وبگاه میدل ایست مانیتور در مقاله تازه خود به قلم یونس شریفی نوشت: از زمان روی کار آمدن آیت الله رئیسی بهعنوان رئیسجمهور ایران، آسیای میانه یکی از اولویتهای سیاست خارجی این کشور بوده است. چرخش ایران به آسیای میانه جایگاه ایران را ارتقا میدهد، قدرت رو به رشد ترکیه را در آسیای مرکزی متعادل میکند و قدرت سیاسی آن را به وسیله نیروهای نیابتی افزایش میدهد.
علاوه بر این، افزایش همکاری با کشورهای آسیای میانه راه را برای الحاق ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و سازمان همکاری شانگهای هموار خواهد کرد که برای مقابله با تحریمهای غرب و انزوای سیاسی حیاتی است. کشورهای آسیای میانه نقش مهمی در تبدیل شدن به هاب ترانزیتی میان اتحادیه اروپا و چین ایفا میکنند. با وجود انگیزههای همکاری، محدودیتهایی بر سر راه قرار دارد؛ نخست، اینکه با وجود اظهارات سیاسی سازنده رؤسای جمهور کشورهای آسیای میانه، برخی کشورها نسبت به همکاری با ایران تردید دارند. دوم، اینکه گرچه ایران بهعنوان کشوری ترانزیتی اهرمهای ژئوپلیتیک دارد، اما زیرساختهای فیزیکی آن قدیمی و بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته است.
رقابت ایران با آمریکا، اتحادیه اروپا و ترکیه
آسیای مرکزی در حال تبدیل شدن به میدان رقابت برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است. چین از مدتها قبل در حال برداشتن گامهایی برای نفوذ در این منطقه بهعنوان قدرت تأثیرگذار است و قدرتهای دیگری مانند آمریکا، اتحادیه اروپا و ترکیه نیز تمایل به تقویت نفوذ و حضور خود در آسیای مرکزی دارند. همزمان ایران نیز در حال پیشبرد ابتکاراتی برای تقویت روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی است.
کشورهای آسیای مرکزی شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان که به عنوان حوزه نفوذ روسیه در نظر گرفته میشوند، مورد توجه قدرتهای مختلف قرار دارند. با وجود این، آسیای مرکزی به میدان رقابت میان ایران از سویی و آمریکا، اتحادیه اروپا و ترکیه از سوی دیگر تبدیل شده است.
ایران، ترکیه را رقیب خود در جهان اسلام میداند؛ البته میان دو کشور و همسایگانشان روابط صمیمانه برقرار است، اما خطرات ژئوپلیتیکی در سراسر غرب آسیا میتواند عامل افزایش تنش میان دو کشور باشد
تهران اختلافات طولانی مدتی با غرب به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا بر سر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا توافق هستهای دارد. این توافق از زمان خروج آمریکا در سال ۲۰۱۸ در خطر لغو قرار دارد و بازگشت به آن به طور فزایندهای نامطمئن میشود و هیچ طرفی حاضر به سازش و به نوعی کوتاه آمدن از مواضع خود نیست. همچنین برخی ادعاها درباره فروش هواپیماهای بدون سرنشین ایران به روسیه بر پیچیدگی روابط ایران با آمریکا و اتحادیه اروپا افزوده است.
ایران، ترکیه را رقیب خود در جهان اسلام میداند؛ البته میان دو کشور و همسایگانشان روابط صمیمانه برقرار است، اما خطرات ژئوپلیتیکی در سراسر غرب آسیا میتواند عامل افزایش تنش میان دو کشور باشد. بنابراین رقابت ایران با آمریکا، اتحادیه اروپا و ترکیه میتواند در آسیای مرکزی افزایش یابد، زیرا همه این قدرتها برای افزایش ردپای خود در منطقه با یکدیگر رقابت میکنند.
در این میان آمریکا کمترین تعامل را با آسیای مرکزی دارد. در حالی که منابع انرژی احتمالاً عامل تحریک باشد، روابط آمریکا و آسیای مرکزی پرنواسان بوده است. عقبنشینی از افغانستان در سال ۲۰۲۱ میلادی پرسشهایی را در زمینه دستیابی آمریکا به منطقه ایجاد کرده است.
واشنگتن راهبرد خود را برای آسیای مرکزی ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۵ تدوین کرد، اما نگرانی اش برای آرمانهای دموکراتیک و حقوق بشر در کشورهای آسیای مرکزی را همراه با بیمیلی کشورهای این منطقه به غرب، توسعهنیافته نگه داشته است. با وجود این، جنگ روسیه می تواند آمریکا را به سمت جهتگیری مجدد راهبرد خود به سمت آسیای مرکزی سوق دهد.
در سال ۲۰۰۷ اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی راهبری برای مشارکت جدید منتشر کردند. در اکتبر سال جاری میلادی نخستین نشست منطقهای آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا در سطح عالی در آستانه، پایتخت قزاقستان برگزار شد. در ۱۸ نوامبر سمرقند ازبکستان کنفرانس «اتصال اتحادیه اروپا به آسیای مرکزی؛ دروازه جهانی» را برگزار کرد. این نخستین کنفرانس ذیل راهبرد دروازه جهانی بود که از سوی اتحادیه اروپا تصویب شد.
