پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی مهمترین صفتی که از سوی رهبر معظم انقلاب به سردار دلها داده شد، عنوان «مکتب» بود. رهبری فرمودند: «... ما به حاجقاسم سلیمانیـ شهید عزیزـ و به ابومهدیـ شهید عزیزـ به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به آنها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درسآموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد.»
( 27 دی ماه 1398)
ضروری است که گزاره مکتب با توجه به اهمیت آن تبیین شود و به آن به منزله یک الگو در جامعه نگاه شود؛ از این رو میتوان ویژگی مکتب سلیمانی را چنین برشمرد: ۱ـ معنویتگرایی، 2ـ تربیت حقیقی در مکتب اسلام و امام خمینی(ره)، 3ـ مجاهدت دائمی، 4ـ اخلاص و اهل تظاهر و ریا نبودن، 5 ـ انقلابیگری با پرهیز کامل از حزبگرایی و جناحگرایی، 6ـ شجاعت و تدبیر توأمان، 7ـ حساسیت شدید به حدود شرعی حتی در میدان جنگ، 8ـ عشق همیشگی به شهادت، 9ـ تعهد و ایمان، 10ـ روحیه مقاومت، 11ـ فداکاری و نوعدوستی، 12ـ استکبارستیزی و... .
در واقع مجموعه خصوصیات و شاخصهای مطرح شده، به تعبیر رهبر معظم انقلاب شهید قاسم سلیمانی را «تبلور ارزشهای فرهنگی ایرانی و ایران» و «قهرمان امّت اسلامی»کرده بود.
با در نظر گرفتن شاخصهای مطرح شده در مکتب حاج قاسم، به نظر میرسد الگوبرداری از مکتب سلیمانی ضرورت امروز کشور است و از آن میتوان به مثابه الگوی عملی بخشهای مدیریتی و اجرایی کشور بهره برد.
تبعیتپذیری محض سردار سلیمانی از ولایت فقیه در همه شرایط، اهمیت ولی فقیه در مکتب سردار سلیمانی میرساند. بنابراین، یکی از عوامل موفقیت وی را میتوان در ولایتپذیری وی جستوجو کرد؛ موضوعی که نشان میدهد موفقیت جامعه اسلامی منوط به همین خصوصیت بارز وی است.
نظام اسلامی باید با تأسی از مکتب سلیمانی اولاً دشمن را بشناسد و در شناخت دشمن از طریق مکتب سلیمانی هیچگاه اشتباه نکند. ثانیاً با در نظر گرفتن حاج قاسم نقشه دشمن را هم خواهد دانست و اینکه دشمن چکار دارد میکند، چکار میخواهد بکند؟ نقشه دشمن این است که جوانان ما را، مردم ما را در بخشهای گوناگون دچار خلل در عزم و اراده کند؛ نقشه اساسی دشمن این است؛ تردیدافکنی در ایمان مردم و در عزم راسخ مردم ایجاد کند.
در واقع دو کلیدواژه تردیدافکنی در ایمان و غیرت دینی مردم آن چیزی است که دشمن دنبال آن است. ثالثاً با دانستن نقشه دشمن، شیوه مقابله با نقشه دشمن را باید از مکتب سلیمانی یاد بگیریم. مردم بایستی هم دشمن را بشناسند، هم شیوههای کاری دشمن را بدانند، هم باید نحوه مقابله با این شیوهها را بدانند؛ این کار صاحبان فکر با در نظر گرفتن ابعاد مختلف سردار دلها، باید شیوه مقابله با دشمن را در جامعه تبیین کنند که این موضع در هم بعد نظامی و هم در بعد فرهنگی و سیاسی صورت بگیرد.