روزنامه کیهان **
از دره به سوی قله؛ این همه راه آمدهایم
این آخرین نسخه روزنامه امسال است و براساس رسمی نانوشته در آخرین سرمقاله، به رویدادها و وقایع مهم سالی که گذشت میپردازیم اما آخرین سرمقاله سال 1400 یک ویژگی دیگر هم دارد و آن هم اینکه آخرین سرمقاله قرن روزنامه هم هست. از این رو خالی از لطف نیست دایره دید را وسیعتر کرده و برای آنکه بدانیم امروز در کجا ایستادهایم و این نقطه چه اهمیتی دارد، به صد سال پیش نگاهی انداخته و ببینیم نقطه شروع این قرن برای ایرانیان کجا بود و چه مسیری طی شد تا به اینجا برسیم که اگر ندانیم چه بهای گزافی پرداختهایم بعید نیست آن را آسان واگذار کنیم که به قول مولوی؛ هرکه او ارزان خرد ارزان دهد/گوهری طفلی به قرصی نان دهد!
ایران در سالهای پایانی قرن گذشته وضعیتی به شدت متزلزل و بههمریخته داشت؛ حکومت مرکزی ضعیف، ناامنی گسترده و گرسنگی و فقر فراگیر که در برهههایی حتی به قحطی انجامیده و جان میلیونها ایرانی را گرفت. این سالها مقارن با جنگ اول جهانی بود. جنگی که اگر چه ایران در آن اعلام بیطرفی کرد اما این سیاست به دلیل ضعف مفرط، از سوی قدرتهای وقت به هیچ انگاشته شده و بخشهای وسیعی از شمال و جنوب کشور توسط قوای روس و انگلیس به اشغال درآمد. با وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه، قوای این کشور ایران را ترک کردند اما نظامیان انگلیسی تا زمان کودتای روزهای پایانی قرن در ایران ماندند.
سوم اسفندماه سال 1299 کودتایی انگلیسی در ایران انجام شد که پس از مدتی کوتاه به پایان حکومت قاجار و آغاز سلطنت دودمان دستنشانده پهلوی انجامید. انگلیسیها مهرهای ناشناخته را در ایران برسرکار آوردند. در آخرین زمستان قرن سیزدهم، آخرین پادشاه قاجار به بهانه درمان راهی فرنگ شد و قدرت در عمل در دست رضاخان بود. مردی که حدود دو دهه و بین دو جنگ جهانی، بر ایران حکمرانی کرد. چکمهپوشی که هرقدر برای مردم قلدر بود، در برابر بیگانه خوار بود و در نهایت نیز همان کسانی که بر تختش نشانده بودند، به زیرش کشیدند و در کمال خفت و خواری به جزیرهای در جنوب قاره آفریقا تبعیدش کردند و تاج سلطنت را بر سر پسر جوان و حلقه بهگوشتر از پدر نهادند. در فلاکت و وابستگی جانشین جوان، همین بس که از سفارت انگلیس به او دیکته میکردند کدام رادیو را گوش بدهد و کدام را نه!
محمدرضاشاه ایران را چنان به پای غرب و در راس آن آمریکا قربانی کرد که اربابانش این کشور را ملک پدری خود میدانستند و این وابستگی در لایههای مختلف حکومت به شکل مستقیم و بیپردهای وجود داشت. همسرسوم شاه در خاطرات خود مینویسد؛ «گاهی به محمدرضا میگفتم چرا با علم به اینکه میدانی این پدرسوختهها نوکر اجنبی هستند آنها را اخراج نمیکنی؟ محمدرضا میگفت: چه فایدهای بر اخراج آنها مترتب است؟ اینها را اخراج کنم، دهها نفر دیگر را اطرافم قرار میدهند. بگذارید اینها باشند خیال دولتهای خارجی از حُسن انجام امور در ایران راحت باشد! محمدرضا خصوصی به من میگفت: همین رئیسساواک و معاون او و مدیران ارشد همهشان با آمریکاییها ارتباط دارند و برای حفظ ظاهر میآیند و از من اجازه میخواهند درحالی که قبل از کسب اجازه، اطلاعات مورد نیاز را به آمریکا و انگلیس رد کردهاند.»
فرجام این وابستگی و قدرت متکی به بیگانه، برای پسر بهتر از پدر نبود. البته یک تفاوت کلیدی وجود دارد؛ پدر را همان بیگانگان بیرون انداختند ولی پسر را مردم. و اصل ماجرا از همین جا شروع میشود. کشوری که تا زمستان سال 57 در قبضه تسلط بیگانه بود، اینک به رهبری یک مرجع دینی آزاد شده بود و میخواست راهی دیگر را درپیش بگیرد و طرحی نو درافکند. پس عجیب نیست اگر با انواع و اقسام توطئهها و دشمنیها به استقبال انقلاب اسلامی ایران آمدند. اوج این توطئهها تحمیل جنگ هشت ساله بود که قرار بود به سرعت طومار انقلاب را درهم بپیچد اما با درایت و رهبری حضرت
امام خمینی(ره) و حضور مخلصانه و ایثارگرانه مردم در صحنه مقاومت، برای نخستین بار طی 200 سال گذشته در تاریخ ایران، این کشور از جنگ با اجنبی پیروز و سربلند بیرون آمد و این توطئه علیرغم هزینههای گزاف مادی و انسانی که بر کشورمان تحمیل کرد و هزاران تن از بهترین جوانان این مرز و بوم را به خاک انداخت اما در نهایت به استحکام نهال جمهوری اسلامی انجامید.
