پس از شکست طرحها و برنامههای گوناگون دشمن برای به آشوب کشاندن جامعه و تجزیه برخی مناطق از کشور طی ۸۰ روز گذشته، حربه «فراخوان اعتصابات عمومی» در دستور کار ضدانقلابیون گرفت؛ زمانی که معاندان نظام از سلطنتطلبها و منافقین گرفته تا تجزیهطلبان و مارکسیستها دیدند آتش اغتشاشاتی که به واسطه دروغها و شایعهافکنی آنها در کشور ایجاد شده بود[...]
پس از شکست طرحها و برنامههای گوناگون دشمن برای به آشوب کشاندن جامعه و تجزیه برخی مناطق از کشور طی ۸۰ روز گذشته، حربه «فراخوان اعتصابات عمومی» در دستور کار ضدانقلابیون گرفت؛ زمانی که معاندان نظام از سلطنتطلبها و منافقین گرفته تا تجزیهطلبان و مارکسیستها دیدند آتش اغتشاشاتی که به واسطه دروغها و شایعهافکنی آنها در کشور ایجاد شده بود، فروکش کرده و تشت رسواییشان از بام افتاده، سعی کردند با صدور فراخوانهای متعدد با شمارگان بالا، اقشار گوناگون مردم و صنوف کشور را با اعتصابات ساختگی خود همراه کنند. فراخوانهایی که فصل مشترک همه آنها این سه گزاره بود: «نخرید، نفروشید، کار نکنید.»
نخستین فراخوان ضدانقلاب برای انجام اعتصابات ساختگی، روزهای ۲۴، ۲۵ و ۲۶ آبان بود. با وجود تبلیغات گسترده معاندان خارجی و پیادهنظام داخلی آنها، طبق مشاهدات میدانی در سراسر کشور، قاطبه مردم اعم از کسبه و بازاریان تا دانشجویان ، معلمان و کارمندان، با این فراخوان همراه نشدند. ضدانقلاب که تصور این عدمهمراهی گسترده از سوی مردم و کسبه را نداشت، با توسل به حربه تهدید، ارعاب و ایجاد ناامنی برای افرادی که مغازههایشان را نبسته بودند، سعی کرد اعتصابات اجباری مدنظر خود را پیادهسازی کند. این استیصال دشمن تا آنجایی پیش رفت که حتی به عناصر اجیر شده داخلی خود دستور داد در ساعات نیمهشب، داخل قفلهای مغازهها چسب بریزند تا کسبه برای باز کردن مغازههایشان دچار مشکل شوند.
دشمن که با هشتگ «اعتصابات سراسری» فراخوان خود را صادر کرده بود و انتظار داشت بخش قابل توجه یا حداقل نیمی از کسبه و بازاریان درخواست آنها برای اعتصاب را بپذیرند، با «نه» بزرگ اقشار مختلف مردم و صنوف و بازاریان مواجه شد؛ به گونهای که طی چند روز، پویشهای «تعطیل نمیکنیم»، «نه به اعتصابات تحمیلی» و «نه به اعتصابات اجباری» در فضای مجازی ترند شد.
پس از شکست این فراخوان، معاندان نظام تلاش کردند کامیونداران را وارد اعتصابات ساختگی خود کنند. در این مورد هم همراهی نکردن کامیونداران با ضدانقلاب خارجنشین کار را به جایی رساند که نیروهای اجیرشده داخلی، به سمت کامیونهایی که اجناس و کالاهای مورد نیاز مردم را در جادههای بینشهری حمل میکردند، حملهور شوند و به آنها آسیب برسانند. مزدوران جیرهخوار ضدانقلاب، همچنین در سطحی نسبتاً وسیع، اقدام به ریختن میخ در جادهها و مسیر تردد کامیونداران کردند. اقدامات مذبوحانه این عناصر مزدور برای آن انجام شد که به اصطلاح حساب کار دست مابقی کامیونداران بیاید و آنها به دلیل صدمهندیدن خودروهای سنگین خود، ناگزیر شوند در اعتصابات ساختگی دشمن مشارکت کنند؛ هدفی که باز هم ناکام ماند و هیچ خللی در روند جابهجایی اجناس و اقلام مورد نیاز مردم در جادههای بینشهری و بینمرزی کشور از سوی کامیونداران ایجاد نشد.
