به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بصیرت مدتی است که طبق شاخص های مرکز آمار کشور جمعیت کشور به سمت پیری است. از این رو شاخصهای جمعیتی ایران در وضعیت هشدار قرار گرفته است. طبق گزارش های منتشر شده در حال حاضر ۱۰ درصد جمعیت ما سالمند هستند اما تا سه دهه آینده، ۳۰ درصد جمعیت در بازه سالمندی بالای ۶۰ سال قرار خواهند گرفت و بحران جمعیت، آینده کشور را تهدید میکند، پیشبینیها حاکی است که به دلیل سقوط نرخ زاد و ولد با کاهش شدید جمعیت به عنوان یک چالش بزرگ جمعیتی مواجه خواهیم شد.
حالا کارشناسان حوزههای مختلف از سیاسی گرفته تا اجتماعی و ... بحران میانسالی را فریاد میزنند. طی ۵ سال اخیر ۵۵۰ هزار تولد کاهش یافته و ایران رکوردار سرعت کاهش نرخ باروری شده و این مهم به عنوان یکی از شاخصههای جمعیتی از جمله مشکلات جمعیتی کشور محسوب میشود، نرخی که بعد از سال 68 هر سال با کاهش روبه رو شده و اکنون برخی گزارشها نشان میدهد یک خطای فاحش هم در مسیر پیش بینیها شکل گرفته است. موضوعی که میتواند مزیدی بر علت پیری جمعیت ایران باشد.
کاهش جمعیت جوان، بحران جهانی است
مسأله تمایل کمتر نسل جوان به ازدواج، بحرانی جهانی است. در سالهای اخیر میبینیم که تمایل افراد نه تنها به ازدواج بلکه به مقوله ارتباط با جنس دیگرهم دچار اختلال شده است. براساس آمارهای موجود در چند سال اخیر در کشور امریکا تعداد مردان زیر ۳۰ سالی که اصلاً تمایلی به برقراری رابطه منجر به ازدواج ندارند به میزان ۳ برابر افزایش یافته است و این روند با نسبتی تقریباً مشابه در کشور ژاپن هم دیده میشود.
از آن جایی که در سالهای اخیر، شبکههای اجتماعی رشد زیادی داشتهاند، چرا تمایل به ارتباطات کمتر شده این در حالی است که تصور میشود با گسترش فضای مجازی، ارتباطات بین فردی باید افزایش پیدا کند و به تبع آن ازدواج و فرزندآوری نیز با افزایش روبهرو باشد در حالی که این طور نیست و آمارها حکایت از افزایش تعداد مردانی دارند که هیچ گاه پدر نمیشوند. مشکل اصلی کجاست؟
درست است شبکه اجتماعی و دنیای مجازی گسترش یافته اما این امر نتوانسته در مسأله فرزندآوری چندان مؤثر عمل کند. طی تحقیقات به عمل آمده مردان ذاتاً تمایل دارند قبل از فرزندآوری به ثبات کامل اقتصادی برسند. این نگرش تنها محدود به کشور ما نیست. در همه کشورهای دنیا این نگرش وجود دارد که تأمین مخارج اصلی زندگی برعهده مرد است و ناخودآگاه رسیدن به این ثبات در سنین بالاست که اتفاق میافتد.
در میان بسیاری از افراد مرفه جامعه هم آمار بالایی تمایل به فرزندآوری یا حتی قبلتر از آن ازدواج ندارند، پس نمیتوان همه تقصیرها را به گردن مشکلات اقتصادی انداخت، به نظر شما چه موارد دیگری در این حوزه دخیل هستند؟
یکسری ترسهایی وجود دارد؛ بهعنوان مثال بالا رفتن میزان طلاق یکی از همین نمونه ترس هاست، مشکلاتی که بعد از طلاق گریبان مردان را میگیرد، آن دسته از مردانی که با طلاق حضانت فرزندشان را از دست میدهند و درگیر مشکلات اقتصادی عدیدهای از جمله پرداخت مهریه میشوند، سبب میشود، خیل عظیم دیگری از مردان با این احساس ترس کلاً نگرشی منفی نسبت به ازدواج و فرزندآوری داشته باشند. از سوی دیگر برخی آزادیهای ارتباطی افزایش یافته است و سبب شده ناخودآگاه افراد فکر کنند بدون ازدواج هم میتوانند به برخی روابط عاطفی دست پیدا کنند.
