از جمله مباحثی که در تحلیل جامعه ایران و چرایی توسعهنیافتگی و برخی ویژگیهای آن مطرح میشود، بحث «جامعه کوتاهمدت» است. به زبان ساده، مفهوم یا نظریه جامعه کوتاهمدت بر این امر دلالت دارد که جامعه ایرانی، افقمند نیست و در مواجهه با مسائل و موضوعات مختلف، بیشتر به وضع موجود و وضعیت روزمره توجه دارد تا به آینده و افقهای پیشرو. براین اساس، این جامعه در زندگی روزمره خود به تبعات اقداماتش چندان نمیاندیشد و مهمترین امر برای آن، تأمین ملزومات و مایحتاج زمان حاضر است.
مبتنی بر این ویژگی، در این جامعه، با بحرانها هم به صورت کوتاهمدت مواجهه صورت میگیرد. برآیند این وضعیت، از بین رفتن امکان توسعه پایدار است؛ به این معنا که در اینگونه جوامع، چون افقمندی ضعیف است و به تبعات اقدامات توجه چندانی نمیشود، در نهایت منابع مختلف و محیط زیست مورد بهرهبرداری بیضابطه قرار میگیرد که نتیجه آن، رخ دادن بحرانهای زیستمحیطی است.
در همین راستا باید اشاره کرد که حاکمیت ذهنیت کوتاهمدت سبب شده است، این تصور شکل بگیرد که ایران از طریق ارتباط با کشورهای توسعهیافته نیز به راحتی و در اندک زمانی میتواند به توسعه برسد یا اینکه وقتی درباره توسعه و پیشرفت بحث میشود، به دلیل کوتاهمدتنگری، عمدتاً از این نکته مهم غفلت میشود که کشورهای دیگر، اولاً با مصائب فراوان و زحمتهای مکرر(کار مداوم و پرزحمت) و ثانیاً در یک بازه بلندمدت به توسعه رسیدهاند.
در واقع، کوتاهمدتنگری سبب شده است میوه توسعه را ببینیم و خواهان آن باشیم، اما به ریشهها و بنیانهای آن، که زحمت، تلاش، مجاهدت و البته تداوم است، بیتوجه باشیم.
کوتاهمدتی در تنش آبی
باتوجه به آنچه گفته شد، تنشهای آبی اخیر در اصفهان و برخی نقاط دیگر کشور، اگرچه معلول عوامل گوناگونی چون کمبود بارش، توسعه نامناسب صنایع در نقاط مختلف کشور؛ به معنای رعایت نکردن پایش سرزمینی در احداث و توسعه صنایع در کشور و... است، اما در اصل و اساس میتواند در کوتاهمدتی و نداشتن افقمندی در تصمیمگیریها و بهرهبرداری از منابع آبی کشور ریشه داشته باشد. در ارتباط با مسئله آب در حوضه آبریز زایندهرود، این کوتاهمدتی حداقل دو وجه یا بُعد مهم دارد:
1ـ کوتاهمدتی در سیاستگذاریِ توسعه صنعتی: براین اساس، صنایع آببر در نقاطی احداث شدهاند که اتفاقاً به لحاظ داشتن منابع آبی، جزء نقاط کمآب و فقیر به شمار میآیند. برای نمونه، میتوان به احداث صنایع فولاد در اصفهان یا صنایع کاشی و سرامیک در یزد اشاره کرد. البته اگر عوامل و دستاندرکاران این اقدامات به اثرات و پیامدهای دخالتهای غیرکارشناسی خود در این حوزه دقت میکردند و متوجه میشدند که احداث صنایع آببر در نقاط کویری کشور چه تبعات زیستمحیطی در پی خواهد داشت، به اینگونه اقدامات دست نمیزدند. با این حال، چرا با وجود تبعات داشتن، این اقدامات صورت گرفته است؟ دلیل این موضوع این است که در نگاه دستگاههای تصمیمگیر و تصمیمساز افقمندی ضعیف است و آنها به جای درک همهجانبه و جامع مسائل و موضوعات و پیامدهای آنها، بیشتر ترجیح میدهند به صورت پانسمانی، مُسکنی و آرامبخشی با مسائل مواجه شوند.
