6 فرودین ماه سال 1368، امام خمینی در نامهای که قریب ده سال بعد و پس از سخنرانی جنجالی مرحوم منتظری در 13 رجب سال 76، از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) بصورت علنی منتشر شد، آیتالله منتظری را از قائم مقامی رهبری عزل کرد؛ اقدامی که اگر در زمان حیات امام راحل انجام نمیشد، ممکن بود آینده انقلاب را با خطر جدی از جریان نفوذ روبهرو کند.
آیتالله محمد ریشهری که دوم فروردینماه سال جاری دعوت حق را لبیک گفت، از جمله افرادی بود که از نزدیک در ماجرای عزل قائم مقامی رهبری دخیل بود چراکه اقدام وی در کشف توطئه باند مهدی هاشمی و حمایتهای آیتالله منتظری از جنایات این باند، در فاصلهگیری مرحوم منتظری از نظام و ارزشهای انقلاب موثر بود.
مرحوم ریشهری اگرچه در حوزه علمیه از جایگاه ممتازی برخوردار بود و بعد از اتمام فعالیت در وزارت اطلاعات به قم رفته و با افتتاح مرکز دارالحدیث به خدمات حوزوی اشتغال داشت، اما از آنجاکه در ماجرای عزل آیتالله منتظری از قائم مقامی رهبری و همچنین پرونده مهدی هاشمی معدوم از نزدیک در جریان امور قرار داشت، برای خویش رسالتی برشمرد و آن هم تبیین تاریخ آن برهه از انقلاب بود.
برخلاف برخی رجال سیاسی که به بهانههای مختلف از بازگویی تاریخ اِبا دارند و گاه با سینهای مملو از ناگفتهها از دیار باقی رخت برمیبندند، یکی از شخصیتهای انقلاب که شخصا برای تاریخ شفاهی ایران اهمیت قائل شده و خاطرات خود را منتشر کرده، آیتالله محمدمحمدی ریشهری است. از آن مرحوم تاکنون در ارتباط با سالهای پایانی حیات امام راحل و ماجرای آیتالله منتظری سه کتاب منتشر شده است:
_ سنجه انصاف (بررسی برههای حساس از تاریخ رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران) که تکمیل کتابی از ریشهری با عنوان خاطرات سیاسی است.
_ دوره 5جلدی خاطرهها که علاوه بر ماجرای عزل مرحوم منتظری، حاوی ناگفتهها و اطلاعات مهمی از وی در دوران تصدی مسئولیتهای حساسی همچون وزارت اطلاعات و سرپرستی امور حج است.
_ کتاب «روشنبینی امامخمینی در نامه 6/1/1368» که جدیدترین اثر از آقای ریشهری است که البته تفاوتی عمده با دو کتاب فوقالذکر دارد. دو کتاب قبلی از این نویسنده بیشتر حول خاطرات شخص ریشهری است و کمتر جنبه تحلیلی دارد اما کتاب جدید ایشان علاوهبر ذکر ناگفتههایی از دوران تصدی وزارت اطلاعات، پاسخ به برخی شبهات علیه رهبر معظم انقلاب است.
کتاب سوم که آخرین ثر قلمی آیتالله ریشهری است، در ارتباط با شخصیت آیتالله منتظری است و ماجراهای مربوط به عزل وی از قائم مقامی رهبری، بخشی از این کتاب است و بنابر آنچه در مقدمه آمده است: «اشاره به سرنوشت خطرناکی است که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امامخمینی برای آقای منتظری پیشبینی کرده است. امامخمینی در نامه ششم فروردین سال1368، خطاب به آقای منتظری مسائل مهمی را مطرح کرده است که مهمترین آنها پیشبینی و روشنگری درباره سرنوشت آقای منتظری پس از ایشان است. متن سخن امامخمینی چنین است: ...شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند... .»
محور این کتاب نوشتههای آیتالله منتظری در دوران پساعزل وی ازجمله در کتاب «انتقاد از خود» است. بخش اول کتاب آقای ریشهری، نقدی بر «انتقاد از خود» است؛ یکی از آثار آیتالله منتظری که بهصورت پرسش و پاسخ تلاش کرده برخی اشتباهات گذشته خود را توجیه کند، درباره برخی رخدادهای انقلاب همچون مکفارلین و ادامه جنگ و رابطه با آمریکا تفسیر و خاطرات جدیدی ارائه دهد و در برخی نظرات فقهی خود همچون ولایتفقیه تجدیدنظر کرده است.
آقای ریشهری در بخش اول کتاب به ادعاهای آقای منتظری ازجمله اتهامات وی به رهبر انقلاب پاسخ گفته است. چند فصل از این کتاب نحوه انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری انقلاب و همچنین مذاکرات مجلس خبرگان در جلسه تاریخی 14خرداد 68 و همچنین جلسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای انتخاب آیتالله خامنهای بهعنوان یکی از مراجع 7گانه بعد از رحلت آیتاللهالعظمی اراکی بهصورت کامل پرداخته شده که برای علاقهمندان به تاریخ اطلاعات مفیدی ارائه میدهد.
این اثر علاوهبر ارائه تحلیل و حلاجی نظرات منتظری، از تحقیق غافل نبوده و نویسنده بعد از بیان شواهدی از تسلط فقهی رهبر معظم انقلاب، دستخط بیش از 20تن از مراجع و مجتهدان برجسته در تایید جایزالتقلید بودن رهبر انقلاب را فهرست کرده است.
یکی دیگر از ویژگیهای این کتاب که میتوان آن را به حساب اعتبار نویسنده و آگاهی او دانست، بیان ناگفتهها و اسناد منتشر نشده است. برای مثال درباره آلودهبودن بیت آقای منتظری نقلقولهایی را از آیتالله مشکینی و مرحوم طاهریاصفهانی بیان کرده یا درباره ماجرای کشف باند مهدی هاشمی معدوم اسناد جدیدی ارائه میکند و بخش دوم کتاب، پاسخ به اتهامات منتظری علیه آقای ریشهری در دوران تصدی وزارت اطلاعات و برخورد با باند مهدی هاشمی است.