امام حسن عسکری(ع) دین را از حوزههای علمیه به خانهها بردند. امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) دین را از بین خواص به عوام، از حدیث به مناسک، از علم به زیارت جامعه و زیارت اربعین و... بردند. خود یک بحث مفصل است. برای اینکه مردم معارف را بشناسند. اگر بنده بگویم «چه کسی پنج روایت از امام حسن عسکری(ع) بلد است؟» نمیدانم چند نفر دست خود را بلند میکنند؛ ولی اگر بگویم «چند جمله زیارت جامعه کبیره را بفرمایید»، یقین دارم که خیلی از افراد حفظ هستند.
یکی از مهمترین کارکردهای مناسک، عمومی کردن معارف و ارتقای کفِ سطحِ فهم جامعه است. یک زمانی بود که مردم خیال میکردند امام(ع)، پشت پرده را نمیبیند، لذا جنب محضر امام میرفتند(!) و امام آنها را برمیگرداندند و میفرمودند: «اینجا محضرِ مقدسی است.» حال بنده اسم نمیبرم که عرض کنم چه کسانی اینطور بودند. جلوی درِ خانه امام، با کنیز امام شوخی میکردند و فکر میکردند که امام نمیبیند! نمونههایی از این دست فراوان است؛ لیکن در این مراسمها، سطحشان بالا رفت. ما در مراسمها از اهل بیت(ع) میشنویم. خود ببینیم که چقدر کتاب خواندیم و چقدر در مجلس مطالبی از اهل بیت(ع) شنیدیم. اگر کسی اهلش باشد، رشد وی با کتاب خواندن بیشتر میشود. برای خواص راه باز بود.
حالا که جامعه شیعه تشکیل شده است، مردم شما شیعیان را چگونه و با چه عنوانی میشناسند؟ رفتارِ شیعیان بین مردم چگونه است؟ تصویر شیعیان، هیئتیها، عزاداران و طرفدارانِ اهل بیت(ع) در جامعه خیلی مهم است. آیا در سختیها، زلزلهها و... برای کمک به مردم پای کار و تا کمر در گل و سختی هستند، یا به جامعه بیتوجهند؟ راستگو و پایکار هستند؟ آیا چکهایشان به روز پاس میشود یا کسی حرف آنها را حساب نمیکند؟ امانتدار هستند یا نیستند؟ یکی از مظاهرِ این امر حکومت ماست.
اگر حکومت ما خود را اصلاح نکند و به سمت صلاح نرود، یکی از مهمترین حربهها علیه اسلام میشود. اگر حکومت ما خوب رفتار کند، یکی از بهترین مبلغان به نفع اسلام و تشیع میشود. این خیلی مهم است. اگر روزی ۵۰۰ روایت بخوانید، ولیکن سرِ جای پارک با همسایه خود دعوا کنید... بنده در اینجا با شما حرف بزنم، ولیکن سر یک جای پارک یا غیره با سر به شیشه همسایه خود بروم... در این صورت اگر روزانه ۱۰ هزار روایت هم بخوانم، فایده ندارد.