مذاکرات وین همچنان معطل تصمیم نهایی واشنگتن بر سر رفع عملیاتی تحریمهای ضد ایرانی (از جمله رفع برچسبهای تحریمی علیه نهادهای کشورمان) مانده است. رایزنیها در قالب «تبادل نظر» میان هیئتهای ایرانی، اروپایی، روسی و چینی ادامه دارد. از سوی دیگر، تیم مذاکرهکننده آمریکا به سرپرستی «رابرت مالی» نیز مشغول رایزنی با طرفهای غربی بر سر «کسب حداکثرهای ممکن» در فرآیند انعقاد توافق نهایی هستند. در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:
نخست اینکه؛ خروج دن شاپیرو، سفیر سابق آمریکا در تل آویو از تیم مذاکرهکننده هستهای این کشور، نقطه آشکارساز اختلافات عمده و اساسی در تیم سیاست خارجی بایدن به شمار میآید. این اتفاق حدود ده روز قبل رخ داد. بدون شک با توجه به روابط خاصی که میان شاپیرو و لابی صهیونیستی آیپک وجود دارد، این تصمیم با چراغ سبز صهیونیستها اتخاذ شده و هدف از آن، تحت فشار گذاشتن دولت بایدن برای عدم پذیرش خطوط قرمز راهبردی و منطقی تعیین شده از سوی کشورمان است. خروج افرادی مانند شاپیرو یا ریچارد نفیو، معمار تحریمهای ضد ایرانی در دولت اوباما، نشانهای بارز دال بر دستنیافتن دولت بایدن به اهداف اولیه ترسیم شده خود در مذاکرات به شمار میآید. دومین هدف آمریکا از انتشار هدفمند گزارش پایگاه آکسیوس، آشکارسازی این نکته است که واشنگتن چارهای جز پذیرش توافق با ایران ندارد؛ زیرا رژیم صهیونیستی، راهکارهای عملیاتی و مؤثری را به عنوان جایگزین و آلترناتیو توافق هستهای ارائه نمیدهد.
نکته دوم؛ به گزارش هدفمند پایگاه آکسیوس در خصوص بروز اختلاف میان واشنگتن و تلآویو در قبال مذاکرات وین باز میگردد. بر اساس این گزارش، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا از نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس و دیگر مقامات این رژیم خواسته است جاگیزینی برای توافق هستهای با ایران معرفی کنند که غنیسازی اورانیوم را محدود کند. گزارش حاکی از آن است که بنت در پاسخ به بلینکن گفته است، در صورتی که آمریکا و اروپا فشار تحریمها علیه ایران را تا سطح تحریمهای روسیه افزایش دهند، جلوگیری از حرکت ایران به سوی غنیسازی ۹۰ درصدی امکانپذیر است. بنت همچنین به بلینکن گفته است توافق هستهای تنها مانند یک چسبزخم عمل میکند و راهحلی کوتاهمدت است؛ زیرا ایران بر اثر این توافق، به میلیاردها دلار پول دست پیدا میکند و این موضوع مغایر با راهبرد فشار حداکثری ایالات متحده به شمار میآید.
در اینجا باید رصد هوشمندانه و دقیقی نسبت به گزارش منتشر شده در پایگاه آکسیوس داشت! بدون شک مقامات آمریکایی و صهیونیستی، هیچ گاه «دیپلماسی پنهان» خود در قبال پروندهای مانند برجام را در رسانهها فریاد نمیزنند، هر چند که تلاش میکنند از مجاری رسانهای و تبلیغاتی به مثابه ظرفیتی برای تغییر قواعد بازی، مطالبات جمهوری اسلامی ایران و تأثیرگذاری مستقیم بر روی افکار عمومی(به سود اهداف واشنگتن و تلآویو) استفاده کنند. از سوی دیگر، رسانهای کردن این موضوع، قطعا با دو هدف صورت گرفته است: نخست القای این موضوع به افکار عمومی دنیا که آمریکا خود را برای گذار از برجام آماده کرده و به قول بلینکن و جیک سالیوان، برای انتخاب هر گزینهای آمادگی دارد! دوم اینکه واشنگتن به افکار عمومی دنیا اثبات کند که تلآویو در عمل گزینه ای عملیاتی و قابل اجرا ارائه نکرده است که بتواند به عنوان یک آلترناتیو مؤثر در برابر«احیای برجام» عمل کند. تأکید میشود که دولت جو بایدن از ابتدای حضور خود در رأس معادلات سیاسی و اجرایی کاخ سفید، بارها تهدیدی به نام شکست مذاکرات را مطرح کرد تا در سایه آن بتواند به هدف راهبردی خود مبنی بر مهار همهجانبه کشورمان و بازگشت ظاهری و بدون خاصیت به برجام دست پیدا کند؛ اما در نهایت، اصرار جمهوری اسلامی ایران بر روی خطوط قرمز راهبردی و هستهای کشورمان، تلاش طرف غربی را ناکام گذاشت.
