مهمترین شیوههای کفار برای مقابله با نور هدایت، تهمت ارتجاع، طعنه زدن و تحقیر، تحریف، در هم آمیختن حق و باطل و برانگیختن جنگ و ستیز است؛ اما تمام تلاش آنان در برخورد با اراده الهی بینتیجه بوده و نور هدایت الهی مسیر تکامل خود را طی خواهد کرد.
آنچه از آن در فضای رسانهای، به عنوان بیانیه میرحسینموسوی یاد میشود، متنی است که پایگاه اینترنتی «کلمه» منتشر کرده که سابقه حمایت و حتی سخنگویی فتنه 88 را دارد و پساز آن «یورو نیوز»، رسانه وابسته به اتحادیه اروپا آن را بازتاب داده و اسباب ضریب رسانهای آن را فراهم کرده است. اما در عین بیمبنا بودن ادعاهای رأس فتنه، نمیتوان از کنار آن گذشت و از تحلیل و رمزگشایی از این اقدام موهن و سخیف صرفنظر کرد.
ادعاهای اصلی سرکرده فتنه
تهیهکنندگان این متن تلاش کردهاند با ادعاهای بیاساس و متوهمگونه، چند اتهام علیه نظام، رهبری و مدافعان نظام مطرح کنند. این موارد عبارتند از:
1ـ تلاش رهبری نظام به موروثیسازی جایگاه رهبری در خانوادهاش؛
2ـ اقدام نظام به سرکوب و استبداد در داخل و حمایت از مستبدان و سرکوب جنبشهای آزادیخواه در منطقه؛
3ـ معرفی مدافعان حرم و بهصورت مصداقی شهید همدانی بعنوان ابزار سرکوب نظام و توصیف شهادت او با تعبیر سخیف تلف شدن جان به پای استبداد حاکم بر سوریه!
جالب این است که آقای موسوی یا تهیهکنندگان متن برای او، در این اتهامات تا بدان پایه از وقاحت پیش رفتهاند که نقش نیابتی تروریسم تکفیری را برای نظام سلطه نادیده گرفته و جنگ نیابتی آمریکا و متحدانش در سوریه را اعتراضات مردمی معرفی کردهاند. به عبارتی برای اتهام به نظام، داعش و تروریسم تکفیری هم تطهیر شده است.
نتایج و پیامدهای
1ـ دمیدن به آتش هیجان احساسات و التهاب در داخل و کلید زدن موجی دیگر برای دوقطبی شدن جامعه و گرم کردن میدان نزاع و اختلافان داخلی؛
2ـ تخریب و متهمسازی رهبری نظام به قدرتطلبی انحصارگرایی و استبداد؛
3ـ لوث کردن جایگاه و شأن مدافعان نظام و مخدوش کردن چهره و اعتبار مجاهدان و شهیدان والامقام دفاع از نظام و پیشبرد سیاستها و راهبردهای داخلی و منطقهای آن؛
۴ـ مطرح شدن و محوریت یافتن رأس فتنه برای رهبری و هدایت موج اعتراضی احتمالی و تبدیل آن به جنبشی اجتماعی و سیاسی علیه نظام.
زمینهها و مقدمات
این اقدام انتحاری رأس فتنه برآمده از زمینهها و عواملی است که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ فاصله گرفتن رأس فتنه از مردم و تأثیرپذیری از عناصر نفوذی و گرفتار شدن به برآوردها و تحلیلهای غلط و القایی؛
2ـ کینهتوزی و لجاجت افراطی نسبتبه نظام، رهبری و مدافعان نظام و گرایش به تصفیهحسابهای شتابزده و کینهای با تحریف یا نادیدهانگاری واقعیتها و حقایق؛
3ـ سابقه نفاق و بیاعتنایی به مبانی، اصول و ارزشهای حاکم بر انقلاب و نظام اسلامی و فرافکنی و تعمیم خصلتهای ذاتی خود به کلیت نظام، رهبری و مدافعان نظام؛
4ـ محاسبه اشتباه ناشی از فرصتطلبی شتابزده برای بهرهبرداری از شرایط و وضعیت چالشی نظام، در مسیر دستیابی به اهداف حقیر و کثیف سیاسی؛
5ـ برداشت اشتباه و یکبعدی از تحولات و تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه و نادیدهگرفتن عمق مذهبی و گرایشهای انقلابی و غیرت ملی جامعه ایرانی؛
6ـ تأثیرپذیری از سیطره فکریـ رسانهای و تحلیلی بیگانگان و گرفتاری به بیماری ادراکی و شناختی غربزدگی.
