یکی از واژههایی که در صحنه تحولات سیاسی کاربرد دارد، دوقطبی شدن جامعه (Polarization) است. این مسئله گاهی فراتر از دو قطبی با عنوان شکاف سیاسی(Political Divide) استفاده میشود.
سیر تحولات سیاسی در جوامع گوناگون نشان میدهد، شکلگیری دو قطبی امری اجتنابناپذیر است و کمتر جامعهای را میتوان یافت که کنشگران آن به فعالیت سیاسی آزاد اشتغال داشته باشند، اما دوقطبی در آن شکل نگیرد. این روند مختص جوامع خاصی نیست و بیشتر کشورها با آن دست به گریبان هستند. دوقطبیها بیشتر با اوجگیری فعالیتهای سیاسی عمومی بروز و ظهور مییابند؛ مانند رقابتهای انتخاباتی.
شاید دوقطبی به طور کلی بار منفی نداشته باشد؛ اما وقتی دوقطبیسازی با اهدافی به جز رقابت سالم در فضای سیاسی و اجتماعی پایدار شکل بگیرد و علل و عوامل بیرونی غیرمتجانس در آن دخیل باشند، نه تنها مفید نخواهد بود؛ بلکه آسیبزا هم خواهد شد.
تجربه دوقطبیهای سیاسی در ایران تجربه خوشایندی نبوده و همواره زمینه مخالفت و درگیری را فراهم آورده است. شاید علت این وضعیت باورها و علایق و نیز حب و بغضهایی باشد که افکار عمومی نسبت به جریانها و چهرههای سیاسی دارد و بدون سوگیری و توجه به آن نمیتواند درباره آنها موضع گیری و تحلیل کند.
ساحت دیگری از دو قطبی وجود دارد که در مبارزات مردم در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ریشه و سابقه دارد و آن، دوقطبیهایی، مانندحق و باطل، استضعاف و استکبار، انقلابی و غیرانقلابی، خودی و غیر خودی و... است که در نوع خود ارزشمند و دارای مفاهیم عالیه اسلامی و انقلابی است. البته در مقاطع مختلف سیاسی برخی جریانها به تولید دوقطبیهای دروغینی در جامعه دست میزدند تا افکار عمومی را منحرف و در مسیر اهداف سیاسی خود بسیج کنند.
دوقطبیسازی سیاسی که سالها پیش رهبر حکیم انقلاب نسبت به آن هشدارهای لازم را دادهاند، زمینه و بستر وضعیتی میشود که جامعه را مهیای نفوذ کرده و امنیت اجتماعی و روانی را با اخلال مواجه میکند. در جامعه دوقطبی ناآرامی، اغتشاش و آشوب بستر مناسبی برای ظهور و بروز پیدا میکند و موجبات خسارات مادی و انسانی را هم فراهم میآورد.
دشمنان اسلام و انقلاب و ملت بزرگ ایران از این رو به دوقطبیسازی در کشورمان میاندیشند و برای ایجاد آنها هزینههای کلانی میکنند که نزدیکترین راه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را بسط و توسعه زمینههای دو قطبی کردن جامعه میدانند.
در جریان حوادث اخیر که با فوت مهسا امینی کلید خورد و با هدایت شبکههای ضد انقلاب بهانه را برای آشوب و اغتشاش فراهم کرد، می توان ردّ پای تلاش مرموزانه رسانههای معاند را برای ایجاد دو قطبی مشاهده کرد. دوقطبیسازیای که با تکیه بر موضوعاتی، مانند حجاب اجباری و حجاب اختیاری و موضعگیریهای سلبریتیها شکل گرفت و پیامدهای آن تا سطوح مختلف اجتماع را شامل شد. اگرچه خبرسازیها و شایعهپراکنیهای شبانهروزی رسانههای جبهه استکبار بر اذهان جوانان بیاثر نیست؛ اما خوشبختانه مردم فهیم و بصیر ایران با تجربیات گرانسنگی که در بیش از چهار دهه کسب کردهاند، راه خود را از آشوبگران و برهمزنندگان نظم و امنیت جدا میدانند و به همین دلیل این توطئه مشترک دشمنان ملت ایران نیز با شکست مواجه خواهد شد و مردم ایران از این آزمون بزرگ هم سرفراز بیرون خواهند آمد.