سریالهای مناسبتی نوروز 1401 هم به ایستگاه پایانی خود رسیدند و «نجلا2» ماه رمضان را هم مهمان خانههای مردم است. «نجلا» تا این جای کار مانند فصل اول و حتی شاید بیش از آن مورد توجه بینندگان قرار گرفت، به گونهای که توانست پس از «زیرخاکی3» که البته کمدی است و قطعاً مخاطب بیشتری را به خود اختصاص میدهد، جایگاه دوم را از نظر پرمخاطب بودن از آن خود کند.
هر چند شاید برای قضاوت در مورد سریال «نجلا2» با توجه به 40 قسمتی بودن آن قدری زود باشد؛ اما داشتن داستانی جذاب که مخاطب را به پیگیری و ادامه سریال ترغیب میکند، از بارزترین خصوصیات مثبت این سریال نوروزی و رمضانی است که البته پس از پایان سریال بیشتر میتوان درباره آن قضاوت کرد.
«زیرخاکی3»
ضعیفتر از انتظارها
هر چقدر داشتن داستان جذاب در «نجلا2» به خوبی عیان بود، اما در «زیرخاکی3» با وجود بازی خوب بازیگرانش، ضعیفترین فصل این سریال بود؛ داستانی که در فصول قبلی و با پیدا شدن یک گنج آغاز شد، آنچنان که باید و شاید در این فصل از زیرخاکی نتوانست مخاطب را با خود همراه کند و شاید اگر بازی خوب پژمان جمشیدی، گیتی قاسمی و ژاله صامتی نبود، مخاطبان این فصل از زیرخاکی، پس از دیدن چند قسمت ابتدایی ریزش زیادی پیدا میکردند. در هشت قسمت ابتدایی سریال، ماجرا کاملا یکنواخت و بعضا خستهکننده پیش رفت؛ به گونهای که میتوان گفت، نویسنده و کارگردان فیلم نتوانست از ماجرای اسارت «فریبرز» به دست بعثیها و لوکیشن اردوگاه اسرا برای خلق لحظات و موقعیتهای ماندگار و کمدی استفاده کند. این در حالی است که تجربه نشان داده است که چنین موقعیتی ظرفیتهای بسیاری برای خلق لحظات شیرین برای مخاطبان دارد، مانند آنچه در «اخراجیها2» شاهدش بودیم.
متمرکز شدن وقایع اسارت بر روی شخص «فریبرز» و استفاده نکردن از بقیه بازیگران، مانند هنرمند توانمندی همچون هومن برقنورد، از جمله ضعفهای «زیرخاکی3» به شمار میآید.
با فرار فریبرز از دست بعثیها و بازگشت او و در واقع، همبازی شدن دوباره پژمان جمشیدی و ژاله صامتی، در سه چهار قسمت پایانی سریال جانی دوباره گرفت و تا حدی توانست یکنواختی قسمتهای گذشته را جبران کند، اما همچنان نداشتن موقعیتهای کمدی جذاب یا حداقل کم داشتن این گونه موقعیتها در مقایسه با فصول اول و دوم آن، در این فصل کاملاً محسوس بود.
هر چند به جرئت میتوان گفت، سریال «زیرخاکی» در چند سال اخیر یکی از قویترین سریالهای تلویزیون بوده است که توانسته مخاطبان بسیاری را نیز با خود همراه کند، اما باید مراقب بود که اگر قرار است سریالی دنبالهدار مانند پایتخت یا نون خ تولید شود، نباید به ورطه تکرار و بیداستانی بیفتد.
«دردسرهای شیرین»
سوژه خوب و پرداخت ناقص
سریال دیگری که رسانه ملی برای نوروز 1401 و پخش از شبکه 5 آماده کرد، «دردسرهای شیرین» بود. سریالی با موضوعی جدید که البته آنطور که باید و شاید نتوانست از این سوژه مهم و جدید حداکثر بهره را ببرد، اما تلاش کرد تا پیامش را به مخاطب منتقل کند.
زوج جوانی که درست در زمان فرزنددار شدن، با مشکلات کاری روبهرو میشوند و تصمیم میگیرند برای رهایی از مشکلات، به کارآفرینی دست بزنند. این داستان تک خطی میتوانست روندی بسیار جذاب برای سریالی پر مخاطب باشد؛ اما انسجام نداشتن وقایع فیلمنامه، نقص در شخصیتپردازیها و از این شاخه به آن شاخه پریدنها، از یک سریال با موضوعی جدید و جذاب، سریالی ساخت که فقط زندگی یک زوج را روایت کرده و در خلال آن، بقیه شخصیتها را نیز جسته و گریخته معرفی میکند.
«خداداد»
کلیشههای تکراری
و اما سریال دیگر نوروز امسال رسانه ملی، «خداداد» بود که از شبکه دوم سیما به نمایش درآمد. سریالی با موضوعی تکراری؛ دامادی سوءاستفادهگر و سربار خانواده همسر که از موقعیتهای پیش آمده به نفع خودش استفاده میکند. چیزی که رضا عطاران و علی صادقی همیشه نقش آن را در سریالهای تلویزیونی بازی میکردند و حالا علی صبوری جای آنها را گرفته است.
البته خالی از انصاف است اگر بگوییم که «خداداد» موقعیتهای جذابی نداشت، اما واقعیت این است که تکرار چنین سوژههایی آن هم بدون داستان جدید و جذاب، دیگر نمیتواند مانند گذشته مخاطب را جذب کند و باید از سوژههایی ناب و جدید استفاده کرد تا بتوان در این وانفسای فعالیت تلویزیونهای آن ور آبی، مخاطب را همچنان پای شبکههای تلویزیونی نشاند.
و بالاخره باید به نقطه ضعف عجیب سریالهای نوروزی 1401 سیما اشاره کرد که با وجود تذکرهای مکرر مخاطبان، تا آخر عید هم برطرف نشد و آن هم تداخل پخش زمان سریالهای یک شبکه با شبکه دیگر بود، به طوری که مخاطب حداقل 10 دقیقه ابتدایی سریالهای دوم، سوم و چهارم را از دست میداد و همین نکته بدیهی، باعث جا ماندن آن از جزئیات خط داستان میشد.
در مجموع، دفتر سریالهای نوروزی امسال هم بسته شد و صرفنظر از نقدهای مورد اشاره، کلیت حرکت رسانه ملی برای ارائه کارهای جدید به مخاطبان، به شرط جبران ضعفهای گفته شده، ستودنی است.