مدتی قبل بود که در رسانهها فراخوان جشنواره نقالان علوی منتشر شد. شاید تا حدی نقالی و جشنوارههای مرتبط با آن برای یکایک ما ناآشنا باشد[...]
مدتی قبل بود که در رسانهها فراخوان جشنواره نقالان علوی منتشر شد. شاید تا حدی نقالی و جشنوارههای مرتبط با آن برای یکایک ما ناآشنا باشد یا کمتر شنیده باشیم. هنری آیینی که قطعاً روزی پدر بزرگ یا پدر پدر و مادرهایمان مخاطبان اصلی آن بودهاند؛ اما متأسفانه برخلاف سرزمینهای دیگر که سعی در احیای دوباره هنرهای آیینی و سنتی خود دارند، نقالی و پردهخوانی و حتی تعزیه تا حدی مورد بیمهری و کملطفی مسئولان قرار گرفته و همین بیمهری شاید بزرگترین ضربه را به این هنر والا زده است؛ هنری که میتواند بخشی از هویت فرهنگی کشورمان را به همگان به خصوص جهان اسلام معرفی کند. اگر جستوجوی مختصری در اینترنت داشته باشیم، وقتی کلمه نقالی را وارد کنیم، با این تعریف روبهرو میشویم؛ «نقالی یا افسانهگویی ایرانی یا پردهخوانی کهنترین شکل بازگویی افسانهها در ایران است و از مدتها پیش نقش مهمی در جامعه دارد. نقال کسی است که نقل حماسی میگوید و مضمون نقلهایش بیشتر پیرامون داستان شاهان و پهلوانان ایران زمین است.» قطعاً در عصر معاصر، نه روزگارِ حماسی کشورمان کمتر از دوران کهنش بوده و نه قهرمانان و پهلوانانش تعدادشان کمتر شده است، پس قطعاً اجحاف است که هنری این چنین اصیل را از یاد ببریم؛ به همین دلیل ما نیز برای شناخت بیشتر با هنرِ نقالی و جشنواره نقالان علوی به سراغ مرشد محسن میرزاعلی رفتیم، هنرمند پیشکسوت این حوزه و رئیس دفتر تعزیه و نمایشهای آیینی حوزه هنری، که این هنر را سینه به سینه از پدران خود به یادگار برده است. این هنرمند سکانداری جشنواره نقالان علوی را نیز برعهده دارد و دبیر این جشنواره است. متن زیر شرحی از این گفتوگو است.
* چه چیزی سبب ترویج این هنر آیینی میشود؟
اقدام به برگزاری جشنواره نقالان علوی را از 7ـ6 سال پیش آغاز کردیم. در تأثیر این جشنواره همین بس که بگویم اولین سالی که شروع کردیم، فکر میکنم تنها 28ـ27 نفر شرکت کردند؛ اما امسال با توجه به زمان اندکی هم که از فراخوانِ جشنواره نمیگذرد، تاکنون حدود 100 اثر برای ما ارسال شده است و تا آخرین روز فکر میکنم به 300ـ250 اثر برسد. این کار به همت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی و به ویژه به همت دوست عزیز، مدیریت محترم مرکز هنرهای نمایشی، کوروش زارعی رقم خورده است. در این چند سال اتفاقات خوبی رقم خورده است. اول شناسایی افراد بااستعداد، شامل تمام ردههای سنی بوده است، از سنین 5 تا 70 سال در این جشنواره حضور داشتهاند. کسانی که در آغاز مسیر بوده یا پیشکسوتان و حتی کسانی که مدتی است کار را کنار گذاشتهاند. از پیشکسوتان تقدیر کردیم و کوشیدیم به کسانی هم که تازه این هنر را شروع کردهاند، خط و مشی راه را نشان دهیم. الحمدلله خروجی خوبی داشتیم. در زمان اربعین از خیلی از همین عزیزان استفاده کردیم. در این مدت 170ـ160 هنرمند را به کربلا بردیم. حتی سال گذشته با وجود تمام سختیها تلاش کردیم تا حدود 90 هنرمند را به کربلا ببریم. آنجا هم اتفاقات خوشی با هنر روایتگری، پردهخوانی، نقالی و تعزیه رقم خورد. یک ویژگیای که جشنواره نقالان ادبی دارد، این است که بخش رادیو را جدی گرفتیم و الحمدلله امسال رادیو فرهنگ نیز پای کار آمد. در جشنواره قبلی با رادیو نمایش مشترک کار کردیم که هر شب رادیو نمایش جشنواره را پوشش میداد؛ اما امسال رادیو فرهنگ پای کار آمده است. در واقع، در رادیو فرهنگ سه روز داوری صورت میگیرد که بزرگان و پیشکسوتان هنر روایتگری حضور پیدا میکنند. اما ویژگی ممتاز جشنواره امسال بخش مباهله آن است که موضوعات «پرداختن به اهمیت مباهله از منظر آیه ۶۱ سوره آلعمران»، «بیان داستان مباهله و واقعه غدیر و معرفتشناسی سیره زندگانی امیرالمؤمنین(ع)» و «نقش واقعه غدیر و مباهله در پذیرش ولایت و ولایتپذیری در زمان معاصر» انتخاب شد.