پس از دفاع مقدس، واقعه بزرگ بعدی از دست دادن پیر جماران بود. او که به ایران و ایرانی روح تازهای بخشید و اسلام را از کنج مدارس به صدر تحولات منطقه و بلکه جهان آورد. هرقدر عروجش برای مردم ایران و آزادگان جهان سنگین و دردناک بود، دشمنان انقلاب و اسلام را دچار شعف ناشی از خیالی خام کرد که انقلاب اسلامی نیز با خمینی کبیر دفن خواهد شد، اما سکان انقلاب پس از حضرت روحالله در دست مردی قرار گرفت و همچنان دارد که طمأنینه را به دل دوستداران انقلاب بازگرداند و هر چه از دوران زعامت ایشان گذشت، عصبانیت و ناامیدی دشمن زخمخورده را بیشتر و بیشتر کرد.
در این سی واندی سال نیز کم واقعه و حادثه و فراز و نشیب نداشتهایم و در نهایت به سال 1400 رسیدیم، سال پایانی دولت تدبیر و امید که توام با چند وضعیت خاص بود که مهمترین آنها را میتوان در دو مسئله اقتصاد گره خورده به برجام و طغیان کرونا دید. کرونا در اوج تاختوتاز خود روزانه تا 700 قربانی در کشورمان میگرفت و اقتصاد زخمخورده و کمرمق کشور نیز مانند سالهای پیش چشم به وین داشت.
28 خرداد امسال انتخابات ریاست جمهوری علیرغم وضعیت سخت کرونا برگزار شد و قریب به نیمی از واجدان شرایط در آن شرکت کردند. دشمنان کوشیدند این مشارکت چشمگیر را زیر سؤال برده و از حماسه، شرمندگی برای نظام بسازند اما واقعیت آن بود که اولاً؛ بر اساس بررسیهای تطبیقی مؤسسه بینالمللی دموکراسی و همکاریهای انتخاباتی (IDEA) بر روی انتخابات ۱۵ کشور دنیا، پیش و پس از شیوع کرونا، این بیماری به طور متوسط تأثیر 42/14 درصدی در کاهش مشارکت داشته است. ثانیاً؛ ماجرا به عملکرد دولت تدبیر و امید بازمیگشت. دولتی که به مردم وعده سیب و گلابی داد اما در نهایت باغ امید به غرب چیزی جز خسران و ناامیدی به بار نیاورد؛ تحریمها چند برابر شد و سفره مردم کوچکتر.
روی کار آمدن دولت مردمی با ریاست جمهوری آقای رئیسی، ریل مدیریتی کشور را عوض کرد. نشان داد بدون برجام هم میتوان نفت فروخت، میتوان کرونا را تا حد بسیار زیادی مهار کرد، میتوان از شتاب تورم افسارگریخته کاست و در یک کلام بدون برجام هم میتوانیم. مهمترین مسئولیت و ماموریت دولت رئیسی احیای اعتماد و امید مردم بود. اعتماد و امیدی که طی هشت سال گذشته بهشدت آسیبدیده و مخدوش شده بود و دولت طی همین مدت هفت ماهه کوشیده است این ماموریت مهم را دنبال کند و در این زمینه توفیقات خوب و قابلتوجهی نیز به دست آورده است. البته که این روند باید ادامه یابد و ما هنوز در آغاز این راهیم.
در پایان یکبار دیگر به پشت سر نگاه کنیم و اسفند سال 1300 را با اسفند 1400 مقایسه؛ آن روز انگلیس به عنوان ابرقدرت جهان برای ما حاکم تعیین میکرد و امروز مجبور شد بدهی 500 میلیون دلاری خود را به ایران بپردازد. امروز قدرت رو به افول جهان یعنی آمریکا کارش به جایی رسیده است که برای ورود به اتاق مذاکره با ما لهله میزند و سناتورش با عصبانیت میگوید؛ ایرانیها ما را به اتاق مذاکره راه نمیدهند و ما باید از سوراخ در به آنچه در اتاق مذاکرات میگذرد نگاه کنیم!
صد سال دیگر در چنین روزهایی کسی که آخرین سرمقاله سال کیهان را خواهد نوشت. از ایرانی خواهد نوشت که در زمستان 1400 در اوایل مسیر بزرگی و تمدنسازی بود و انشاالله در زمستان 1500 بر قله آن ایستاده است.
ما برای بوسیدن خاك سر قلهها
چه خطرها كردهایم، چه خطرها كردهایم
ما برای آنكه ایران گوهری تابان شود
خون دلها خوردهایم، خون دلها خوردهایم
ما برای آنكه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران بردهایم، رنج دوران بردهایم...
***************************************
روزنامه خراسان**
10 سوال و نکته درباره منتظران واقعی/کورش شجاعی
«انتظار» شاید برای برخی مرادف با نشستن و چشم به آسمان دوختن و ذکر و دعا بر لب داشتن برای ظهور «منجی» باشد و چه بسا دست روی دست گذاشتن و سستی و رخوت و بی تفاوتی و سکوت در مقابل ظلم و ظالم از جمله تبعات چنین نگاهی به مقوله انتظار باشد اما پر واضح است که این گونه «مشی» و نگاه و «مرام» با حکمت الهی بعثت انبیا و امامت و ولایت اوصیا از یک سو و با عقل و فطرت خداجو و حقیقت طلب و کمال خواه انسان از دیگر سو در تعارض است، چرا که آفریدگار حکیم برای هدایت انسان و به کمال و سعادت رساندن بشر و حرکت مدام او در مسیر «بودن» تا «شدن» هم عقل و فطرت را به عنوان پیامبر درون و هم انبیا و اوصیا را به عنوان راهنمایان و رهبران و چراغ های همیشه فروزان هدایت برگزید تا انسان جویای حق و عدالت طلب هیچ گاه در مسیر رشد و کمال و سعادت و «شدن» در تحیر و سرگشتگی نماند و به دامن سستی و رخوت و بی تفاوتی و ظلم پذیری درنغلتد.