سازمان کشورهای ترک سکوی اصلی برای تعامل ترکیه با کشورهای ترک آسیای مرکزی است. قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان اعضای این گروه هستند و ترکمنستان عضو ناظر آن است
ترکیه در مقایسه با آمریکا و اتحادیه اروپا در ارتباط با آسیای مرکزی عملکرد موفقتری داشته است. این کشور فرصت افزایش نفوذ خود را در منطقه با طرح مؤلفه «هویت-قومیت ترک» میبیند. چهار از پنج کشور آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان و ازبکستان) دارای اکثریت قومی ترکزبان هستند؛ به همین دلیل ترکیه عامل هویت را به نفع خود برانگیخته است.
در این میان، سازمان کشورهای ترک سکوی اصلی برای تعامل ترکیه با کشورهای ترک آسیای مرکزی است. قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان اعضای این گروه هستند و ترکمنستان عضو ناظر آن است. ترکیه همچنین در توسعه ابتکار کریدور شرق-غرب- ترانس خزر که کریدور میانه نامیده میشود، مشارکت و نقش جدی دارد، زیرا به دنبال اتصال ترکیه به چین از مسیر گرجستان، آذربایجان، دریای خزر و آسیای مرکزی است.
کریدور میانه به عنوان جایگزینی برای کریدور شمالی که از روسیه میگذرد، در تقابل با طرحهای ارتباطی ایران تلقی میشود.
ابتکارات ارتباطی ایران در آسیای مرکزی
ایران در سالهای اخیر به سرعت به قطب اصلی حمل و نقل و ترانزیت منطقه مبدل شده است. موقعیت راهبردی کشورمان به عنوان حلقه اتصال غرب و جنوب آسیا، اهرم متمایزی برای تهران میدهد. ایران در تلاش است از این مزیت استفاده و برای تعامل بیشتر با آسیای مرکزی تلاش کند.
به همین دلیل تهران میزبان نخستین اجلاس همکاریهای ترانزیتی با کشورهای آسیای مرکزی در تهران در هشتم و نهم اکتبر بود. انتظار میرود همکاری ایران و کشورهای آسیای میانه سیاستهای هماهنگی را برای رفع موانع در زمینه مسائل ترانزیتی اتخاذ کند. باید توجه داشت، ایران به وسیله قراردادهای ترانزیتی با کشورهای آسیای مرکزی به دنبال دستیابی به هدف سالانه ۲۰ میلیون تن ترانزیت است.
آیت الله رئیسی، رئیسجمهور کشورمان شهریورماه سال جاری گسترش روابط اقتصادی با آسیای مرکزی را اولویت سیاست خارجی ایران عنوان کرد. برای نمونه در سال ۲۰۲۱ ایران، قزاقستان و ترکمنستان یادداشت تفاهم سه جانبه برای گسترش همکاریها امضا کردند.
جدای از این طرحها، ایران در سه پروژه بزرگ بندر چابهار، کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) و توافقنامه عشق آباد مشارکت دارد. بندر چابهار هند را به ایران، افغانستان و آسیای مرکزی متصل میکند. این بندر به هند اجازه میدهد پاکستان را دور بزند و دسترسی دریایی برای افغانستان محصور در خشکی و کشورهای آسیای مرکزی را امکان پذیر کند. در ژوئیه سال 2022، کریدور شمال-جنوب عملیاتی شد و حال هند در نظر دارد آن را به بندر چابهار متصل کند که باعث افزایش دسترسی به کشورهای آسیای مرکزی میشود.
در موردی دیگر، توافقنامه عشق آباد سال ۲۰۱۶ میلادی اجرایی شد که انتظار میرود ارتباط میان کشورهای آسیای مرکزی و اوراسیا را افزایش دهد. همچنین پیشنهاد شد توافقنامه عشق آباد با INSTC هماهنگ و همسو شود.
پروژههای مواصلاتی ایران را نسبت به رقبای منطقه ای خود در آسیای مرکزی برتری می دهد. علاوه بر این، با اختلال در مسیرهای ترانزیتی و خطوط انتقال به دلیل جنگ روسیه، موقعیت ایران به عنوان نقطه اتصال به جنوب و غرب آسیا، آفریقا و آسیای جنوب شرقی میتواند محور همکاری برای کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی باشد. با انتقال مرکز قدرت اقتصادی جهانی به آسیا، اهمیت ایران برای اتصال کشورهای آسیای مرکزی به آسیای جنوبی، به ویژه هند جذابیت دوچندانی خواهد داشت.
پروژههای مواصلاتی ایران را نسبت به رقبای منطقه ای خود در آسیای مرکزی برتری می دهد
کشورهای آسیای مرکزی به دنبال تنوع بخشیدن به تعاملات خارجی خود هستند و ایران به عنوان دروازه ورود به آسیای جنوبی و جنوب شرقی میتواند به تقویت روابط کشورهای آسیای مرکزی منجر شود.
در کنار مقابله با رقبا، ایران به مسیرهای ترانزیتی به عنوان ابزاری برای احیای اقتصاد خود نگاه خواهد کرد. این اتصال می تواند عامل تعیین کننده در تعامل با آسیای مرکزی باشد که در آن ایران می تواند برتری نسبت به رقبای خود داشته باشد.
منبع: راهبرد معاصر