* قطعا برگزاری چنین جشنواره مهمی بسیار خوب است و تأثیرات بسیار مفیدی بر جا خواهد گذاشت و همانطور که اشاره کردید سبب رونق در این زمینه میشود، چه از منظر تجلیل از پیشکسوتان و چه از نظر ترغیب نوجوانان. اما آیا برگزاری چنین جشنوارهای برای احیای هر چه بیشتر این هنر آیینی کافی است؟
به حتم جشنواره بسیار جدی و تأثیرگذار است. چندین سال بود که جشنواره هنرهای سنتی برگزار میشد، اما تعداد قابل توجهی خروجی نقال و روایتگر نداشتیم؛ اما با وجود جشنواره نقالان ادبی یا جشنواره نقالان علوی کارهای بزرگی انجام شده است. این جشنواره جریانی را راه انداخته و علاقه مندانی را در جهت ترویج این هنر پیدا کرده است. هر چند تنها با جشنواره این هنر به روزهای اوج خود نمیرسد و باید ارگانهای دیگری پای کار بیایند؛ مانند میراث فرهنگی، شهرداری تهران و وزارت ارشاد. میراث فرهنگی اصلاً وظیفه دارد به هنر نقالی اهمیت بدهد؛ چون هنر نقالی ثبت جهانی شده است و بنده نیز جزء پنج نفری بودم که پروندهمان برای ثبت جهانی در یونسکو رفت. اما میتوانم به جرئت بگویم نقالی آن جایگاهی را که باید ندارد. یکسری اتفاقات خوب رخ داده است؛ اما آن جایگاهی که باید باشد، هنوز محقق نشده است. زمانی این جایگاه مطلوب است که صنف نقالی را که الان درصدد راهاندازی آن هستیم، تشکیل شود. از وزارت کشور و وزارت ارشاد بودجه در جهت تبلیغ و ترویج نقالی قرار دهند. باید یک بنیاد علمی، تخصصی درباره نقالی تشکیل دهیم. افراد را عضو کنیم و سامان دهیم. همچنین، کارگاههای آموزشی و جلساتی پیرامون ادبیات کهن اعم از شاهنامه، سعدی، حافظ، مولانا و منطقالطیر برگزار شود. نقالان و پردهخوانان علاقهمند تربیت شوند، مربی داشته باشند و با حضور پیشکسوتان و با حضور استادان دانشگاه به صورت آکادمیک در دانشگاههای علمیـ کاربردی کرسی به بخش نقالی داده شود، صندلی بدهند و استاد تدریس کند. چنانچه همه اینها اتفاق بیفتد، آن زمان نقادی جایگاه خود را تا حدی پیدا میکند. وگرنه همواره از نقالی به منزله هنر سنتی یاد میشود. در صورتی که نقالی به روز شدهترین هنر است؛ چون در آن آواز، هنر تجسمی، نمایش، رنگ، لباس و ... وجود دارد و در آن از چند هنر استفاده شده است.
* از نظر جنابعالی دلیل فاصله افتادن بین مخاطب و هنرمندان این حوزه چیست؟
فکر میکنم چندین موضوع در این موضوع دخالت دارد. من بارها در ایام کرونا و اکنون خیلی جاها دعوت شدم و وقتی آدمها با نقالی آشنا شدهاند، گفتهاند شیفته شاهنامه و ادبیات شدیم. یکی از موضوعاتی که مهم است و مخاطب را جذب میکند، شیوه اجراست. اول از همه نوع اجرای نقال و راوی در جذب مخاطب مهم و تأثیرگذار است. مسئله بعدی برنامهریزی برای ساماندهی و تربیت نقال خوب است که این بخش بر عهده متولیان فرهنگی است. از این گذشته امروز باید نقالی و روایتگری با زمان جلو برود. با وجود دنیای مجازی و با این همه بمباران محتوایی و این میزان سرگرمی لحظه ای که به مخاطبان داده میشود، کار نقالی برای جذب مخاطب سخت است؛ ولی اگر نقال نقال باشد که فکر میکنم تعداد این افراد در کشور انگشتشمار است، به شدت تأثیرگذار است. استفاده درست از فضای مجازی هم میتواند مخاطب را درگیر کند و تأثیر خود را بگذارد؛ ولی در کل هم خود هنرمندِ نقال، مدیران و محیط ما و هم اینکه چقدر رسانه در اختیار نقل و روایت قرار گیرد، یا بالعکس، همگی این موارد میتوانند کمک بزرگی در جهت ترویج هنر نقالیخوانی باشند. برای نمونه، اعظم کار من با رسانه است. نقالی هستم که بیشتر در رسانه کار میکنم. همه اینها مؤثر است. برای نمونه، الان سرود «سلام فرمانده» بر سر زبان بچهها افتاده است؛ چون کار رسانهای خوبی درباره آن صورت گرفت. برای بخش نقالی هم باید این اتفاق رخ دهد تا جا بیفتد. باید نقالان را همه جا ببینیم. در ایام محرم باید پردهخوانان را ببینیم، در ایام ماه رمضان باید شاهنامهخوانان را ببینیم. این موضوعات باید برجسته شود تا جایگاه خود را پیدا کند؛ والا این اتفاق به ندرت رخ میدهد؛ چون در گذشته به جز قهوه خانهها در کاروانسراها هم نقالان حضور داشتند. در جاده ابریشم، نقالان و شاهنامهخوانان کار میکردند. سند این حضورها موجود است. در کاروانسراها بودند و بعد در قهوهخانهها. اول در قزوین، اصفهان و غیره گسترش مییابد و هنرهای آیینی را میآورند و جایگاه به آن میدهند. الان این جایگاهها را نداریم، مگر جایی هنرمندی را دعوت کنند تا بتواند اجرایی داشته باشد.