از این رو پروردگار جهانیان براساس حکمت بالغه ذات اقدسش پس از ختم نبوت انبیا در وجود اشرف الانبیا حضرت محمد مصطفی(ص) جریان همیشگی هدایت را در وجود اطهر ائمه معصومین جاری فرمود و هیچ زمانی را از «حجت حق» خالی نگذاشت چه آن زمان که پیامبران و ائمه هدی در بین مردم حاضر و ناظر و هادی و راهنما و رهبر و امام بودند چه اکنون که امام هدایت و منجی عالم وجود حضرت مهدی موعود«عج» ناظر و حاضر و البته از دیدگان غایب است اما وجود مبارکش همچون خورشید پس ابر، مایه حیات طیبه و روشنایی و هدایت طالبان حق به «صراط مستقیم» است.
اما در این میان بسیاری از ما گویا به بی ارتباطی با حضرت صاحب الزمان عادت کرده ایم! و مفهوم انتظار فرج را آن چنان که باید درنیافته ایم. در این مقال تامل در چند نکته و سوال شاید ما را کمی بیشتر با مفهوم و ادب و لوازم انتظار آشناتر کند.
1 – پیامبر اعظم (ص) فرمود که افضل اعمال امت من انتظار فرج است.
کمی دقت در این فرمایش رسول اکرم به ما میفهماند که «انتظار فرج» از جمله «اعمال» است بنابراین منتظر فرج باید عامل و اهل عمل باشد، مُدرِک و بصیر و پویا و بیدار باشد تا تشخیص دهد عمل متناسب با انتظار فرج چیست و کدام است. 2 – به این نکته بیندیشیم که آیا منتظر واقعی باید اهل قعود باشد یا قیام؟
3 – اهل بیداری و هوشیاری و حرکت باشد یا اهل سکون و رخوت و سستی؟!
4 – اهل سکوت در مقابل ظلم و ظالم و بی عدالتی باشد یا اهل فریاد در مقابل ظلم و ظالم و بی عدالتی؟!
5 – آیا منتظر واقعی فرج باید اهل بیداری و بیدارکردن و خردمندی و بصیرت و ژرف نگری باشد یا اهل غفلت و تحجر و سطحی نگری؟!
6 – آیا وظیفه منتظر، آماده باش ودر صحنه بودن و تلاشگری برای اصلاح امور است یا اهل پستونشینی و انفعال و نظاره گر بودن؟
7 – آیا انتظار فرج یعنی اهل ایمان و صداقت و درستکاری و ایثار و فداکاری بودن و ترویج اسلام ناب محمدی(ص) و تقویت شور و شعور و عطش معرفتی برای ظهور منجی یا گوشه گیری و انزوا و به ذکر و دعا بسنده کردن؟!
آری دعا برای فرج حضرت صاحب الزمان از سفارش های حضرتش است ولی آیا فقط دعا کفایت می کند برای ظهور؟!
9 – آیا زمینه سازی برای ظهور حضرت «مُصلح» وظیفه ای حتمی برای «صالحان» نیست و آیا منتظر «مُصلح» خود نباید «صالح» باشد؟!
10 – آیا ظهور و فرج حضرت مهدی موعود این امام «حی» و «ناظر» و واسطه فیض الهی و این گرانسنگ ذخیره عالم هستی و بقیة ا...مستلزم برداشته شدن موانع ظهور نیست؟ آیا از جمله موانع ظهور آقا آماده نبودن جوامع، حس نکردن نظارت حضرت ایشان بر عالم و زندگی ما، ترک فعل های ما، کارها و اعمال ناشایسته و نابایسته ما و مأموم مواقعی نبودن بسیاری از ما برای امام زمان(عج) نیست و آیا این موانع را به لطف خداوند جز منتظران واقعی که اهل خرد و بیداری و هوشیاری، صداقت و ایمان و تقوای الهی، بصیرت و ژرف اندیشی، ایثار و فداکاری، صلاح و اصلاح می توانند برطرف کنند؟ آیا لازمه تعجیل در فرج منجی عالم وجود رشد ایمان و معرفت افزایی و محبت و مودت روزافزون به خاندان عترت و پیامبر نیست؟ آیا انجام عمل خیر و ترویج خیر و نیکوکاری و اصلاح امور در برطرف کردن موانع ظهور بی تاثیر است و ختم کلام این که آیا انتظار پویا و سازنده و فعال و در صحنه بودن و آن به آن در کنار امید به فرج و دعا برای ظهور منجی، حضور در صحنه اصلاح و ظلم ستیزی و عدالت خواهی و تلاش مجاهدانه برای تحقق حکومت جهانی قائم آل محمد(ص) از جمله وظایف منتظران واقعی و دلدادگان و رهپویان «مکتب انتظار» نیست؟
آیا شناخت دشمنان و «جهاد تبیین» برای تفکیک حق از باطل از وظایف منتظران واقعی نیست؟
هزاران هزار سلام و صلوت بر مبارک وجود حضرت صاحب الامر و الزمان. امید که هیچ یک از ما در زمره خالی کنندگان پشت امام زمان نباشیم، یادمان باشد که آنان که پشت امیرمومنان(علی)، امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) را خالی کردند چه فاجعه ای را در تاریخ جهان رقم زدند آنان که «مأموم» واقعی برای امام زمانشان نبودند!
