چرا جانسون مجبور به استعفا شد؟

بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس پس از آغاز موجی از استعفا و کناره‌گیری اعضای حزبش ازجمله چندین وزیر کابینه سرانجام به طور رسمی از رهبری حزب محافظه‌کار کناره‌گیری کرد. جانسون در یک سخنرانی زنده رو به روی خانه شماره 10، محل استقرار نخست وزیر انگلیس گفت: روشن است حزب محافظه کار رئیس جدید و همین طور نخست وزیر جدید می خواهد.
وی با بیان اینکه تا زمان انتخاب رهبر جدید حزب محافظه کار در سمت خود باقی خواهد ماند، مدعی شد توانسته اوضاع اقتصادی کشورش را به دنبال شیوع کرونا و با وجود شرایط دشوار مدیریت کند. جانسون گفت، در هر شرایطی لندن به حمایت از دولت اوکراین ادامه خواهد داد.
افزایش نرخ سوخت که ناشی از افزایش قیمت نفت است، زمینه اعتراض و گسترش نارضایتی را در انگلیس به وجود آورد و این موضوع را می توان یکی از عمده دلایل جا به جایی سیاسیون و دولتمردان انگلیس قلمداد کرد
محمدحسن قدیری ابیانه، سفیر سابق ایران درباره چرایی استعفا و برکناری بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس گفت: یکی از عمده دلایلی که ناکارآمدی دولت انگلیس را نشان داد و به افزایش اعتراضات مردمی منجر شد، مشکلات ناشی از تورم و گرانی های اخیر است که بعد از تحمیل تحریم به روسیه، کشورهای اروپایی ازجمله انگلیس را با افزایش شدید قیمت ها مواجه کرد.
وی افزود: افزایش نرخ سوخت که ناشی از افزایش قیمت نفت است، زمینه اعتراض و گسترش نارضایتی را در انگلیس به وجود آورد و این موضوع را می توان یکی از عمده دلایل جا به جایی سیاسیون و دولتمردان انگلیس قلمداد کرد، هر چند جا به جایی مقام های دو حزب کارگر و محافظه کار تفاوتی در بهبود وضعیت تورم و تعدیل قیمت ها در این کشور ندارد.
سفیر سابق ایران در مکزیک درباره چالش های موجود و پیش روی دولت انگلیس عنوان کرد: با توجه به اینکه سیاست کلی مقام های انگلستان تابع سیاستهای آمریکاست و سران انگلیسی از سیاست های آمریکایی پیروی می کنند، تغییر نخست وزیر به ایجاد تغییرات عمده در سیاست خارجی این کشور منجر نمی شود. واقعیت این است، آمریکای رو به افول دچار مشکلات عدیده ای شده به دلیل اینکه رشد و توسعه و برتری اقتصادی جهان از غرب به شرق در حال انتقال است؛ بنابراین آمریکا و اروپا نفوذ گذشته خود را در جهان از دست داده اند.
وضعیت امروز انگلستان متفاوت از قبل است؛ به گونه ای که هر لحظه امکان تجزیه این جزیره کوچک وجود دارد
وی تصریح کرد: زمانی این اصطلاح در دنیا رایج بود که «آفتاب در سرزمین ملکه غروب نمی کند» و هر بخشی از کره زمین که نور خورشید بر آن می تابید، جزیی از مستعمرات انگلستان بود. کشورهایی اعم ازچین، هند، استرالیا، زلاندنو که شامل پاکستان و بنگلادش هم می شد، حتی خود آمریکا، کانادا و کشورهای مختلفی در آفریقا جزیی از مستعمرات انگلیس به شمار می رفتند، لذا انگلستان را «بریتانیای کبیر» می خواندند.
قدیری ابیانه تصریح کرد: وضعیت امروز انگلستان متفاوت از قبل است؛ به گونه ای که هر لحظه امکان تجزیه این جزیره کوچک وجود دارد، از این رو به جای «بریتانیای کبیر»، باید انگلستان را «بریتانیای صغیر» نامید. جا به جایی مسئولان و دولتمردان انگلیسی سبب قدرتمند شدن این کشور نمی شود، زیرا انگلیس به شیر بی یال و کوپالی تبدیل شده است.
وی گفت: بود یا نبود بوریس جانسون در سیاست خارجی انگلستان تغییری ایجاد نمی کند و لندن جز پذیرفتن این حقیقت که دارای قدرت دوره استعمار نیست، چاره ای ندارد. باید بدانیم رفتن یا آمدن امثال جانسون در این کشور به کاهش نگاه خصمانه انگلیسی ها به ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران منجر نمی شود.