دو نگاه عمده در رابطه با نحوه مذاکره با آمریکا در کشور وجود دارد. یک نگاه به احیای برجام بر هر قیمتی تمایل دارد و و به نظر آنها صرفا احیای برجام نفعی برای کشور خواهد داشت. در واقع برجام اسمی مهمتر از تلاش برای احیای برجام عملی در نگاه این طیف افراد بود. علت اصلی ایجاد چنین رویکردی هم بر مبنای اعتمادی که به غرب در میان این افراد وجود داشت، در جامعه ایجاد شد. نقد اصلی برای این طیف بر مبنای تجویز توسعه بر اساس یک اعتقاد "ساده انگاری" در شناخت به آمریکا است. یعنی در طول تاریخ هیچ کشوری بر مبنای مذاکره نتوانسته است، عملکرد اقتصادی بهتری داشته باشد. به این معنی که میزان تاثیرگذاری تحریم در اقتصاد کشورها، در ردیف بعدی قرار دارد و نمی توان آن را بعنوان عامل اصلی در جامعه مطرح کرد. برای شفاف شدن این موضوع می توان به دهه 70 اشاره کرد که دولت وقت بدون تحریم بر اثر سوء مدیریت تورم سنگینی را برای کشور تحمیل کرد. یا کشور ترکیه که اقتصاد آن به سمت ونزوئلایی شدن می رود هیچ گونه محدودیت تحریمی ندارد ولی امروزه با تورم نزدیک صد درصدی دست و پنجه نرم می کند. بنابراین رویکرد توسعه با اعتماد به غرب، هیچ جایگاهی در اقتصاد نمی تواند داشته باشد. رویکرد دوم مبتنی بر برجام عملی شکل گرفته است.
یعنی شرط احیای برجام منوط به انتفاع اقتصادی ایران بوده است با این تفاوت که برجام را فتوح الفتوح نمی دانند و توسعه را محدود به اعتماد به غرب نکردند.
به بیان ساده این رویکرد به دنبال خنثی سازی تحریم است نه رفع تحریم . رویکردی که اساسا با منافع کشورمان در راستای از بین بردن سیاست هزینه محور آمریکا علیه ایران همخوانی دارد.
حال در وضعیتی که مذاکرات احیای برجام ادامه دارد، توجه به جایگاه فعلی آمریکا می تواند بخشی از ضعف های برجام را پوشش دهد و عین حال شرایط خنثی سازی تحریم ها را نیز بیش از پیش مهیا سازد. در واقع شرایط امروزی آمریکا بسیار متفاوت از سالهای اول دهه 90 شمسی می باشد و جمهوری اسلامی ایران نیز با رویکرد دومی که در حال حاضر بر مجموعه مدیریتی حاکم است، شرایط بهتری نسبت به آن زمان دارد. بنابراین آمریکا نیازمند واقعی به احیای برجام است و رفتار فعلی در طولانی سازی آمریکا به دلیل مقصر سازی ایران در نزد جامعه بین الملل برای امتیاز گیری از ایران است و اگر در زمینه موفق نشوند و شرایط همین روال اداه پیدا کند بدون شک با درایت می توان شکست را برای آمریکا در مذاکره رقم زد.
چرا آمریکا به مذاکره با ایران نیازمند است؟
الف:مشکلات داخلی: تورم بی سابقه ای که در آمریکا اتفاق افتاده و به 8.6 درصد رسیده است و در کنار آن افزایش قیمت بنزین که به بالای 5 دلار رسیده است، شرایط داخلی آمریکا را مشنج کرده و دولت بایدن را در پایین ترین حد محبوبیت قرار داده است. از طرفی وزارت انرژی آمریکا اعلام کرد، موجودی نفت خام این کشور در ذخایر راهبردی نفت (SPR) در هفته منتهی به 24 ژوئن 6.9 میلیون بشکه کاهش یافت. بر اساس این آمار، موجودی ذخایر راهبردی نفت آمریکا (SPR) به 497.9 میلیون بشکه کاهش یافت که کمترین میزان از آوریل 1986 به شمار می رود.
ب:کند شدن سلاح تحریم: یکی از مهمترین سلاح آمریکا برای حفظ جایگاه هژمونی اش در جهان بکارگیری تحریم عله نخالفین خود است. طبق اعتراف نخبگان اقتصادی آمریکا، هم اکنون تحریم جایگاه خود را از دست داده است. ایران در مرحله اول و ورسیه در مرحله دوم، ساختار تحریم ها را از بین برده اند. این وضعیت باعث شده است که وزارت خزانه داری آمریکا به دنبال باز پخت تحریم ها باشد.
اگر در سالهای قبل آمریکا به بهانه رفع تحریم، به دنبال امتیاز گیری از ایران بود، هم اکنون این وضعیت تغییر کرده است. فروش بیش یک میلیون نفت توسط ایران، کاهش جایگاه دلار به میزان 22 درصد در اقتصاد جهان، ناتوانی در نتیجه بخش کردن تحریم ها در قبال روسیه و... باعث شده که آمریکا بدنبال فرصت برای قدرتمند سازی ساختار تحریم ها باشد. انتظار می ورد که در چنین شرایطی، اجازه برجام کم هزینه برای آمریکا داده نشود.
رشد شدید صادرات ایران در بازارهای جدید واقعیتی است که بیانگر موفق بودن رویکرد دولت سیزدهم است. رشد چند برابری صادرات ایران به مناطقی نظیر آفریقا، جنوب شرق آسیا و آسیای میانه نشان از کم اثر شدن تحریم ها می باشد.
ج:تعدیل بازار نفت و غذا در جهان: همه گیری بیماری کرونا و جنگ اوکراین، باعث شده است که میزان عرضه نفت و غذا در جهان بشدت افت کند و بحران بصورت همه گیری جهان را دربربگیرد. در چنین شرایطی غرب از وضعیت بدتری برخوردار است و ایران، روسیه، چین و... از وضعیت بهتری برخوردار است. آمریکا برای غلبه بر این بحران و برای رهایی از ناتوانیش در تامین انرژی اروپا، دست گدایی خود را بسوی ایران و ونزوئلا دراز کرده است. البته نگاه آمریکا به این موضع کوتاه مدت است و بدون شک در بلند مدت آمریکا، تغییر رفتار خواهد داد. بننابراین تضمین از آمریکا باید یک مطالبه اصلی در روند مذاکرات باشد.