2ـ کوتاهمدتی در بهرهبرداری از منابع: متأثر از ویژگیهای کوتاهمدتنگری که اتفاقاً در جامعه هم تعمیم و تعمیق یافته است، در ذهنیت عامه اساساً توجه چندانی به پیامدهای رفتارها وجود ندارد. برای نمونه، در ایران که حدود 85 میلیون نفر جمعیت دارد، به اندازه چین که حدود یک میلیارد و 200 میلیون نفر جمعیت دارد، گاز خانگی مصرف میشود. امسال شدت مصرف گاز در کشور به حدی بالاست که از هماکنون هشدارها نسبت به قطع گاز در زمستان شروع شده است. این در حالی است که با اندکی صرفهجویی یا بهرهبرداری بهینه از این نعمت خداداد میتوان مانع از قطع گاز در روزهای آتی شد، اما به نظر میرسد این هشدارها چندان تأثیری ندارد. یا اینکه در فصل تابستان، به دلیل کمبود برق، پیوسته مسئولان خواهش میکردند که اگر در هر خانهای یک لامپ اضافی خاموش شود، ما مجبور نمیشویم برق مصرفی خانوادهها را قطع کنیم. با وجود این، به دلایلی و از جمله بیتوجهی به صرفهجویی حداقلی در مصرف برق، دیدیم که تابستان امسال، از سر ناچاری، برق مناطق مختلف کشور قطع میشد.
رشد مصرفگرایی و تجربه لذت مصرف اگرچه به اقتضای توسعه سطح رفاه در کشور طبیعی به نظر میرسد، اما وقتی مواجهه با آن به صورت کوتاهمدت باشد، قابلکنترل نیست، به گونهای که برای جبران کمبود برق مجبوریم برق را قطع کنیم؛ یعنی حتی در شرایط حاد هم مصرفکننده توجهی به پیامدهای رفتارهای مصرفیاش ندارد؛ پیامدهایی که هماکنون بروز و ظهور یافته و در حال دست و پنجه نرم کردن با آنها هستم.
در ارتباط با مسئله آب در حوضه آبریز زایندهرود این کوتاهمدتی در بهرهبرداری از منابع نیز به گونه دیگری به چشم میخورد، به گونهای که با وجود هشدارهای مسئولان مبنی بر کشت نکردن محصولات آببری چون برنج، اما متأسفانه بررسی الگوی کشت در این حوضه آبریز نشان میدهد کشت برنج جزء کشتهای پرطرفدار در این حوضه است. این در حالی است که فارغ از کمبود بارشهای سال گذشته، اساساً این حوضه جزء حوضههای پربارش نیست و کشت برنج در آن، تناسبی با وضعیت منابع آبیاش ندارد. به نظر میرسد، حاکمیت کوتاهمدتی و عدمافقنگری در این حوزه نیز در وقوع بحران بیتأثیر نیست؛ به این ترتیب فلان شهروند میخواهد از منابع آب بهرهبرداری کند(آن هم به هر نحوی که مایل است)، اما توجه نمیکند که شیوه بهرهبرداری وی از منابع، به از بین رفتن آن منابع در بلندمدت منجر میشود و او در آینده دیگر نمیتواند از آنها استفاده کند.
با توجه به آنچه گفته شد، کوتاهمدتنگری در مواجهه با مسائل و موضوعات مختلف، یک مسئله ذهنی و فرهنگی است که به درجههای مختلف نزد افراد، شهروندان و مسئولان مختلف وجود دارد. با این حال، این رسالت نخبگان و مسئولان است تا در افقی میانمدت، با آگاهیبخشی به جامعه نسبت به بحرانهای زیستمحیطی، بهرهبرداری بیرویه از منابع کشور را کنترل کنند. در عین حال، با گفتمانسازی باید تلاش شود تا در هرگونه اقدام عمرانی و غیرعمرانی، اعم از صنعتی، کشاورزی و...، به آمایش سرزمینی و پیوستهای زیستمحیطی توجه کافی و وافی صورت گیرد؛ زیرا در صورت بیتوجهی به این موضوع مهم، امکان زیست پایدار در معرض تهدید قرار میگیرد.