خود نقالان نیز باید به قدری قوی کار کنند که هم بتوانند مخاطب جذب کرده و هم نظر مدیران را جلب کنند و آنها را قانع کنند که این هنر ارزش سرمایهگذاری دارد.
* فکر میکنم تا به حال باید به متولیان ما این امر اثبات شده باشد.
متولیان ما سیاست رونق فرهنگی ندارند. تعدادی دلسوخته وجود دارند که متأسفانه الان در میدان نیستند. کسانی هم که در میدان کار فرهنگی میکنند، با هنرهای اصیل آشنایی ندارند یا آشنایی کمیدارند. آقای زارعی، یک مدیر کارکشته است و کار خود را بلد است. از این مدل مدیر پنج مورد در نقاط حساس داشتیم کافی بود.
* در مورد سفر به کربلا نیز اشارهای داشتید، کمیبیشتر توضیح میدهید؟
هر ساله یک همایش بزرگی را برگزار میکنیم با نام همایش روایت راهیان. روایتگرهایی که به گونههای مختلف نمایشی تسلط دارند، در این همایش بزرگ شرکت میکنند. نکته مهم این است که تنها به روایتگری به زبان فارسی بسنده نکرده و به چند زبان روایتگری داریم. تعزیه روایتگری دسته جمعی است و نقالی یک روایتگری تک نفره است. پردهخوانی، نوحهخوانی و ... یک روایتگری تک نفره است. در اربعین نزدیک به 160 نفر از هنرمندان جمعیکار و تک نفره کار را با خود همراه میکنیم؛ برای نمونه امسال ششمین دوره را برگزار میکنیم. از لب مرز مهران و شلمچه دوستان جاگیر شده تا به سمت نجف اجرا دارند و بعد در حرم امیرالمؤمنین این افتخار را داشتیم که برای اولین بار سال گذشته مراسم تعزیهخوانی، به همراه سنج و دمامه، مقتلخوانی کرده و به زبانهای عربی، انگلیسی و فارسی برنامه کردیم. 125 عمود داریم که از قبل مشخص شده و در آنجا تعزیه برگزار میکنیم. مردم از شهرهای مختلف نیز مخاطبان ما هستند و با این هنر ارتباط برقرار میکنند. یک ارتباط فرهنگی بین ایران و کشورهای مختلف در این مسیر رخ میدهد و آخرین مجلس ما در بینالحرمین شب اربعین است. برای نمونه، سال گذشته در بینالحرمین مجلس تعزیه شهادت امام حسین(ع) را برگزار کردیم.
نقالی ابزار است. باید از ابزار برای انتقال مفاهیم استفاده کرد؛ همانند تئاتر، موسیقی و بخش روایتگری! در این چند سال این افتخار را داشتم که از ابزاری به نام نقالی و پردهخوانی و روایتگری برای ترویج و تبلیغ و شناخت بهتر نسبت به موضوعاتی، همچون دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و حاج قاسم سلیمانی استفاده کنم. در نوع خود این فعالیتها به موضوعاتی، مانند شهید سلیمانی منحصر بود. مفاهیم اخلاقی، جوانمردی و پهلوانی از طریق هنر روایتگری با موضوع شهدا به مخاطب منتقل داده میشود. تأثیر این را به چشم خود دیدیم و امیدوارم پس از این نیز چنین فرصتهایی بیشتر برای من و تمامیهمکارانم پیش بیاید.