بچههای آمریکایی امروز با ترس به مدرسه میروند، هیچ جای دنیا والدین به بچههایشان نمیگویند چرا باید در دستشویی پنهان شوند و ساکت بمانند[...]
«بچههای آمریکایی امروز با ترس به مدرسه میروند، هیچ جای دنیا والدین به بچههایشان نمیگویند چرا باید در دستشویی پنهان شوند و ساکت بمانند، هیچ جای جهان چنین نیست جز آمریکا و این خواست و انتخاب ماست و ما اجازه میدیم ادامه داشته باشه، ما داریم چه کار میکنیم؟»
این جملات بخشی از نطق احساسی کریس مورفی، سناتور ایالت کنتیکت بود؛ نطقی که پس از فاجعه تیراندازی اخیر در دبیرستانی در یوالد تگزاس ایراد شد، حادثهای با 21 کشته، اما فرد مهاجم کیست؟ یک تروریست اسلامگرا؟ یا یک آنارشیست چپگرا؟ هیچ یک، این بار دیگر دولتمردان نمیتوانند تقصیر را بر گردن دیگری بیندازند، عامل این حادثه یک نوجوان 18 ساله است، تماماً آمریکایی، که راحتتر از هر بزهکار دیگری در سایر نقاط جهان، سلاحی تهیه میکند، به مدرسه میبرد و همکلاسیها و معلمانش را به رگبار میبندد.
تا همین جای کار هم خبر آن قدر غریب است که میتواند هر شنوندهای را در سراسر جهان شکه کند، مگر شهروندان آمریکایی، شهروندان ثروتمندترین کشور جهان که امروز تأمین امنیت فرزندانشان نه تنها در خیابان؛ بلکه در مدارس، به معضلی بزرگ برایشان تبدیل شده است؛ به شکلی که شنیدن چنین اخباری از رسانهها، به امری معمول برای خانوادههای آمریکایی بدل شده است. با این اوصاف، بد نیست به دو آمار منتشر شده در این زمینه اشارهای بکنیم، اول آنکه در سال 2017 پس از 60 سال علت اصلی مرگ کودکان از تصادفات رانندگی به تیراندازی تغییر پیدا کرده است و دوم، در مقایسه تیراندازی در مدارس در بین سالهای 2009 تا 2018 آمریکا با 288 مورد در رتبه اول قرار دارد؛ اما وخامت اوضاع آن جا مشخص میشود که بدانیم در رتبه دوم همسایه جنوبی آمریکا، مکزیک قرار دارد آن هم تنها با هشت مورد، اما اشکال کار کجاست؟ قطعاً نمایندگان مجلسین بهتر از هرکس دیگری در جریان این آمارها قرار دارند، اما چطور میشود که افزایش هر ساله این قبیل خشونتها با هیچ گونه اقدام عملی همراه نمیشود؟ بهتر است بار دیگر به سخنان سناتور کریس مورفی بازگردیم، (آنها دارند چکار میکنند؟)
جواب سؤال سناتور کنتیکت را بهتر است در نطق یکی از همکاران خودش جستوجو کنیم. چاک شومر، رهبر اکثریت مجلس سنا، بیپروا مشکل آمریکا را نمایندگان جدا افتاده از رنج مردم میداند، آنها که منتظر اشارهای هستند تا اراده و رأی خود را در ازای حمایتهای مالی یا انتخاباتی به نفع ان آر ای، انجمن ملی اسلحه ایالات متحده، هدایت کنند. انجمنی با قدمتی بالغ بر 150 سال و 5/5 میلیون نفر عضو که نه تنها دارای روابط قدرتمند در میان سیاستگذاران ایالات متحده است؛ بلکه ریشههای عمیقی هم در فرهنگ و تاریخ آمریکایی دارد.
اما طرفداران حمل سلاح در مقابل مخالفان چه حرفی برای گفتن دارند؟ استناد اصلی تمامیحامیان اسلحه قبل از هر چیز دیگری به دومین اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده مربوط میشود که حق حمل و نگهداری سلاح را برای تمامی شهروندان آمریکایی محترم میشمارد؛ ولی مسئله به همین جا ختم نمیشود، راستگرایان و حامیان لابی سلاح، قوانین حمل سلاح را ضامن آزادی بیقید و شرط مردم در برابر حکومت، عامل جلوگیری از بروز دیکتاتوری و همچنان، بخشی جداییناپذیر از فرهنگ آمریکایی میدانند، اما به چه قیمتی؟ آمریکا تنها کشور جهان است که حمل سلاح گرم نه تنها در آن آزاد است؛ بلکه به ازای هر 100 نفر 120/5 قبضه سلاح در کشور وجود دارد، بله، تعداد سلاح در آمریکا از تعداد مردم به مراتب بیشتر است.
