نگاهی به کارکرد هوش مصنوعی در پیشگیری از وقوع ناآرامیها و خشونتهای سیاسی و اجتماعی
با نگاهی به تقویم درمییابیم، بیش از دو ماه از شروع موج جدید ناآرامیهای منتج به اغتشاش در کشورمان گذشته است و بازیگران داخلی و خارجی از هر فرصت و دستاویزی برای دمیدن بر آتش فتنه در کشورمان استفاده میکنند و هر روز در گوشهای از خاک میهن عزیزمان خون تعدادی از فرزندان این کشور را بر زمین میریزند[...]
با نگاهی به تقویم درمییابیم، بیش از دو ماه از شروع موج جدید ناآرامیهای منتج به اغتشاش در کشورمان گذشته است و بازیگران داخلی و خارجی از هر فرصت و دستاویزی برای دمیدن بر آتش فتنه در کشورمان استفاده میکنند و هر روز در گوشهای از خاک میهن عزیزمان خون تعدادی از فرزندان این کشور را بر زمین میریزند.
حال در چنین شرایطی این سؤال در ذهن بخشی از نخبگان کشور شکل گرفته است که آیا پیشبینی و پیشگیری از ناآرامیهای اخیر ممکن نبود؟! اگر بود، چرا شرایط اینگونه پیش رفته و برای بیش از دو ماه کشور به جدیترین شکل ممکن درگیر تهدیدآفرینی سخت و نرم دشمنان داخلی و خارجی شد؟ و آیا راهکاری برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی وجود دارد؟ نقش فناوریهای نوین و خاصه هوش مصنوعی در این عرصه چیست؟!
پاسخ به این پرسشها چندان مشکل نیست؛ چرا که از اوایل سال جاری با دقت در سه شاخصه «نرخ تورم»، «میزان دستمزد» و «نرخ بهرهوری» و همچنین آرایش روانی و رسانهای دشمنان پر کینه انقلاب اسلامی پر واضح بود که در فصل پاییز شاهد رخدادهایی فتنهجویانه در کشور خواهیم بود! اما اینکه چرا این پیش آگاهی موجب سیاستگذاری پیشگیرانه نشد یا اگر شد، چرا آن چنان که باید مؤثر نبود، نیازمند پاسخگویی مدیران و مسئولانی است که سالها در مصدر امور بوده و هستند!
اما در پاسخ به این پرسش که آیا راهکاری برای پیشگیری از وقوع چنین بحرانهایی وجود دارد، باید گفت، بله! چرا که در طول دو دهه گذشته دانشمندان و جامعهشناسان با تکیه بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین هوش مصنوعی راهکارهای متعدد و متنوعی را برای پیشبینی و ارائه پیشآگاهی به سیاستگذاران در حوزه وقوع ناآرامیهای اجتماعی ابداع کردهاند.
در واقع، آنها در طول سالیان گذشته با تکیه بر ظرفیتهای هوش مصنوعی و زیر مجموعههای آن، یعنی یادگیری ماشین و یادگیری عمیق، فناوریهای را ابداع کردهاند که به واسطه آنها میتوان احتمال وقوع جرم یا اقدام هنجارشکنانه را از سوی افراد یا گروههای مختلف پیشبینی کرد. این فناوریها موجب پیشبینی اعمال مجرمانه و کنترل الگوهای رفتاری افراد جامعه میشود، البته آنچه بیان شد، شاید در ذهن بسیاری از ما به فیلمهای علمی و تخیلی شباهت داشته باشد، اما واقعیت این است که آنچه ما سالها در سریالها، فیلمهای سینمایی و حتی بازیهای ویدئویی، مانند Watchdogs شاهد بودیم، چند سالی است که به حقیقت پیوسته و کشورهایی، مانند چین به شکل گسترده از آن استفاده میکنند.