در همان روزها که ضدانقلابیون و تجزیهطلبان سعی داشتند با ایجاد فضای رعب و وحشت، مانع از فعالیت عادی و روزمره کسبه و کامیونداران شوند، حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای، رئیس دستگاه قضا در جلسه شورای عالی قوه قضائیه گفت: «کسانی که در دل و ذهن کسبه و بازاریان رعب و وحشت ایجاد و آنها را تهدید میکنند که اگر مغازهشان را نبندند، آن را به آتش میکشند یا کسانی که کامیونداران و رانندگان زحمتکش را تهدید میکنند که اگر بارها را به مقصد برسانند، به ماشینهایشان آسیب وارد میکنند؛ اینها موارد و مصادیق ایذا و آزار رساندن به مردم است؛ لذا مسئولان قضایی، انتظامی و امنیتی به این قبیل موارد ساده ننگرند و با سرعت و قاطعیت به شناسایی و دستگیری و محاکمه این عناصر ایذای مردم بپردازند.»
اما عنوان مفتضحانهترین شکست فراخوانهای ضدانقلاب تا امروزـ با اختلاف قابل توجه نسبت به سایر فراخوانهاـ به آخرین مورد آنها برای روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر تعلق میگیرد. این فراخوان از هفته اول آذر به صورت گسترده از سوی شبکههای فارسیزبان سعودیاینترنشنال، بیبیسی فارسی، صدای آمریکا و مزدوران آنها در فضای مجازی رپرتاژ و تبلیغ شد. رضا پهلوی، علی کریمی، مریم رجوی، ابراهیم حامدی، مسیح علینژاد و نازنین بنیادی، از جمله افرادی بودند که از چند روز مانده به ۱۴ آذر، وقت زیادی را برای انتشار فراخوان اعتصاب و اغتشاش در شبکههای اجتماعی صرف کردند.
امید ضدانقلاب در این فراخوان سه روزه آن بود که تمامی بازارها تعطیل باشند، کارمندان ادارات دولتی بر سر کار حاضر نشوند، دانشجویان سر کلاس درس نروند، معلمها تدریس نکنند، فعالیتهای ورزشی به حالت تعلیق دربیاید و در نهایت در روز سوم فراخوان، مردم با حضور خود در خیابانها کار نظام را یکسره کنند! امیدی که خیلی زود و از همان روز ۱۴ آذر برای ضدانقلاب به یأس تبدیل شد و در روزهایی که اغلب نقاط کشور متنعم از بارشهای رحمت الهی بود، مردم با حضور خود در سطح جامعه و انجام فعالیتهای عادی و روزمره، سیلی محکم و کوبندهای به دشمن زدند. با وجود آنکه رسانههای معاند و برخی فعالان مجازی ضدانقلاب، از همان نخستین ساعات صبح ۱۴ آذر در تهران تلاش کردند از طریق انتشار اخبار دروغ و جعلی، به گونهای القا کنند که جمع کثیری از کسبه و بازاریان به اعتصابات پیوستهاند، اما واقعیت چیز دیگری بود و شهروندان تهرانی که در خیابان تردد داشتند، با وجود بارش سنگین برف و باران، شاهد فعالیت عادی اصناف و بازاریان بودند.
دریوزگی دشمن پس از ناکام ماندن فراخوان اعتصابات و تجمعات در روز ۱۶ آذر نیز به آنجایی ختم شد که آنها ترافیک عصر و غروب چهارشنبههای تهران را که برای همه پایتختنشینان یک رویداد معمولی و قابلپیشبینی است، به نقشه حاکمیت برای قفل کردن خیابانها و جلوگیری از حضور مردم در میادین اصلی شهر تعبیر کردند.
بیتوجهی گسترده مردم در مقابل فراخوان ۱۴ تا ۱۶ آذر بهحدی بود که برخی تحلیلگران سیاسی و اجتماعی، از آن به «خودکشی اپوزیسیون» تعبیر کردند و حتی معاندان داخلی و خارجی نیز درباره شکست سنگین این فراخوان لب به اعتراف گشودند؛ آش آنقدر شور شده بود که «مهدی خلجی» تحلیلگر همیشگی شبکه بیبیسی فارسی، خطاب به مجری این شبکه سلطنتی انگلیس که از ادامهدار بودن حضور اعتراضی مردم در خیابانها سخن میگفت، بیان داشت: «شما مدام بر این نکته تأکید میکنید که اعتراضات همچنان ادامه دارد، اما به نظر من ادامه ندارد؛چراکه فیلمها و تصاویر منتشرشده از ایران نشان میدهد اعتراضات رو به افول رفته و به سیر نزولی خود رسیده است.»
و سخن پایانی آنکه این بار نیز با هوشیاری مردم، راهبرد دشمن در راهاندازی اعتصابات سراسری که با اِعمال زور، تهدید و ارعاب و پمپاژ دروغها و شایعات آنها همراه بود، به شکست انجامید و رسوایی و بیآبرویی مجدد آنها را رقم زد.