حاج قاسم سلیمانی در عین اینکه از جنس مردم و برای مردم بود، با اقتدار و صلابت بود؛ سرداری که خواب از چشم دشمن بیگانه و هتاک اهل بیت(ع) ربوده بود و تا زمانی که بود، دشمن خواب راحت نداشت؛ اما در دی ماه سال 1398 دشمن که جرئت رویارویی با این شیر بیشه را نداشت، با کمک پهپاد حاج قاسم و یارانش را مورد اصابت گلوله قرار داد و به شهادت رساند. دشمن به خیال خام خود حاج قاسم را به شهادت رساند، اما خبر نداشت که مکتب و راه این شهید همچون مدرسهای درسآموز برای همیشه تاریخ باقی میماند. ضرورت تبیین این مکتب برای آیندگان و حاضران امری است که رهبر معظم انقلاب هم بر آن تأکید دارند. در همین زمینه «صبح صادق» با سردار «رسول سناییراد»، معاون سیاسی دفتر عقیدتیـ سیاسی فرماندهی معظم کل قوا گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانیم.
چرا مکتب حاج قاسم یکی از ضروریات امروز کشور چه در عرصه سیاست و چه در عرصه اجرا و عمل عنوان میشود؟
مکتب شهید سلیمانی نشان میدهد، این فرمانده و سردار بزرگ اسلام در سطحی بود که امروز میتواند سرمشق و الگوی راه کسانی قرار بگیرد که میخواهند عزت و اقتدار را برای کشور و نظام اسلامیشان کسب کنند. شهید سلیمانی و مکتب حاج قاسم الگویی است که در عرصههای گوناگون موفق بود؛ حاج قاسم در قامت فرماندهی نیروی قدس توانست به نیروهای مقاومت گستره، عمق و استحکام بدهد؛ به گونهای که مقاومت را امروز از سطح دفاعی به سطح بازدارندگی ارتقا دهد.
در جبهه مقاومت هم حاج قاسم فرمانده بزرگی بود که توانست موفقیتهای بزرگی حاصل کند. اگر امروز حزبالله و حماس میتوانند در مقابل تهاجم صهیونیستها دفاع کنند و توان امروزشان مانع از دست زدن صهیونیستها به اقدامات احمقانه میشود، در نتیجه اقدامات شهید سلیمانی است که توانست با فرماندهی خودش چنین سطحی از قدرت را برای مقاومت فراهم کند.
حاج قاسم در عین اینکه مرد میدان بود، میتوانست هم پشتیبان دیپلماسی باشد و هم در عرصه دیپلماسی ایفای نقش کند. اگر تعارف را با خودمان کنار بگذاریم، باید اذعان کنیم امروز انباشت برخی از مشکلات به دلیل برخی ناکارآمدیها و سوءمدیریتهاست؛ اما اگر مدیری لایق همچون شهید سلیمانی در عرصهای حضور داشته باشد، شاهد درخشش در آن عرصه خواهیم بود. هماکنون ما در عرصههایی شاهد گلهمندی مردم هستیم و این به نوع مدیریتها برمیگردد. مکتب حاج قاسم از ضروریات امروز کشور است؛ چرا که اگر بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم و در تبیین این مکتب و معرفی دقیق و شفاف شهید سلیمانی بکوشیم، میتواند در عین تزریق امید به جامعه و مردم انگیزهای هم در بخشهای مدیریتی برای حل مشکلات پدید بیاید.
فکر میکنید مکتب حاج قاسم سلیمانی چطور باید الگوی راه مدیران و مسئولان کشور باشد؟
واقعیت این است که وقتی رهبر معظم انقلاب از شهید سلیمانی و مکتب حاج قاسم تجلیل میکنند و میفرمایند زمانی که حاج قاسم زنده بود، به من گزارش میداد و از کارهایش تجلیل میکردم و امروز در برابر او تعظیم میکنم، نشان میدهد که ما امروز نوعی الگوی مدیریتی داریم که میتواند برای ما توفیقات بزرگی را رقم بزند. اما در پاسخ به این پرسش که چگونه مسئولان از این الگو دنبالهروی کنند، باید گفت که به نظر میرسد در انتصابات مدیران و مسئولان باید شاخصههایی را در نظر بگیریم که در مکتب شهید سلیمانی مورد توجه بوده است؛ چرا که در عرصههایی که رهبر معظم انقلاب فرمانی را صادر کردند و این فرمان محقق شده، همان عرصهای بوده که شهید سلیمانی آن را دنبال کردهاند و این به ویژگیهای شهید سلیمانی برمیگردد و آنچه امروز به آن مکتب شهید سلیمانی میگوییم. لذا به نظر میرسد باید در انتصابات به شاخصههای مکتب حاج قاسم توجه شود و مردانی از جنس شهید سلیمانی به کارهای بزرگ گمارده شوند؛ همانگونه که در سیستمهای تشویقی و سازوکارهای تشویقی باید این شاخصهها گنجانده شوند تا زمینه پیادهسازی عملی این مکتب در عرصه راهبردی فراهم شود.
یکی از ویژگیهای حاجقاسم مهربانی از موضع قدرت بود؛ این ویژگی را چطور میتوانیم در عصر حاضر تبیین کنیم؟
شهید سلیمانی شاگرد برجسته مکتب اسلام و اهل بیت(ع) بود و این ویژگی را شما هم در سیره نبیاسلام و هم در ائمه اطهار میبینید؛ شهید سلیمانی هم چنین ویژگیای داشت. بنابراین اگر الگوی حاج قاسم و دنبالهروی از مکتب وی باب شود، باز هم میتوانیم شاهد تکرار این ویژگی نزد دیگران باشیم. شهید سلیمانی در جلسه روضهای که در سالگرد شهادت حضرت زهرا(س) برگزار میکرد، در عین حال که در اوج اقتدار بود، دست به سینه به دیگران خوشآمد میگفت و نسبت به زیر دستان بسیار مهربان بود. امروز اگر این خصلت و روحیه دینی را شایسته بداریم و برای آن ارج و منزلت قائل باشیم، باید برای پیادهسازی آن در جامعه تلاش کنیم. اگر فرد تواضع دینی و اخلاقی را درونی کرده باشد، مسلماً میتواند در جایی مهربان و در جای دیگر مقتدر باشد، همانگونه که حضرت امام(ره) مقتدرترین رهبر اسلامی بود، اما در بزنگاههایی ما لطافتهای روحی و مهربانی ایشان را هم شاهد بودیم؛ چرا که ایشان میتواند «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم» باشد. اگر تربیت دینی را تقویت کنیم و این آموزههای مکتبی را به عرصه مدیریت و فرماندهی بکشانیم، چنین خصلتی که برآمده از آموزههای دینی و ملی ماست، میتواند ترویج و گسترش پیدا کند.