اضلاع پیدا و پنهان خط انتحاری
این خط انتحاری و تخاصم کینهورزانه چند ضلع و بازیگر دیگر نیز دارد که در تقاطع دشمنی با نظام و حرکت به سمت براندازی به یکدیگر رسیده و همافزا شدهاند. اضلاعی مانند
1ـ اصلاحطلبان افراطی که پیشاز این، ادعایی مشابه را مطرح کرده و امثال فائزه هاشمی و تاجزاده آنها را نمایندگی میکنند.
2ـ منافقین که از فتنه ۸۸، بهترین بهرهبرداری را از معرکهگردانی سران فتنه داشته و تاکنون همنوایی خود را حفظ کردهاند.
3ـ سلطنتطلبان که از هرگونه شکاف و اختلاف داخلی برای کشاندن منازعه، شورش و جنگ داخلی استقبال میکنند.
4ـ حلقه انحراف و زائده مدعی عدالتخواهی آن،که تلاش دارد نظام را به بیعدالتی و استبداد متهم کند.
5ـ کشورهای متخاصم و سرویسهای جاسوسی آنان که سران فتنه و همراهان آنان را به بهترین ظرفیت برای پیشرفت اهداف خود در ایجاد اختلاف درونی و فرسایش قدرت نظام بهحساب میآورند.
از اینرو در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران سر میز مذاکره نشسته تا از حقوق مردم و کشور اسلامی دفاع کند و طرفهای غربی به تنظیم برگهها برای فشار بر جمهوری اسلامی نیاز دارند، تمامی مجموعههای فوق دستبهدست هم دادهاند تا خط شورش و جنگ داخلی را فعال کنند؛ چنین پدیدهای در مرکز اهداف قدرتهای غربی برای بردن نظام به کنج انفعال و استیصال قرار دارد که اعضای اتاقهای فکر آمریکایی از آن به تابستان داغ یاد میکنند.درست در همین شرایط، این سند از سوی جریان فتنه انتشار یافته و رسانه وابسته به اتحادیه اروپا، یعنی یورو نیوز به آن ضریب رسانهای میدهد.
جالب این است که فتنه 88 بیشترین نقش را در تشویق غرب به توقف روند مذاکرات هستهای و حرکت به سمت تشدید تحریمها با تصور تشدید شکافهای داخلی، استیصال مردم و تقابل مردم به نظام و درهم شکستن اراده جمهوری اسلامی برای مقاومت و دفاع از منافع و حقوقش داشته است.
اما همانگونه که در فتنه ۸۸، نفاق پیچیده و لانه گزیده درون نظام، با صبوری و بصیرتافزایی رهبری و همراهی و حمایت مردم بصیر و متدین سیلی خورد، اینبار هم این اقدام رأس فتنه که با توهم زدن تیر، به مصداق ولایت و شهادت به میدان آمد، با خشم همراه با تحیر مردم مواجه شد و نقاب را از چهره نفاق و لجاجت به صورت کامل کنار زد.
علاوه بر این، کجتابی و بدفهمی رأس فتنه و حامیان آن که به فضای عاشورایی کشور در ایام محرم حسینی بیاعتنا بودند، بار دیگر کار دستشان داد و اهانت به ولی و ولایت در فضای تعالیبخش به ارزشهای معنوی جامعه، موجب عمقبخشی به نفرت از فتنهگران شد.
به ویژه اینکه این متن چند ماه پساز برداشته شدن محدودیتهای حصر میرحسینموسوی و همسرش منتشر شد و ناسپاسی و لجاجت آمیخته با کینه درمانناپذیر آنان را بهصورت کامل به اثبات رساند.