اما آیا روسیه به اوکراین حمله خواهد کرد؟ شاید در نگاه اول، پاسخ به این سؤال با توجه به قرائن موجود مثبت به نظر برسد، اما آنچه در عالم واقع اتفاق میافتد اینطور نیست. تحلیل اوضاع کنونی جهان نیز حکایت از آن دارد که احتمال رویارویی بزرگ نظامی در منطقه بسیار ضعیف است.
این موضوع بیشتر به کاهش اهمیت ژئوپلیتیک اوکراین بازمیگردد. به این معنا که دستیابی به مواضع ژئوپلیتیک معمولاً انگیزه اصلی رقابت بین قدرتهای بزرگ جهانی بوده است. در حالی که اوکراین موقعیت ویژه گذشته خود را ندارد و اهمیت ژئوپلیتیک این کشور برای مسکو از زمان الحاق کریمه به روسیه و تکمیل خط لوله انتقال گاز به اروپا موسوم به «نورد استریم- دو» به حداقل رسیده است.
گذشته از آن، مناطق شرقی اوکراین تحت کنترل جداییطلبان مورد حمایت روسیه قرار دارد، لذا روسها قاعدتاً نباید انگیزهای برای حمله به اوکراین داشته باشند. حال سؤال اینجاست که ماهیت تنش پیرامون اوکراین در چیست؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که غرب هم علاقهمند است از طریق ایجاد جنگ تمامعیار، مسکو را در زمین اوکراین زمینگیر کند. لذا به تله انداختن روسیه یک سناریوی ایدهآل برای غرب خواهد بود.
واقعیت این است که امروزه ارتش اوکراین به امکانات مدرن روز همچون پهپادهای تهاجمی بایراکتار تجهیز و از آموزشهای رزمی کارآمد بهرهمند شده است که وضع متفاوتی در مقایسه با دوره اشغال کریمه دارد. در کنار این عامل، وجود یک دولت کاملاً غربگرا و حمایت اروپا از این دولت بر اعتماد به نفس دولت زلینسکی افزوده است. این مؤلفهها باعث شده انگیزه کییف برای بازگرداندن دونباس به ترکیب اوکراین و اعمال حاکمیت این دولت بر شرق کشور دوچندان شود.
درمورد اشتیاق غرب به وقوع حمله بزرگ روسیه علیه اوکراین نیز باید گفت که درگیری نظامی آشکار و همهجانبه روسیه با اوکراین میتواند به عامل اتحاد برای اردوگاه متزلزل غرب تبدیل شود. چرا که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو مدتهاست از تضادهای درونی رنج میبرد و فلسفه وجودی آن بهویژه پس از خروج نیروها از افغانستان دوباره زیر سؤال رفته است. طرح گاه و بیگاه ارتش واحد اروپایی و توقعات امریکا درباره لزوم انجام تعهدات مالی کشورهای اروپایی در قبال این پیمان نظامی از جمله مسائلی است که همکاری بین اعضا و گسترش آن به سمت شرق یا اجرای مأموریتهای جدید را با هالهای از ابهام مواجه میکند. لذا تحرکات غرب از این منظر قابل فهم خواهد بود. پس در صورت وقوع جنگ، امنیت اروپا-آتلانتیک در اولویت قرار خواهد گرفت و اعضای ناتو ولو به شکل موقت اختلافات و تضادهای داخلی خود را کنار خواهند گذاشت.
با این حال و فارغ از این مؤلفهها بسیار بعید است که روسیه تمایلی به حمله نظامی علیه اوکراین داشته باشد و گسیل نیرو به مرزهای مشترک با اوکراین صرفاً جنبه بازدارندگی دارد تا دولت زلینسکی را از اجرای تصمیم خود در خصوص منطقه جداییطلب دونباس منصرف کند. زیرا سرنوشت روستبارهای این منطقه خط قرمز مسکو به حساب میآید و در صورت تهاجم نظامی ارتش اوکراین به دونباس، روسیه بیدرنگ به دفاع از آنها برخواهد خاست و چه بسا در مرحله بعد اقدام به برگزاری همهپرسی در آن منطقه بکند و با استناد به اصل «حق تعیین سرنوشت» مورد پذیرش غرب – همانند آنچه در مورد کوزوو اتفاق افتاد – ابتدا شرق اوکراین را مستقل کند و سپس با مراجعه به آرای مردم دونباس در پی الحاق این منطقه به خاک خود باشد.
در آن صورت امکان مداخله نظامی غرب در مسأله اوکراین وجود نخواهد داشت و کشورهای ناتو حداکثر در حد کمکهای لجستیکی به یاری اوکراین خواهند شتافت. البته کرملین از هماکنون غرب را از ارسال تجهیزات تهاجمی به اوکراین برحذر داشته و عضویت این کشور در ناتو را خط قرمز خود اعلام کرده است.
با توجه به این متغیرها تصور نمیشود که حمله نظامی تمامعیار از جانب روسیه به اوکراین اتفاق بیفتد؛ اما جنگ سرد و تنشهای دائمی بین روسیه و غرب بر سر اوکراین ادامه خواهد یافت.
قهرمان نورانی درآباد/ کارشناس ارشد مسائل اوراسیا