زنگ خطر جمعیت برای ایران به صدا در آمده است
پیشبینی سازمان ملل با توجه به کاهش بیسابقه نرخ باروری در ایران، آنست که جمعیت ایران تا 30 سال آینده به یک سوم کاهش خواهد یافت و نیمی از آن جمعیت قطعا سالمندان خواهند بود.
یکی از شاخصهای جمعیت شناسی نرخ باروری است. این روزها حرکت به سوی سطوح پایین باروری، پدیدهای فراگیر در سطح جهانی شده است. معضلی که اتفاقا برای نخستین بار در کشورهای توسعه یافته اروپایی به وقوع پیوست. موضوع قابل اهمیتی که منجر به تفکر و تحقیقات دانشمندان علم جمعیتشناسی در این زمینه شد. کشورهایی از جمله مجارستان، چین، ژاپن و سوئد در لبه پیشرو روند پایین باروری قرار دارند. حتی کشورهای مرتبط با نرخ زاد و ولد بالا، مانند هند و مکزیک، نیز در معرض کاهش نرخ باروری قرار گرفته اند. آمریکا نیز به لطف جریان مهاجرتی، تا حدی مصون است اما بازهم نرخ باروری در این کشور هم رو به نزول است.
در حالت کلی روندهای رشد جمعیت در بسیاری از جوامع نشان میدهد که این مشکل به زودی فراگیر میشود و موجب کاهش جمعیت بشر میشود. دلایلی مثل دسترسی به کنترل بارداری، دسترسی بیشتر به آموزش های پیشگیری، افزایش توانگری و ورود زنان به عرصهی نیروی کار و... میتواند در این بحران موثر باشد. در کشور ما نیز سایر مشکلاتی که بعضا به آن اشاره میشود باعث شده است که با نرخ پایین باروری مواجه باشیم. در همین رابطه «راهبرد معاصر» با صالح قاسمی مسئول کارگروه جمعیت مرکز ارزیابی اجرای سیاستهای کلی نظام به گفتگو نشسته است تا این چالش را بررسی و ارزیابی نماید:
ایران پرچمدار نرخ پایین باروری
صالح قاسمی مسئول کارگروه جمعیت مرکز ارزیابی اجرای سیاستهای کلی نظام پایینترین نرخ باروری غرب آسیا و جهان اسلام را متعلق به ایران دانسته است. وی بابیان اینکه سه دهه آینده از هر سه ایرانی یک نفرشان سالمند است، گفت: پایینترین نرخ باروری منطقه غرب آسیا و جهان اسلام متعلق به ایران است.
مسئول کارگروه جمعیت مرکز ارزیابی اجرای سیاستهای کلی نظام با اشاره به نرخ باروری به عنوان یک شاخص جمعیت شناسی کشور، بیان کرده: نرخ باروری یعنی میانگین تعداد فرزندانی که یک خانم به دنیا میآورد. سال ۶۵ حدود ۶ فرزند به ازای هر فرد بود؛ فراموش نکنید که طی آن سالها میزان مرگ و میر مادر و نوزاد هم بالا بود با این اوصاف تا پایان سال ۹۹ نرخ باروری کشور به ۱.۶ فرزند به ازای هر فرد رسید یک بار دیگر لطفاً به این اعداد توجه کنید از نرخ باروری بیش از ۶ فرزند به ازای هر فرد رسیدیم به نرخ باروری ۱.۶ فرزند به ازای هر فرد!
وی در اینباره تاکید کرد: این یک روند بسیار کند و بسیار تامل برانگیز در کاهش نرخ باروری است امروز ما کمترین نرخ جانشینی را در نرخ باروری تجربه میکنیم، به این معنا که هر زوجی از این نسل خارج میشود دو نفر را در جای خود نمیگذارد. پایینترین نرخ باروری منطقه غرب آسیا و همینطور دنیای اسلام امروز متعلق به ایران است و در واقع ما طی ۳۰ سال گذشته رکورد سرعت کاهش نرخ باروری را در جهان به نام ایران ثبت کردهایم.