در این چند هفته اخیر و در همین حین که بحث بر سر قوانین سختگیرانهتر در کنگره داغ است، انآرای بی هیچ تغییری در تقویم سالانهاش و بدون ذرهای توجه به احساسات برانگیخته شده والدین آمریکایی همایش بزرگ خود را در ایالت تگزاس برگزار کرده است، همان ایالتی که درست چند روز قبل شاهد یکی از خونینترین حوادث تیرندازی در مدارس بوده است. اما آنها به همین جا بسنده نکردند، همایش دارای بخش نمایشگاهی هم هست؛ جایی که انواع سلاحهای دستی و نیمه اتومات در رنگهاو طرحهای مختلف به معرض نمایش عامه جامعه در آمده است. البته مردم و افراد سرشناس زیادی در حمایت از خانوادههای داغ دیده به برگزاری این نمایشگاه اعتراض کردند؛ اما نباید با چنین واکنشهایی، درباره نگرش جامعه آمریکا نسبت به مسئله حمل سلاح به اشتباه افتاد و راه غلو را پی کرد، طبق آمار افکارسنجی (you gov، 54 درصد) از مردم معتقدند قوانین باید سختگیرانهتر شود، 30 درصد خواستار آن هستند که قوانین به شکل فعلی باقی بماند و 16 درصد معتقدند قوانین باید کمتر سختگیرانه باشد، همانطور که میبینیم برتری حامیان محدودیت حمل سلاح در آمریکا شکننده است و اگر نفوذ مالی و فرهنگی لابی اسلحه را به آن اضافه کنیم، حداقل در اوضاع فعلی نمیتوان امیدی به تغییرات ساختاری داشت.
اخبار واصله از سوی خبرگزاری فرانسه از هیوستون حاکی از آن است که دونالد ترامپ، که حالا به شاخصترین فرد جناح راست بدل شده است، خواستار مسلح شدن هر چه بیشتر مردم آمریکا برای مبارزه با چیزی که بدی مینامد شده است، این مسئله قابل حدس بود؛ اما نکته جالب موضعگیری بایدن، رئیسجمهور دموکرات آمریکاست، سخنگوی کاخ سفید، بایدن را مخالف ممنوعیت فروش اسلحه در آمریکا اعلام میکند و او را صرفاً خواستار ممنوعیت فروش سلاحهای تهاجمی و انبارهای حاوی انواع سلاح اعلام میکند، این موضعگیریها به خوبی نشان میدهند که هم بایدن و هم ترامپ به خوبی میدانند که بدون حمایتهای مالی و انتخاباتی لابی سلاح عملاً شانسی برای پیروزی در انتخابات آتی ریاستجمهوری ندارند، آنها مجبور به سازش هستند.
اما حوادث اخیر، نشاندهنده بحرانی به مراتب پیچیدهتر و نگرانکنندهتر در جامعه امروز آمریکا هم هست، یک دو قطبی ساختاری در امر سیاستگذاری، درست پس از تیرندازی تگزاس، 134 نماینده دموکرات مجلس نمایندگان به رهبری چاک شومر خواستار تصویب قوانین جدیدی در امر کنترل سلاح به هر شکل و در هر قالب شدند؛ اما جمهوریخواهان با تکیه بر قانون حداقل 60 رأی از تصویب و مؤثر کردن قوانین جدید به راحتی جلوگیری به عمل آوردند.
واضح است که در کشوری که سیاستمداران آن در بحث واکسن و ماسک زدن نمیتوانند به توافق برسند، بحث بر سر مسئله ریشهداری، مانند حمل سلاح عملاً بیهوده مینماید. این دو قطبی که با غروب هژمونی آمریکا بر جهان، هر روز عمیقتر و عیانتر میشود، هر مسئهای را به گرهای غیر قابل گشایش بدل میکند، جمهوریخواه و دموکرات بر سر هر مضوعی بیصبرانه به دنبال آن هستند که در برابر هم صفآرایی کند، آن قدرها هم مهم نیست که دعوا بر سر چیست، یک روز سیاست خارجه، یک روز سقط جنین و حالا هم حمل سلاح.