هنوز خاطره مناظرههای تلویزیون در ماهها و سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نشده و همچنان از آن مناظرهها به مثابه الگویی از گفتوگوی منطقی و عالمانه یاد میشود؛ همان الگویی که در قرآن کریم «جدال احسن» نامیده شده است[...]
هنوز خاطره مناظرههای تلویزیون در ماهها و سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نشده و همچنان از آن مناظرهها به مثابه الگویی از گفتوگوی منطقی و عالمانه یاد میشود؛ همان الگویی که در قرآن کریم «جدال احسن» نامیده شده است.
در مناظرههای ماندگار اوایل انقلاب، از یک طرف طرفداران نحلههای نوظهور و وابستگان تفکرات مارکسیستی و امپریالیستی و بقیه «ایسمها» دیدگاهها و مرام فکریشان را شرح میدادند و از سوی دیگر، چهرههایی همچون شهیدان مطهری و بهشتی، مرحوم مصباح یزدی و عبدالکریم سروش، مبانی نظری و پایههای معرفتی انقلاب اسلامی را تبیین و از آن دفاع میکردند و به شبهات پاسخ میدادند و همزمان پایههای سست تفکرات مقابل را با برهانهای محکم و روشن اثبات میکردند.
همین مناظرههای آرام و در عین حال جدی، موجب استحکام روزافزون پایههای انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن شد، اما به مرور زمان و با گذشت دو سه دهه و با وجود بسط و گسترش پیام انقلاب اسلامی در داخل و خارج، آن سنت حسنه و ماندگار «جدال احسن» در رسانه ملی و دیگر محیطهای دانشگاهی و سیاسی و... کمرنگتر شد و کار به جایی رسید که در کوران رقابتهای انتخاباتی 88 و برخی رقابتهای مشابه آن، «مناظره» به محفلی برای توهین و جنگ سرد تبدیل شد.
حالا و در چهل و چند سالگی انقلاب اسلامی و در آغاز «گام دوم» آن، مسئله احیای گفتوگوی منطقی و سازنده میان اقشار مختلف فکری و سیاسی ضروریتر از هر زمانی است؛ به ویژه اینکه حال و هوای یک ماه اخیر در محیطهای دانشگاهی، از رواج بدعتهای تلخ و خطرناک حکایت دارد که نمونه آن، فحاشیهای رکیک برخی مدعیان روشنفکری است.
آغاز یک «شیوه» جدید
بیش از یک ماه است که برنامه مناظرهمحور «شیوه» از شبکه چهارم رسانه ملی در حال پخش است و با استقبال جریانهای مختلف سیاسی هم مواجه شده است. برنامهای که با دعوت از چهرههای سرشناس و صاحبنظر دو جریان سیاسی اصلی در کشور، مسائل مبتلابه کشور را در حوزههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نقد و بررسی میکند و برخلاف برنامههای مشابه یکی دو دهه اخیر، فضایی آرام و محترمانه و در عین حال جدی و چالشی دارد.
چند روز قبل، پیمان جبلی، رئیس رسانه ملی درباره آینده برنامههایی از قبیل «شیوه» گفته بود: «همیشه گفتهام رسانه ملی اگر در جایگاه واقعی خودش قرار بگیرد، برای بسیاری از مشکلات میتواند راه حل ارائه دهد. برنامه شیوه یکی از این تدابیر است که میتواند با باز کردن فضای گفتوگوی آرام و سالم و عالمانه، به برخی از شبهات جامعه در زمینههای مختلف پاسخ دهد که روز به روز دارد به بلوغ خودش نزدیکتر میشود. امیدواریم الگویی باشد که هم بالغتر شود، هم مسیر مستمری برای فضای تبادل نظر فراهم کند.»
عطاءالله بیگدلی، مجری برنامه «شیوه» هم به تازگی در گفتوگویی، به راز پرطرفدار شدن این برنامه و موفقیت آن تا اینجای کار، اشاره کرده و گفته است: «یکی از دلایلی که مخاطبان، شیوه اجرا را میپسندند، این است که من مسئلهام بیطرفی یا طرفداری از جناح خاصی نیست. استقبال از این برنامه، به این دلیل است که خیلی راحت دور هم مینشینیم و صحبت میکنیم. بنابراین بیطرفی مسئله نیست و اگر این دغدغه را داشته باشیم که مبادا بیطرفی را رعایت نکنیم، برنامه را خراب میکنیم. موضوع این است که سه کارشناس بدون حاشیه و در حالت عادی و راحت گفتوگو را دنبال میکنند و بنابراین اتفاق خوبی در برنامه میافتد. اگر هم نکتهای باشد در قالب ابهام یا پرسش سعی میکنیم به آن بپردازیم.»
مجری «شیوه» معتقد است: «این تغییر سیاست در صداوسیما خیلی خوب است. به نظرم صداوسیما به ویژه در حوزه فکر و مباحث فکری خیلی زودتر از اینها باید سیاست درهای باز را انتخاب میکرد. تقریباً بدون هیچ چارچوبی با در نظر گرفتن اینکه توهینی به کسی نشود و درباره مسلّمات و شریعت مردم صحبت نشود، برنامه را شروع کردیم و چه خوب بود که صداوسیما با قرار دادن این چارچوبها خیلی زودتر این گفتوگوها را شروع کند.»
کرسیهای آزاداندیشی در رسانه ملی
حدود دو دهه از طرح مطالبه رهبر معظم انقلاب از دانشگاهیان برای برپایی محافل نقد و نظریهپردازی یا همان «کرسیهای آزاداندیشی» میگذرد و عملا آنچه باید در دانشگاهها برپا میشد تا به ارتقای فرهنگ عمومی کمک کند، محقق نشده است. در چنین اوضاع و احوالی، رواج الگوهایی مانند برنامه «شیوه» در رسانه ملی، هم میتواند خلأ آن کرسیها را در مقیاسی وسیعتر پُر کند و هم میتواند به محملی برای آرام کردن بدنه جامعه و سوق دادن آن به کنشگری منطقی و در عین حال جدی تبدیل شود.
شرط موفقیت این قبیل برنامهها، مراقبت در برابر آفتهایی از قبیل مداخلات غیرحرفهای یا افتادن به ورطه تکرار و کلیشهگویی است تا کمکم سنت حسنه «جدال احسن» در محافل عمومی و نخبگانی نهادینه شود.