قاسمی در نهایت با برآورد اطلاعاتی پیشبینی کرده: در صورت ادامه این روند حدود ۲۰ تا ۲۵ سال آینده نرخ رشد جمعیت ایران به عدد صفر درصد سقوط خواهد کند.
سیر صعودی جمعیت ایران در دهه 60
طی دهه 60 تا اوایل دهه 70 جمعیت ایران سیر صعودی و به صورت جهشی را طی کرد. به گونهای که فراوانی جمعیت این دهه همواره یا دستاویز کنایه و لطیفههای نسلهای بعدی شده و یا فقدان و بحرانهای مختلف باعث شده تا در تاریخ جمعیتی ایران به عنوان نسل سوخته یاد شوند.
گزارشهای موجود حکایت از این دارد در سال1375 جمعیت ایران حدود 60 میلیون نفر بوده، آماری که باعث شد جمعیتشناسان 20 سال گذشته را دوره انفجار جمعیت جوان در کشور بدانند و پس از آن برخی از کارشناسان دهه 80 را دهه زناشویی و باروری این جمعیت جوانان اعلام کردند، دولتمردان به طور جدی سمت سیاستهای کنترل جمعیت هدایت شدند و شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» بر در و دیوار شهر نمایان شد.
پیشتر گفته شد یکی از سیاستهای دخیل و مهم در این زمینه تعیین و پیشبینی رشد جمعیتی بر اساس نرخ باروری است. نرخی که بعد از سال 68 هر سال با کاهش روبه رو شده است و حالا برخی گزارشها نشان میدهد یک خطای فاحش هم در مسیر پیش بینی ها شکل گرفته است. موضوعی که می تواند مزیدی بر علت جمعیت پیری ایران باشد.
خطای فاحشی در مسیر «جمعیت کشور»
مسعود عالمی نیسی؛ سرپرست مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور خطای فاحشی که مسیر «جمعیت» کشور را دچار چالش کرده است، را اینگونه ارزیابی میکند: «در قانون برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مصوب سال 1368 ذکر شده است: «برمبنای بررسیهای به عمل آمده، اعمال سیاست تعدیل موالید از 6.4 مولود زنده به دنیا آمده در طی دوران بالقوه باروری یک زن (سال 1365) به 4 نوزاد در سال 1390 و کاهش نرخ رشد طبیعی جمعیت از 3.2 به 2.3 درصد در همین مدت با توجه به ساختمان فعلی بسیار جوان جمعیت و ویژگیهای زیستی و فرهنگی جامعه امکانپذیر خواهد بود.» در بند 9 قانون برنامه، مربوط به هدفهای کمی کلان (برنامه توسعه)، عدد 4 برای نرخ باروری در سال 1390 هدفگذاری شد.
طبق مطلب منتشر شده نکاتی در اینباره وجود دارد:
نخست؛ مبنای نرخ باروری کل برای آغاز برنامه اول، عدد مربوط به سال 1365 در نظر گرفته شده بود؛ مراجعه به آمارها نشان میدهد که نرخ باروری کل در تاریخ تصویب برنامه اول (1368.11.11) نسبت به سال 1365، به میزان زیادی کاهش یافته و به عدد 4.69 رسیده بود؛ یعنی تنها 0.69 با عدد مطلوب فاصله داشت!
دوم؛ نکته مهمتر آن است که روند کاهشی نرخ فرزندآوری پیش از تصویب برنامه اول و از اوایل دهه 60 آغاز شده بود و به نظر میرسد در آن زمان به جای قوانین کاهش فرزندآوری باید برای افزایش فرزندآوری و تغییر روند کاهشی، اقدام میشد!
سوم؛ تصمیمگیران کشور در آن شرایط، نرخ باروری مطلوب را برای کشور عدد چهار میدانستند؛ آیا همان تصمیمگیران و البته تصمیمسازان که امروز در قید حیات هستند، این عدد مطلوب را تأیید میکنند؟
چهارم؛ این عدد آنقدر دور از دسترس دانسته شده بود که برای 22 سال بعد در نظر گرفته شده بود، در حالی که پیش از پایان برنامه اول (کمتر از پنج سال) محقق شد!