امیدواریم که به لطف خداوند نام همه ما در زمره منتظران واقعی بقیة ا... الاعظم ارواحناه له الفدا و از «مامومین واقعی» حضرت ایشان و سربازان پا در رکاب حضرتش باشیم. آمین.
اللهم عجل لولیک الفرج
***************************************
روزنامه وطن امروز**
در جلسه هیأت دولت به ریاست رئیسی انجام شد
اختصاص اعتبار به صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی
هیات وزیران با توجه به تورم سنوات اخیر و افزایش قیمت مصالح ساختمانی و تلاطم بازار مسکن و به منظور حمایت از جامعه هدف موضوع آییننامه تسهیلات مسکن آزادگان، جانبازان و خانواده شهدا، با اصلاح آییننامه مذکور و افزایش سقف تسهیلات یاد شده موافقت کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، در جلسه صبح دیروز چهارشنبه هیات وزیران که به ریاست سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور برگزار شد، مصوب شد تسهیلات مندرج در آییننامه تسهیلات مسکن آزادگان، جانبازان و خانواده شهدا با رعایت مفاد مقرر در آییننامه و با رعایت سرجمع اعتبارات مصوب در قوانین موضوعه برای یک بار در پروژههای در حال ساخت، قبل از اتمام پروژه و فروش اقساطی تا سقف تسهیلات ساخت مسکن همان سال از سوی بانکهای عامل قابل افزایش خواهد بود.
دولت در اجرای حکم مندرج در ماده ۴ قانون تأسیس صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی و با هدف تسریع در کمکرسانی به آسیبدیدگان ناشی از حوادث طبیعی، با اختصاص اعتبار به صندوق یاد شده موافقت کرد. بر این اساس، مبلغ ۲۷ هزار و ۲۳۹ میلیارد و ۴۰۰ میلیون ریال به صورت هزینهای بابت ۹۰ درصد حق بیمه پایه سهم دولت برای واحدهای مسکونی در سال ۱۴۰۰، در اختیار صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی قرار میگیرد تا برابر قوانین و مقررات مربوط هزینه شود.
***
وزیر خارجه چین:
از ایران در دفاع از حقوق و منافعش حمایت میکنیم
وزیر خارجه چین در گفتوگو با همتای ایرانی خود، گفت چین از دفاع ایران از حقوق و منافعش و رسیدن به یک توافق در اسرع وقت در مذاکرات وین حمایت میکند. به گزارش شبکه خبری سیجیتیان، وانگ یی وزیر خارجه چین روز سهشنبه گفت، چین نگرانیهای معقول ایران را درباره مساله توافق هستهای درک کرده و از تلاشهای آن برای دفاع از حقوق و منافع برحقش دفاع میکند. وانگ این اظهارات را در گفتوگویی تلفنی با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان مطرح و تاکید کرد، چین با تحریمهای یکجانبه که هیچ مبنایی در قوانین بینالمللی ندارند، مخالف است. او بر حمایت چین از رسیدن به یک توافق جهت احیای برجام در اسرع وقت تاکید کرد. وزیر خارجه چین با اشاره به وضعیت بیثبات بینالمللی و منطقهای، گفت، چین آماده ارتقای هماهنگی و همکاری با ایران برای پیشبرد راهحلی سازنده برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه است. همچنین در بیانیه وزارت امور خارجه کشورمان درباره این گفتوگو آمده است، وزیر خارجه چین با اشاره به روند رو به پیشرفت و توسعه مناسبات مشترک ۲ کشور اظهار داشت، پکن توسعه مناسبات مشترک با جمهوری اسلامی ایران را بسیار مهم دانسته و سقفی برای گسترش روابط ندارد.
***
مک کنزی:
موشکهای ایران به تلآویو میرسند
فرمانده تروریستهای سنتکام با اشاره به قدرت موشکی ایران گفت برخی از موشکهای بالستیک ایران ممکن است به تلآویو برسند. به گزارش شفق نیوز، کنت مک کنزی، فرمانده تروریستهای سنتکام در یک سخنرانی در نشست کمیته نیروهای مسلح در مجلس سنای آمریکا گفت: ایران 300 موشک بالستیک از انواع مختلف دارد و برخی از آنها ممکن است به شهر تلآویو در وسط اسرائیل برسند. وی که قرار است طی چند روز آتی ماموریتش به پایان برسد، گفت: موشکهای ایران به اروپا نمیرسند اما این کشور طی 5 تا 7 سال گذشته منابع زیادی را در راستای افزایش برد و دقت موشکهای خود به کار گرفت. ما این مساله را در حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد در عراق در ژانویه 2020 در پی ترور ژنرال قاسم سلیمانی مشاهده کردیم و موشکها با دقت بالایی به اهداف خود اصابت کردند. مک کنزی در ادامه اظهارات خود مدعی شد ایران به تهدیدات خود علیه منافع آمریکا و امنیت خاورمیانه ادامه میدهد و قدرت بالستیکی این کشور تهدیدی وجودی برای تمام کشورهای منطقه است. فرمانده تروریستهای سنتکام عدد و توانایی موشکهای بالستیک و پهپادهای هجومی ایران را بسیار نگرانکننده خواند.