نکته سوم اینکه؛ طی روزهای اخیر، استفاده غرب از تکنیکهای رسانهای، تبلیغاتی و سیاسی (علیه مواضع و منافع کشورمان در مذاکرات وین) به مراتب نسبت به قبل تشدید شده است. در یکی از تازهترین این موارد، ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه در یکی از تازهترین مواضع خود در خصوص مذاکرات وین اظهار کرده است:
«بسیار تأسفآمیز خواهد بود که برخی نکات بسیار ساده مانع از رسیدن به توافق هستهای جدید با ایران شود. اروپاییها با وجود خروج آمریکا از برجام، توافق هستهای را حفظ کردند.»
لودریان با بیان این جملات، دروغ بزرگی را با مخاطبان سخنان خود القا کرده است! بر همگان مسجل است که سادهسازی موانع جاری در مذاکرات وین، یک تاکتیک تبلیغاتی و سیاسی از سوی غرب با هدف اعمال فشار افکار عمومی و در نهایت، عقبنشینی کشورمان از مواضع و خطوط قرمز بر حق خود در این مذاکرات است. آیا از دیدگاه آقای لودریان ارائه تضمینهای اعتباری و رفع عملیاتی تحریمها، مسائل پیش پا افتاده و ساده است؟! اگر این گونه است، چرا آمریکا و تروئیکای اروپایی در قبال مطالبات کشورمان در خصوص اختلافات باقیمانده، کوتاه نمیآیند؟! در همین حال «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در سخنانی تأملبرانگیز مدعی شده است: «مذاکرات وین پس از غلبه بر مانعتراشی روسیه، این بار به دلیل مانعتراشی تهران به بنبست خورده است»!
این ادعا نیز در حالی صورت میگیرد که از زمان آغاز دور هفتم مذاکرات میان ایران و اعضای 1+4، کشورمان خطوط قرمز خویش را اعلام کرد: «لغو کامل تحریمها، راستیآزمایی و در نهایت تضمین غرب مبنی بر تکرار نشدن بدعهدیهای گذشته.»
واضح است که شانتاژهای تبلیغاتی و هماهنگ مقامات غربی در مقصرجلوه دادن ایران یا تلاش آنها در خصوص تحمیل عوامل محیطی بر متنی، منجر به عدول کشورمان از این خطوط قرمز نخواهد شد. غرب در روزهای پایانی مذاکرات، به دنبال «باجخواهی یکجانبه» از ایران است، هر چند که اصرار آمریکا و تروئیکای اروپایی بر این روند میتواند منتج به عدم احیای توافق شود. در طول ادوار اخیر مذاکرات، تا قبل از برگزاری مذاکرات در دولت سیزدهم، بارها طرف غربی پیش فرضی به نام «تعجیل ایران برای احیای برجام» را به صورت علنی و غیر علنی مطرح کرده بود اما ایستادگی قاطعانه بر روی مطالبات حقوقی، منطقی و عملیاتی کشورمان در فرآیند احیای توافق هستهای، منجر به تقویت مواضع جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین شده است.
نکته چهارم؛ مربوط به تشریح یک تکنیک نخ نما به عنوان «گزارهسازی کاذب» از سوی بازیگران اروپایی در وین باز میگردد. گزارهسازی تکنیکی است که در آن، یک گزاره نادرست به اندازهای تکرار میشود که بر اثر تسلسل، به یک «گزاره قابل قبول» در ذهن مخاطبان تبدیل شود. طی روزهای اخیر بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس، اولاف شولتز صدر اعظم آلمان و امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه بارها مدعی «نجات برجام» پس از خروج یکجانبه دولت قبلی آمریکا از این توافق شدهاند! این ادعا را قبلا نیز بارها اروپاییان مطرح کردهاند، اما طی روزهای اخیر شاهد طرح گستردهتر آن هستیم. واقعیت امر این است که پس از خروج دولت ترامپ از توافق هستهای، فرانسویها در کنار ژرمنها و انگلیسیها، ترسیم ساختارهای «نامرئی»، «غیر کاربردی» و «غیر حقوقی» مانند SPV و اینستکس را در دستور کار قرار دادند. هدف آنها از این اقدام، خرید زمان به سود راهبرد «فشار حداکثری آمریکا» بود. کاخ الیزه و دیگر بازیگران اروپایی از سوی واشنگتن مأموریت داشتند تا در عین ابراز مخالفت ظاهری با خروج ایالات متحده از برجام، ایران را به صورت یکطرفه در توافق هستهای حفظ کنند! پس از یک سال صبر راهبردی جمهوری اسلامی ایران، کاهش مرحلهای تعهدات برجامی ایران آغاز شد تا در نهایت به نقطه کنونی رسیدیم: مذاکرات جدید وین بر سر رفع تحریمهای ضد ایرانی و احیای برجام.
در چنین شرایطی تلاش اروپا برای تطهیر خود از «بیتعهدی مطلق نسبت به برجام» قطعا راه به جایی نخواهد برد. در این میان، دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان به همراه جریان رسانهای انقلاب، باید با روشنگری کامل در قبال نقش مخرب تروئیکای اروپایی در کنار آمریکا، مانع از پیشبرد و تحقق تکنیک «گزارهسازی کاذب» از سوی آنها شوند.