البته ناگفته نماند که هنوز در بسیاری از کشورهای جهان سازمانهای امنیتی و انتظامی از راهکارها و روشهای سنتی برای پیشبینی و پیشگیری از جرم و ناآرامیهای اجتماعی استفاده میکنند؛ اما با وجود فراگیری فضای مجازی و افزایش سرعت تبادل اطلاعات و بروز جرایم گوناگون مبتنی بر این فضای نوبنیاد دیگر تنها با تکیه بر شم اطلاعاتی و غریزه پلیسی نمیتوان تأمین امنیت و ثبات یک جامعه یا کشور را تضمین کرد؛ چرا که در روشهای سنتی عمدتاً نه تنها پیشبینی دقیق ممکن نبوده؛ بلکه برای تشخیص و مقابله با جرم و تهدیدات نیز به صرف زمان و تخصص زیادی برای جمعآوری مدارک، تجربه و کسب اطلاعات از شاهدان نیاز است که با این حساب برای استفاده از این ابزارها باید صبر کرد و به تماشا نشست تا جرمی به وقوع بپیوندد؛ از این رو نهاد مسئول همواره یک گام عقبتر از جرمآفرین خواهد بود.
باید به این نکته توجه داشت که امروزه ثابت شده است، هزینه پیشگیری از وقوع جرم بسیار پایینتر از رسیدگی به آن است؛ به همین دلیل نیز نهادهای مسئول در کشورهای توسعهیافته سرمایهگذاری قابل توجهی در حوزه ابداع راهکارهای پیشگیری از جرم با تکیه بر شناسایی زودهنگام زمینهها و عوامل نقشآفرین در وقوع جرم انجام دادهاند که بخش عمده آنها متمرکز بر توسعه هوش مصنوعی و تحلیل کلان داده بوده است.
تجربیات جهانی اثبات کرده است، با استفاده از الگوریتمهای مناسب یادگیری ماشین (ML)، میتوان الگوهای رفتاری شهروندان را در هنگام فعالیتهای روزمره تحلیل کرد و با شناسایی تغییرات و الگوهای مشکوک و آسیبزا آنها را از گرفتار شدن در چالشهای پیچیده و حتی انجام اقدامات تهدیدآفرین باز داشت.
باید به این نکته توجه داشت که وظیفه دولت و قوای عمومی در قبال مسئله مقابله با ناآرامیها و اغتشاشات، صرفاً مجازات کردن مجرمان و افراد تهدیدآفرین نیست؛ بلکه دولتها موظفند در چارچوب اصل حاکمیت قانون و اصول ناظر بر صیانت از شهروندان به شکل بهنگام سیاستها و رویکردهایی را در دستور کار قرار دهند که از وارد شدن صدمه و آسیب به افراد بیگناه جامعه پیشگیری کند. به عبارت بهتر، در عصر جدید و به ویژه در شرایط بحران صرفاً نمیتوان انتظار داشت که با ترس از مجازات میتوان مانع تشدید بحرانآفرینی مجرمان و خاطیان شد؛ بلکه برای مقابله مؤثر با تهدیدآفرینان باید روشها و رویکردهایی اتخاذ شود که نه تنها ارتکاب جرایم به دست مجرمان و خاطیان احتمالی را غیرممکن کند؛ بلکه در صورت وقوع شرایط شناسایی و برخورد بهنگام و منصافانه با آنها را فراهم آورد.
بدون شک، نهادهای مسئول باید به طور قانونمند و عادلانه از وقوع و استمرار جرایم و تنشآفرینی آگاهانه یا ناآگاهانه شهروندان جلوگیری کنند؛ چرا که هر جرمی در هر سطحی در نهایت موجب تحمیل خسارت به اعضای جامعه میشود. از این رو همزمان با به کارگیری ابزارهای نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی، ضروری است قانونگذاری مناسب و دقیقی نیز در این رابطه صورت پذیرد تا تمام فرآیند نظارت بر شهروندان بر اساس قانون و مستند به آن باشد و از تخلفات یا انحرافات فراقانونی احتمالی پیشگیری شود. با وجود چنین سازوکار قانونی، این امکان فراهم خواهد بود تا دادههایی که از سامانههای نظارتی شهری و اداری، مانند دوربینهای کنترلی یا امنیتی به دست میآید، همه به شکل متمرکز پردازش شده و دادههای کلیدی حاصل از آنها احصا شود و در دسترس سیاستگذاران کشور قرار گیرد تا آنها با تکیه بر این اطلاعات روزآمد و دقیق تدابیر لازم را برای حکمرانی مطلوب اتخاذ کنند و دیگر شاهد وقوع رخدادهای خرد و کلان تهدیدآفرینی، از جمله اغتشاشات اخیر نباشیم.