***
نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی:
ایرانیها بسیار توانمند هستند
نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی با بیان اینکه ایرانیها بسیار توانمند هستند، گفت ایران کشوری عقبمانده نیست. به گزارش فارس، «ایهود اولمرت» در مصاحبهای مفصل با روزنامه واشنگتنپست از توانمندیهای ایران ابراز نگرانی کرد. اولمرت در این مصاحبه با اشاره به حمله روز دوشنبه به وبسایتهای رژیم صهیونیستی گفت: «ایرانیها بسیار توانمند هستند و دقیقا به همین دلیل است که ما فکر میکنیم وقتی میگویند میخواهند قدرت هستهای داشته باشند و میخواهند اسرائیل را محو کنند، ما باید خیلی مراقب باشیم». اولمرت در ادامه تصریح کرد: «آنها توانمند هستند. ریاضیدانهای خوبی دارند. آنها کشور عقبماندهای نیستند». وی در بخش دیگری از این مصاحبه تصریح کرد اکثر مقامهای امنیتی رژیم صهیونیستی در زمان حصول برجام در سال ۲۰۱۵ حامی این توافق بودند.
او گفت: «میتوانم بر اساس دانستههای مستقیم خودم بگویم که اکثر مسؤولان دستگاه امنیتی اسرائیل حامی توافقی بودند که رئیسجمهور اوباما آن را امضا کرد. اکثر مقامهای بلندپایه اسرائیلی در ان زمان که اوباما توافق را امضا کرد توسط خود من منصوب شده بودند. من تکتکشان را فراخواندم و از آنها پرسیدم نظرشان درباره توافق چیست. حتی یک نفر نبود که بگوید توافق بدی است. البته اکثرشان میگفتند این توافق ایدهآل نیست، خود من هم فکر میکردم که ایدهآل نیست و میتوانست بهتر باشد».
***************************************
روزنامه ایران**
انصارالله از مناجات در کوههای صعده تا تشکیل دولت
یمن بعد از 7 سال جنگ انقـلاب پابرهنگان
انصارالله بهرغم شهدای گرانقدر و در رأس آنها شهید حسین بدرالدین الحوثی، مؤسس جنبش انصارالله و ایدئولوگ فکری آن، با تلاشهای فراوان موقعیت خود را در کشور یمن تثبیت کرد و در اواخر سال 2014 توانست ضمن در دست گرفتن رهبری انقلاب یمن که از سال 2011 آغاز شده بود، این خیزش را به مرحله نهایی خود برساند.
رهبری انصارالله بهدلیل نزدیکی به بطن جامعه و خواستهای انقلابیون، ارائه طرح و برنامه مشخص و عدم منفعتطلبی با رویکرد نپذیرفتن سمتهای دولتی و به ثمر رساندن خیزش، انقلابیون را ذیل رهبری واحد گرد آورده و موجب به ثمر رسیدن خیزش شد.
حسین الحوثی در سخنرانیها و جلسات تفسیر خود، نام امام خمینی(ره) را بارها تکرار میکرد و به تبیین آرا و اندیشههای امام خمینی میپرداخت. از جمله اینکه امام خمینی(ره) چرا امریکا را شیطان بزرگ میداند؟ چون حامی همه شرهاست، چون از یهود خط میگیرد و در قرآن کریم وصف یهود به صراحت آمده که جز فساد انجام نمیدهند.
عماد هلالات
پژوهشگر حوزه روابط بینالملل
یمن در کنار موقعیت ژئوپلیتیکی بخصوص قرار گرفتن در کنار تنگه بابالمندب و دریای سرخ، به دو دلیل دیگر نیز اهمیت دارد و آن جمعیت یمن و جنبه فکری- فرهنگی آن است. رشد سه درصدی جمعیت یمن یکی از بالاترین رشد جمعیتها در جهان را رقم زده است؛ به گونهای که امروز با یک یمن 25 میلیون نفری مواجه هستیم و گفته میشود تا سال 2050 جمعیت یمن به پنجاه میلیون نفر نیز می رسد. منابع غنی این کشور در جنوب و غرب واقع شده است. اهالی آن بهطور کلی شافعی مذهباند و مناطق شمالی و شمال شرق که بیشتر محل سکونت شیعیان زیدی است، بهطور کلی کوهستانی است.
از لحاظ ترکیب جمعیتی آمار دقیقی از شیعیان زیدی و اهل سنت در یمن وجود ندارد ولی با توجه به تحولات این کشور در سه دهه اخیر جمعیت این کشور به صورت 50-50 بین شیعیان و اهل سنت که اغلب شافعی هستند، تقسیم میشوند. درمجموع تمام مردم یمن از علاقهمندان به اهل بیت پیامبر(ص) به شمار میآیند. تشیع در یمن با تشیع زیدی شناخته میشود و مذهبهای زیدیه، امامیه و اسماعیلیه مهم ترین شاخههای مذهب تشیع به شمار میآیند. یمن یکی از پایگاههای اصلی مذهب زیدیه است. در میان استانهایی که زیدیه در آن حضور دارند، استان صعده در رتبه اول میباشد بهطوری که مذهبی غیر از زیدی در آن وجود ندارد؛ الجوف در رتبه دوم و صنعا در مرتبه سوم و سپس استانهای اب، ذمار، عمران، مارب، حجه، محویت وحدیده، در مرتبه بعد قرار دارند.
