل آبهای جاری از خط رأس ارتفاعات زاگرس به سمت غرب جریان یافته و وارد خاک عراق میشود. بر این اساس، ایران به واسطه موقعیت جغرافیایی نسبت به عراق هیدروهژمون (بالادست) بوده و سالانه حدود 7 میلیارد مترمکعب آب از طریق رودخانههای مرزی وارد عراق میشود. البته موقعیت هیدروهژمون (بالادست) ایران به دلیل واقع شدن باتلاق هورالعظیم و هورالهویزه در غرب خوزستان و عبور خط مرزی از خط تالوگ در اروندرود به موقعیت پاییندستی تبدیل میشود.
4- رودخانههای فرمرزی میان ایران و ترکیه: عمدهترین مناقشاتی که ممکن است در آینده رابطه ایران و ترکیه را تحت تأثیر قرار دهد، مربوط به سه رود فرامرزی است: دجله، فرات و ارس. اگرچه بیش از ایران، عراق و سوریه تحت تأثیرات اعمال ترکیه هستند؛ اما ایران را نیز به عنوان سومین کشور درگیرکننده تحت تأثیر خود قرار داده است. در حال حاضر، منشأ اصلی اختلاف بین کشورهای درگیر مسئله رودخانه دجله و فرات که به ایران نیز مربوط است، طرح گاپ است.
بهره سخن
آب به عنوان یک حربه و عامل مسئلهساز مطرح بوده است. بارش کم و نامنظم، سرچشمه گرفتن رودهای بزرگ از ارتفاعات جنوب و شرقی ترکیه، تنوع نژادها و قومیتها و وجود مرزهای نامشخص بر تنشهای منطقه خاورمیانه میافزاید. از سوی دیگر بنا به گفته توماس تاف، مدیر طرحهای آبی خاورمیانه در آمریکا، افزایش جمعیت و حساسیت بحران کمآبی در خاورمیانه به حدی است که در بیست سال آینده، این منطقه از تأمین آب مورد نیاز کشاورزی و صنعتی و آشامیدنی خود ناتوان خواهد بود. بر همین اساس مدتهاست که امنیت آبها در زمره امنیت کشورهای خاورمیانه درآمده است.شدت بحران کمآبی منافع قدرتهای جهانی در منطقه را نیز به مخاطره انداخته است تا جایی که ایالات متحده آمریکا در طول چندین دهه تلاش در حفظ سلطه سیاسیـ اقتصادی خود بر خاورمیانه امکانات علمیـ دانشگاهی خود را در مورد مسائل آبی منطقه به کار گرفته است. از مدتها پیش وزارت خارجه آمریکا و به ویژه اداره خاور نزدیک و جنوب آسیا و نیز سفارتخانههای این کشور در امان و تلآویو از نزدیک مسائل مربوط به آب را تعقیب میکنند.
همچنین اداره امور اقیانوسها، محیط زیست بینالمللی و علمیOES) ) هماهنگکننده فعالیت دولت آمریکا در امور محیط زیست بینالمللی توجه خاصی به مسائل آبی این منطقه دارد. بر همگان واجب است با در نظر گرفتن وضعیت آبی کشور و منطقه برای مدیریت صحیح در جهت تأمین و مصرف آب همت جهادگونه داشته باشند. اسراف یا هدر رفتن حتی یک قطره آب در وضعیت کنونی، گناه نابخشودنی است و باید برای آبهای فرامرزی نیز یک چارچوب بهینه تهیه شود و با دیپلماسی و هیدروپلتیک اجازه ایجاد بحران در راستای تنش آبی بین کشورهای منطقه داده نشود. مدیریت شرایط موجود میتواند سبب ایجاد اتحادیه آب در منطقه شود تا بحران آبی مدیریت شود و در راستای تقسیم عدالت در حوزه آب، شرایط موجود با کمترین هزینه سپری شود.