پنجم؛ با وجود اینکه نرخ باروری در سال 1372 به کمتر از عدد چهار (عدد مطلوب برنامه اول) یعنی 3.56 رسید اما در همان سال و در تاریخ 1372.3.2 قانون «تنظیم خانواده و جمعیت» با هدف کاهش فرزندآوری به تصویب مجلس شورای اسلامی میرسد!
آمار نرخ باروری در استانهای مختلف
براساس آمار منتشر شده از سوی دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران، میزان باروری کل کشور از ۲.۱ فرزند در سال ۹۶ که میتوان آن را باروری در سطح جانشینی در نظر گرفت به ۱.۷ فرزند در سال ۹۹ رسیده است و این به معنی آن است که نرخ باروری ما طی این سالها با سیر نزولی همراه بوده است.
استانهایی از جمله کرمانشاه، کردستان، آذربایجان شرقی و غربی، فارس، همدان، بوشهر، اردبیل، کهگیلویه و بویراحمد، زنجان، قم، کرمان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، هرمزگان، گلستان، خراسان رضوی و شمالی باروری پایین و کمتر از سطح جانشینی داشته اند.
تهران به همراه سمنان، البرز، مازندران و گیلان پنج استانی هستند که با میزان باروری بسیار پایین ۱.۳ و حتی پایین تر از این را داشته و چهار استان سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خوزستان و یزد میزان باروری بیشتر از ۲.۱ و سطح جانشینی را در سال ۹۹ داشته اند.
در واقع ۵۸ درصد از استانها در سال ۹۹ باروری کمتر از سطح جانشینی یعنی بین ۱.۵ تا ۲.۱ فرزند، ۱۶ درصد از استانها باروری بسیار پایین یعنی ۱.۳ فرزند و کمتر از آن، ۱۳ درصد از استانها باروری پایین یعنی ۱.۵ فرزند و پایین تر از آن و ۱۳ درصد از استانها باروری بالاتر از سطح جانشینی یعنی بیشتر از ۲.۱ فرزند را داشته اند.
اثر نرخ پایین باروری در رشد جمعیت
رئیس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه در صورتی که نرخ باروری پایینتر از حد جایگزینی تثبیت شود، با گذشت زمان نرخ رشد جمعیت کمتر میشود، به صفر میرسد و شروع به منفی شدن میکند، میگوید: باتوجه به اینکه اکنون نرخ باروری زیر حد جایگزینی است، پیشبینی میشود در سالهای ۱۴۱۵ تا ۱۴۲۰ نرخ رشد جمعیت به صفر برسد و پس از آن منفی شود.
تمایل به افزایش جمعیت یک رغبت جهانی است که تمامی کشورهای دنیا برنامههای مدونی برای نیل به آن تنظیم میکنند. گفته میشود جمعیت ایران تا ۳۰سال آینده به زیر۳۰میلیون نفر بازخواهد گشت. بد نیست بدانید پیشبینی سازمان ملل با توجه به کاهش بیسابقه نرخ باروری در ایران، آنست که جمعیت ایران به یک سوم کاهش خواهد یافت که نیمی ازآنان سالمند خواهندبود. این یعنی کاهش شدید سرعت پیشرفت، کار، تولید، فروپاشی قدرت دفاعی وامنیت کشور و ... .
در افرادی که روابط اجتماعی ضعیفی دارند و ازدواج نمیکنند، میزان افسردگی بالاتر از افراد دیگر است، با فرزندآوری هم سلامت جسمی و روانی مردان افزایش پیدا میکند و هم میل به خودکشی تا اندازه قابل توجهی کاهش پیدا میکند اما این نکته را هم باید یادآور شوم که مردانی که جدا شدهاند و همزمان حضانت فرزند از آنها گرفته شده دچار مشکلات روانی زیادی خواهند شد، در نتیجه میتوان گفت که ازدواج خوب و فرزندآوری میتواند تأثیرات مثبت زیادی را بر جسم و ذهن افراد باقی گذارد.