سفر بایدن به منطقه یک سفر چندوجهی وچندبعدی است که باید برای تحلیل آن همه ابعاد آن را در کنار هم دید. مسائل و مشکلات زیادی باعث شده بایدن در آستانه اولین سالگرد خروج خفتبار ازافغانستان و منطقه به خاورمیانه سفر نماید که عبارتاند از:
1. احساس خروج کشورهای حاشیه خلیجفارس از سیطره آمریکا مخصوصاً در همراهی نکردن کامل با تحریمها علیه روسیه
2. مشکلات اقتصادی سیاسیاجتماعی امنیتی ناشی از تحریم نفت و گاز روسیه برغرب و اروپا
3. وضعیت شکننده توافق ابراهیم که آمریکا طراح و مبتکر اصلیاش بودهاست اماهمچنان درهاله ای ازابهام قراردارد
4.شرایط نابسامان سیاسیامنیتی در سرزمینهای اشغالی و اوضاع سیاسی افتضاح در رژیم صهیونیستی مخصوصاً با برکناری بنت از نخستوزیری اسرائیل وهمچنین انتخابات پنج ماه آینده این رژیم ونیازبه آرام کردن رهبران این رژیم وجلوگیری ازتشتت و القای این حس که آمریکاهمچنان به این رژیم متعهد است همگی شرایطی را بوجودآورد که بایدن به منطقه سفرکند.
بههمین خاطر لفاظیهای اسرائیل که هدف این سفر را ایجاد جبهه مشترک علیه ایران وناتوی عربی میدانست نباید جدی گرفته شود مگر آن که هدف از چنین رویدادی نفوذ اطلاعاتی و جاسوسی بوده باشد. در واقع هیچ کشوری در منطقه نه میتواند و نه میخواهد که علیه ایران مستقیماً اقدام کند چون کشورهای منطقه بارصدی که از تحولات دارند به این نتیجه رسیده اندکه هرگونه آسیب زدن به ایران ومنافع آن باعث خواهدشد حریف به دوران بدویت بازگردد. حتی خود رژیم صهیونیستی هم دنبال عرصه رویارویی مستقیم با ایران نبوده و نیست و سیاستهای نبرد مبتنی بر عملیات ویژه و استراتژی هزار خنجر و... را به همین دلیل بعنوان جایگزین معرفی کرده که البته جواب محکمی نیزتاکنون گرفته است. از طرف دیگر کشورهای عربی هم بر این مهم واقفند ولذا امارات و مصر و اردن علناً اعلام کردند در پیمان ضد ایران شرکت نخواهند کرد.
اما این سفر چه پیامدهایی برای آمریکا دارد و چه راهکارها و رویکردهای برای جمهوری اسلامی ایران بوجودخواهدآورد:
۱- قطعا پیامدهای سفر به عربستان برای بایدن سنگین خواهد بود همانطورکه در دیدار وی با بن سلمان سؤال خبرنگار زنِ آمریکایی باعث اخراج این خبرنگار ازسالن نشست شد،مطمئنا عواقب این سفر درآینده نزدیک بیشتر مشاهده خواهدشد.دیدار دوستانه بایدن با بن سلمان با مواضعی که بایدن در زمان انتخابات ریاست جمهوری اخیرآمریکا علیه nbsیا محمد بنسلمان گرفته بودو سخنانش مبنی بر منزوی کردن عربستان برای قتل خاشقچی و رای آوری بخاطر رویکرد حمایت ازحقوق بشری باهیچ منطقی توجیه پذیرنبوده و این دیدارهرگزبا آن مولفه ها قابل جمع نخواهد بود. این دیدار بار دیگر به وضوح نشان داد آمریکا زمانیکه منافع اقتصادی و امنیتیاش در خطر باشد متوسل به خودکامگی میشود و دموکراسی و حقوقبشر برایش معنایی نخواهد داشت و حتی حاضر است با فردی که خودش روزی او را خودکامه معرفی کرده است رودررو به مذاکره بنشیند.
۲- هم اسرائیل و هم اعراب عملاً آگاه به کاهش اعتبار سیاسی بایدن هستند و حداقل به دوران بعد از بایدن فکر میکنند و این سفر نمیتواند نقطه قوتی برای وی به حساب آید.بویژه اگر به هردلیلی وعده تامین بیشتر نفت عربستان برای غرب بامشکل مواجه گردد.
راهکارها و رویکردهای جمهوری اسلامی ایران برای مواجهه با این سفر بسیار است که تاکنون از دو نمونه آن رونمایی شد:
۱- تهدید و تقابل و اعلام این موضوع که اگر منافع ما تهدید شود منطقه امن نخواهد بود و هیچکس از نا امنی منطقه بهره نخواهدبرد.سخنان سیدحسن نصرالله و جناب آقای رئیسی و نشان دادن امکان پرتاب و ارسال پهپاد از زیردریایی به اهداف مشخصشده در روی زمین دراقدام نیروی راهبردی دریایی ارتش همگی درهمین رویکرد تعریف می شوند.
۲- ادامه دادن به تلاشهای قبلی جمهوری اسلامی ایران برای اقناع کشورهای همسایه مثلاً مذاکرات با عربستان و اردن و مصر که رهیافت آن تقابل با سیاست استکبار در منطقه و تبدیل تهدید به فرصت خواهد بود.
اعلام خوشبینی به مذاکرات آتی ایران و مصر در عمان و یا عربستان در عراق هم در همین راستا تعریف میشود . درمجموع میتوان چنین برداشت کردکه دو سیاست تقابلی و تعاملی نسبت به این سفر تاکنون بعنوان رویکردهای ج.ا.ا در دستور کار قرار گرفتهاست.