جنبش انصارالله که از شیعیان زیدی میباشند، از زمان شکلگیری این تشکیلات در قالب گروه «جوانان مؤمن» بهدنبال محقق کردن تعالیم اسلامی در کشور یمن بودند و در همین راستا 6 دوره جنگ توسط دولت سکولار علی عبدالله صالح علیه این تشکیلات تحمیل شد. انصارالله بهرغم شهدای گرانقدر و در رأس آنها شهید حسین بدرالدین الحوثی، مؤسس جنبش انصارالله و ایدئولوگ فکری آن، با تلاشهای فراوان موقعیت خود را در کشور یمن تثبیت کرد و در اواخر سال 2014 توانست ضمن در دست گرفتن رهبری انقلاب یمن که از سال 2011 آغاز شده بود، این خیزش را به مرحله نهایی خود برساند. اکنون انصارالله توانستند ضمن تشکیل دولت با سایر احزاب و گروهها به دنبال اخراج نیروهای بیگانه از این کشور باشند.
جنبش انصارالله
مقدمه خیزش جنبش انصارالله در یمن، تأکید بر هویت فرقه زیدیه بوده است. اختلاف بر سر مسأله امامت و انشعاباتی که در پی آن در جامعه اسلامی رخ نمود، نهایتاً به تقسیم جامعه اسلامی به فرقههای متعدد منتهی شد که یکی از این فرقهها، زیدیه است. قیام زید بن علی بن حسین سرآغاز حرکتی بود که بعدها زیدیه نام گرفت. زید، شرط امامت را قیام میدانست و این اصل، محور اساسی تفکر زیدی شد که در واقع پیاده کردن اصل امر به معروف و نهی از منکر به نیروی شمشیر ممکن است زیرا در غیر این صورت ظلم و ستم همهگیر میشود.
جنبش انصارالله که اکنون به صورت یک گروه مسلح و متشکل نظامی با مطالباتی بهطور کل سیاسی درآمده است، سیر تاریخی خاصی را طی نموده تا در نهایت در شکل فعلی خود متبلور شود. ابتدا در سال ۱۹۸۶ یک مؤسسه فرهنگی در یمن شمالی به نام «اتحادیه جوانان» تأسیس شد که هدف آن آموزش جوانان زیدی بود. دو نفر از علمای برجسته زیدی یمن، یکی نجمالدین المؤیدی و دیگری بدرالدین الحوثی از برجستهترین علمای این اتحادیه بودند. سال ۱۹۹۰ م. یمن شمالی و جنوبی متحد شدند و یمن واحد تأسیس و قانون اساسی واحد تصویب گردید. طبق این قانون، بحث آزادیهای سیاسی و پلورالیزم حداقل به لحاظ شعاری و البته تا حدودی هم به لحاظ عملی مطرح شد. پیرو این وقایع، اتحادیه جوانان که در یمن شمالی تأسیس شده بود، تحولاتی یافت و بعد از اتحاد یمن، «حزب حق» از درون آن شکل گرفت. در واقع، یک جریان فرهنگی به نام «اتحادیه جوانان» به یک حزب سیاسی به نام «حزب حق» تبدیل شد که شیعیان زیدی یمن را نمایندگی میکرد.
در سال ۱۹۹۲، مجدداً یک مؤسسه یا مجموعه فکری فرهنگی، به نام «الشباب المؤمن» از دل همین جریان و اعضای فعال آن ایجاد شد که مؤسس آن هم یکی از فرزندان علامه بدرالدین، به نام «محمد بدرالدین الحوثی» بود. این مجموعه مدتی کار کرد و بعد دچار انشعاب شد. در نهایت در سال ۱۹۹۷ از دو گروه موجود در داخل مجموعه فرهنگی «الشباب المؤمن»، یکی از افراد شاخص آن به نام حسین بدرالدین الحوثی بر گروه دیگر غلبه یافته و از آن به بعد، تشکیلات الشباب المؤمن با گرایش واضحتر سیاسی و تحت رهبری حسین الحوثی به فعالیت خود ادامه میدهد. حسین الحوثی در سال 1993 به پارلمان یمن راه یافت و به منظور مقابله با گسترش وهابیت که به سبب بازگشت یمنیهای سلفی و وهابی از افغانستان و ترس از تفکرات افراطی آنان تشدید شده بود ضمن تشکیل حزب مذکور فعالیت فرهنگی و سیاسی خود را مضاعف کرد. وی در سپتامبر 2004 از جانب نیروهای امنیتی دولت یمن به شهادت رسید.
در مجموع، ذیل رهبری حسین الحوثی تشکیلات وی تا حدودی از مسائل فرهنگی به مسائل سیاسی گذر میکند البته این نه به مفهوم بیتوجهی به مسائل فرهنگی است، بلکه همچنان این مؤسسه یک مدرسه فرهنگی تربیتی میماند؛ اما در کنار آن ابعاد واضحتر و صریحتر سیاسی پیدا میکند. این روند تا سال ۲۰۰۲ اوج میگیرد. حسین الحوثی برای اولین بار بعد از استیلای حکومت سکولار بهطور صریح شعارهای چندگانهای را به عنوان شعارهای بعد از همه نمازها مطرح و ترویج میکند؛ شعار «الله اکبر»، «مرگ بر امریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «لعنت بر یهود» و «پیروزی از آن اسلام است.» البته از مختصات فرهنگی این خیزش استفاده گسترده از نشانهها و نمادهای شیعی است؛ نشانههایی که واجد همپوشانی گسترده با شیعیان دوازده امامی میباشد.
تشکیل دولت
بعد از قیام مردم یمن در سال 2011 عبدربه منصور هادی که در فوریه ۲۰۱۲ در یک انتخابات تکنفره به عنوان رئیس جمهور کشور انتخاب شده بود، اعمال همان سیاستهای علی عبدالله صالح را دنبال کرد؛ یعنی نزدیکی به غرب و عربستان. اتخاذ این سیاست که در مقابل خواستههای مردمی که انقلاب کرده بودند قرار میگرفت، کم کم باعث ایجاد اختلاف بین دولت و گروه انصارالله شد. انصارالله سعی نمود با گفتوگو و مصالحه دولت را از تعقیب این سیاست منصرف کند که موفق نشد. این اختلافات سیاسی ادامه یافته و گروه انصارالله وارد درگیری با حکومت مرکزی و القاعده شد.
سرانجام با گذشت سه سال از خیزش مردمی، تصمیم نسنجیده نخستوزیر یمن مبنی بر لغو یارانه سوخت در ماههای اولیه سال 2014 که فشار سنگینی بر مردم فقیر این کشور وارد میکرد، زمینه مناسبی فراهم آورد تا مردمی که منتظر فرصتی برای احیای خیزش ناتمام خود بودند، به خیابانها آیند و در اعتراض به وضع موجود قیام گستردهای را با هدف تغییر نخستوزیر، لغو تصمیم حذف یارانه سوخت، اجرای نتایج گفتوگوهای ملی و... راه اندازند. در این مرحله جنبش انصارالله به رهبری هوشمندانه عبدالمالک بدرالدین الحوثی و تأکید بر دو اصل مدنی بودن جنبش و ادامه خیزش ناتمام یمن، توانست حمایت و پشتیبانی عموم مردم را برای حضور گسترده در اعتراضات جلب کند؛ به گونهای که دولت این کشور مجبور شد به رغم مخالفتهای اولیه در نهایت با توافقنامه 12 مادهای به خواستههای مردم بویژه تغییر دولت تن دهد.
اما با عملیاتی نشدن توافقات و دخالت مستقیم عربستان، جنبش انصارالله سپتامبر ۲۰۱۴ صنعا را تصرف کرده و تشکیل حکومت وحدت ملی را اعلام نمودند. منصور هادی و دولت او در ۲۱ ژانویه ۲۰۱۵ استعفای خود را اعلام کردند اما در ۲۱ فوریه، منصور هادی استعفای خود را پس گرفته و عدن را به عنوان پایتخت موقت معرفی کرد. در ۲۶ مارس ائتلافی از کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی حملات هوایی را علیه حوثیها و در حمایت از دولت هادی با نام توفان قاطعیت آغاز کردند. این عملیات هنوز ادامه دارد، البته این حمله بیشتر عملیات هوایی بوده که تاکنون نتوانسته است جلوی پیشروی انصارالله را که تقریباً مسلط شدهاند ، بگیرد. غیراز این، انصارالله توانسته است همگرایی بیشتری را بین مردم یمن ایجاد نماید.
برخلاف دوره رهبری حزب اصلاح (اخوان المسلمین) که سابقه و پیشینه حزب در همراهی با دولت صالح و همچنین عربستان موجب بیاعتمادی مردم شده بود و نیز مشهود شدن منفعت طلبی این حزب و فقدان طرح و برنامه آنها به پراکندگی انقلابیون و عدم همراهی با حزب اصلاح انجامید، رهبری انصارالله بهدلیل نزدیکی به بطن جامعه و خواستهای انقلابیون، ارائه طرح و برنامه مشخص و عدم منفعتطلبی با رویکرد نپذیرفتن سمتهای دولتی و به ثمر رساندن خیزش، انقلابیون را ذیل رهبری واحد گرد آورده و موجب به ثمر رسیدن خیزش شد. هرچند انصارالله در ابتدا برای جلوگیری از حمام خون با حزب عبدالله صالح دولت مشترک تشکیل داد، اما با گذشت زمان و خیانت عبدالله صالح و پیوستن به ائتلاف عربستان، توسط انقلابیون کنار گذاشته شد و سرانجام انصارالله توانست با سایر احزاب و گروههای یمنی دولت نجات ملی را تشکیل دهد.
نقش انقلاب اسلامی در تکوین جنبش انصارالله
با پیروزی انقلاب اسلامی پروژه فرهنگی احیای هویت زیدی آغاز شد. از سال 1979 به بعد شیعیان زیدی اردوهایی در فصل تابستان در شهرها و استانهای گوناگون برگزار کردند که در شروع کار چیزی حدود 25 تا 30 هزار دانشآموز مقاطع گوناگون از دبستان تا دبیرستان را دربرمیگرفت. در تمام این اردوها تصویر حضرت امام بر سر اردوگاهها نصب میشد که با رهبری آیتالله خامنهای تصویر ایشان نیز اضافه شد. در این اردوها کتابهای شخصیتهای برجسته انقلاب ازجمله آثار شهید مطهری و شهید دستغیب تدریس میشد و از برنامههای این اردوها عبارت بود از نمایش فیلمهای تولید ایران بعد از انقلاب و.... از دیگر فعالیتهای سمبلیک که به تأثیر از انقلاب ایران در یمن حادث شد، تغییر و تحول مراسم مذهبی بود.
جامعه شیعیان زیدی بتدریج تحت تأثیر برخی از مراسم شیعیان دوازده امامی همانند عزاداری روز عاشورا و دعای کمیل قرار گرفتند. این مراسم تا پیش از انقلاب ایران در میان زیدیها مرسوم نبود ولی در حال حاضر تعداد زیادی از شیعیان زیدی روش ایرانیان و شیعیان عراق را در پیش گرفتهاند. آنها اکنون روز عاشورا عزاداری میکنند و گرایش عمیقی به خواندن دعای کمیل و مفاتیح الجنان دارند. به گفته یحیی فوزی امروزه در یمن کتاب اربعین امام خمینی چنان جایگاه برجستهای دارد که در کنار کتابهایی چون نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه مورد توجه زیدیان قرار گرفته است. علاوه بر این امروزه به هدایت عبدالملک الحوثی- رهبر فعلی انصارالله- در مؤسسات فرهنگی این جنبش درسی به نام «تجارب فرهنگی انقلاب ایران» تدریس میشود. وی همواره طرفدارانش را توصیه به پیگیری اخبار و تحلیلهای شبکه المنار میکند.
در سال 1986 میلادی سیدحسین الحوثی به همراه داماد خود به ایران سفر کرد. اقامت وی در ایران 18 روز بود، که در این مدت با علمای عراق و ایران ملاقات کرد. این دیدار نقطه عطفی در شکلگیری مبانی فکری جنبش انصارالله داشت. حسین الحوثی در سخنرانیها و جلسات تفسیر خود، نام امام خمینی(ره) را بارها تکرار میکرد و به تبیین آرا و اندیشههای امام خمینی میپرداخت. از جمله اینکه امام خمینی(ره) چرا امریکا را شیطان بزرگ میداند؟ چون حامی همه شرهاست، چون از یهود خط میگیرد و در قرآن کریم وصف یهود به صراحت آمده که جز فساد انجام نمیدهند. حسین الحوثی میگفت: امام خمینی میخواهد که اعراب و مسلمانان را از زیر هیمنه امریکا و استکبار برهاند. سید حسین الحوثی فرهنگ عاشورا را که قبلاً در یمن نبود، به زیدیه تزریق کرد و محرم را به عنوان ماه عزا در یمن مطرح و سعی کرد روش جدیدی در فرهنگ مردم ایجاد کند. بعد از ظهور جنبش حوثیها تنش میان دوازده امامیها و زیدیها کاهش یافت و سازمانی به نام (اتحاد شیعیان جزیره العرب) ایجاد کردند که اعضای آن از زیدیها و دوازده امامیها بودند.
حسین الحوثی در بیشتر سخنرانیهای خود، از امام خمینی و انقلاب نام میبرد و علاقه شدیدی به جریانهای شیعی مانند حزبالله لبنان و سید حسن نصرالله داشت. این عالم دینی قصد داشت با محوریت تشیع و ترویج افکار امام خمینی در زمینههایی چون مبارزه با امریکا و اسرائیل، روحیه آگاهی بخشی و بیداری را در جوانان و نوجوانان کشورش برانگیزاند و نهایتاً هم در این راه در جنگ دولت یمن با حوثیها به شهادت رسید. شهید حسین الحوثی با یاد امام خمینی میگوید؛ امام خمینی(ره) امامی عادل و متقی است، لذا دعوتش رد کردنی نیست.
میتوان جنبه فرهنگی خیزش انصارالله را در سه محور خلاصه نمود: 1) شیعی بودن و حضور مبانی شیعه در آن؛
2) نقد وضعیت موجود؛ خاصه اعتراض به فعالیتهای سکولاریستی دولت یمن جهت مهیا کردن شرایط برای فعالیت وهابیون، دخالتهای گاه و بیگاه عربستان و امریکا در امور یمن؛ 3) ترویج افکار امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران در زمینههایی چون مبارزه با امریکا و اسرائیل. باید به این موارد الگو گرفتن از حزبالله لبنان خاصه در امور نظامی را نیز یادآور شد.
در نهایت میتوان تأثیرپذیری انصارالله از مفاهیم انقلاب اسلامی را در چند مورد خلاصه کرد؛
استقلال و نفی وابستگی
استکبارستیزی و ضدیت با ایالات متحده اعتقاد به اسلام و تشیع اعتقاد به جامعیت دین و کارآمدی آن در عرصههای سیاسی و اجتماعی ضدیت با رژیم صهیونیستی اتکا به مردم عدالت محوری و نفی استبداد زوال حقارت و کمبینی و افزایش تکیه بر خود
فرجام سخن
تأثیرپذیری جنبشهای اسلامی در طول 4 دهه گذشته از انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست که نمود و تجلی آن را میتوان در تحولات بیداری اسلامی جستوجو کرد. جنبش انصارالله هم از این قاعده مستثنی نیست. این جنبش قبل از ایجاد تشکیلاتی گسترده همواره مبانی و اندیشههای امام خمینی(ره) به عنوان سرلوحه کار خود قرار داده و بر آن تأکید میکردند. مطلوب است با توجه به این دستاورد بزرگ برای اسلام و انقلاب اسلامی رسانههای کشور بخصوص صدا و سیما نسبت به تحولات یمن نگاه ویژهای داشته باشند. تشکیل ضلع چهارم مقاومت در یک نقطه بسیار استراتژیک و اشراف بر تنگه باب المندب، همواره باید به عنوان افزایش عمق نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه به نمایش گذاشته شود.
شیعیان در طول تاریخ توسط حکام خودکامه مورد ظلم و ستم قرار گرفته بودند و اکنون به لطف انقلاب اسلامی باورهای شیعی در منطقه خاورمیانه که منادی وحدت جهان اسلام در حال گسترش یافتن میباشد به گونهای که دیگر مسأله تشکیل هلال شیعی نیست، بلکه تشکیل امت واحده اسلامی مطرح است.
***************************************